Faculty Profile

حمیده ملک سعیدی قصرالدشتی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/09/01

حمیده ملک سعیدی قصرالدشتی

دانشکده کشاورزی / گروه ترویج و آموزش کشاورزی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی زیر بخش علوم دامی در شهرستان کامیاران
    1401
    یکی از عوامل مهم و تاثیر‌گذار بر اشتغال، اعتبارات بانکی است که با ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای تولید‌کنندگان، امکان توسعه فرصت‌های شغلی را در اختیار کارجویان قرار می‌دهد. پژوهش حاضر که با هدف ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی زیر بخش علوم دامی در شهرستان کامیاران صورت گرفته است، از نظر ماهیت تحقیق از نوع پژوهش‌های کمی، از نظر روش گردآوری داده‌ها در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل همه افرادی است که از تسهیلات و وام های منجر به اشتغال‌زایی بخش امور دام جهاد کشاورزی شهرستان کامیاران که از سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۷ پرداخت شده، استفاده کردهاند(500=N) که تعداد 198 نفر از جامعه آماری به‌عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز،از آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه تحلیل داده‌های کمی با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش آمار توصیفی از برخی شاخص‌ها مانند فراوانی، میانگین، میانه و انحراف معیار استفاده شد. در بخش آمار استنباطی هم از روش رگرسیون لجستیک سلسله مراتبی و رگرسیون لجستیک ترتیبی بهره گرفته شد. به‌منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS استفاده شد. نتایج بررسی اثربخشی تسهیلات اعطایی از منظر توسعه و موفقیت کسب و کار حاکی از آن است که 1/41 درصد از جامعه مورد مطالعه اذعان نمودند که کسب و کار آن‌ها در حال حاضر نسبت به قبل فعال‌تر شده است. نتایج ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی از منظر اشتغال‌زایی منعکس‌کننده‌ی آن است که در کوتاه‌مدت برای 3/33 درصد از جامعه مورد مطالعه و در بلندمدت برای 2/6 درصد از همان 3/33، تسهیلات اعطایی از منظر اشتغال‌زایی اثربخش بوده است. همچنین نتایج نشان داد که متغیر نوع کسب و کار و متغیرهای مرتبط با تسهیلات از جمله چهار متغیر نظارت و سرکشی، تناسب مبلغ تسهیلات با مبلغ مورد نیاز، تناسب نرخ سود بازپرداخت تسهیلات با نرخ بازده مورد انتظار، تناسب مبلغ اقساط با توانایی متقاضیان بر اثربخشی تسهیلات اعطایی از منظر اشتغال‌زایی تاثیرگذار هستند. در بررسی عوامل موثر بر اثربخشی تسهیلات از منظر موفقیت و توسعه کسب و کار نیز مشخص شد، هفت متغیر شامل دوره‌های آموزشی و توجیهی قبل از دریافت تسهیلات، سن، نظارت، میزان تسلط به زمینه تخصصی کسب و کار فعلی، تناسب نرخ سود بازپرداخت تسهیلات با نرخ بازده مورد انتظار، تناسب نوع و مبلغ ضمانت نامه‌های بانکی با توانایی بهره‌بردار، و تناسب مبلغ تسهیلات با مبلغ مورد نیاز تاثیر معنی‌داری بر اثربخشی تسهیلات از منظر موفقیت و توسعه کسب و کار دارند.
  2. تاثیر گرایش‌های کارآفرینانه بر رفتار مدیریت آب کشاورزی: مورد خانوارهای کشاورز شهرستان کامیاران
    1401
    در حالی که کاهش آب در نتیجه تغییرات اقلیمی و مداخلات انسانی به یکی از مهمترین چالش‌های اجتماعی و زیست‌محیطی در سراسر جهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک تبدیل شده است، مدیریت صحیح و پایدار آب می‌تواند نقش مهمی در کاهش صدمات انسانی بیشتر به منابع آب ایفا نماید. اگرچه تاکنون مطالعات مختلفی در رابطه با عوامل اثرگذار بر رفتار مدیریت آب در بخش کشاورزی ایران انجام شده است، اما در معدود مطالعاتی به طور خاص به تاثیر گرایش‌های کارآفرینانه بر رفتار مدیریت آب در بخش کشاورزی پرداخته شده است. این در حالی است که کارآفرینی و گرایش‌های کارآفرینانه می‌تواند ابزاری برای مقابله با ناکارآمدی‌ها و توسعه راه‌حل‌های موثر برای رفع مشکلات موجود در جامعه باشد. بر این اساس، مطالعه حاضر تلاش کرد تاثیر گرایش‌های کارآفرینانه را بر رفتار مدیریت آب در بین کشاورزان شهرستان کامیاران مورد بررسی قرار دهد. در این راستا، ضمن افزودن برخی گرایش‌های کارآفرینانه شامل آینده‌نگری، خطرپذیری، استقلال‌طلبی، کنترل درونی، انگیزه پیشرفت، خلاقیت و هوش اجتماعی به تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده آجزن، افزایش میزان قدرت این تئوری در پیش‌بینی رفتار مدیریت آب در بخش کشاورزی مورد سنجش قرار گرفت. جامعه اماری این پژوهش را تمامی خانوارهای کشاورز شهرستان کامیاران تشکیل دادند که 374 خانوار با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی تصادفی انتخاب شدند؛ که ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه می‌باشد. یافته‌ها نشان داد گرایش‌های کارآفرینانه آینده‌نگری، خطرپذیری، انگیزه پیشرفت، خلاقیت و هوش اجتماعی با تاثیر معنی‌دار بر رفتار مدیریت پایدار آب در بین کشاورزان، میزان قدرت تئوری رفتار برنامه‌ریزی در پیش‌بینی رفتار مدیریت پایدار آب در مزارع کشاورزی را تا 11 درصد افزایش می‌دهند. بر اساس یافته‌ها، از بین گرایش‌های کارآفرینانه، آینده‌نگری بیشترین تاثیر را بر رفتار مدیریت پایدار آب در مزارع داشته است، در حالی که استقلال‌طلبی و کنترل درونی تاثیر معنی‌داری بر این متغیر نداشتند.
  3. تحلیل نگرش ساکنین مناطق روستایی شهرستان‌های دالاهو و اسلام‌آباد غرب نسبت به پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و زیرساختی گردشگری روستایی و کشاورزی
    1401
    این مطالعه با هدف تحلیل نگرش ساکنین مناطق روستایی شهرستان‌های دالاهو و اسلام‌آباد غرب نسبت به پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و زیرساختی گردشگری روستایی و کشاورزی انجام شد. 384 نفر در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. پرسش‌نامه‌ی محقق ساخت برای سنجش نگرش نسبت به گردشگری و توسعه آن، منفعت شخصی، روحیه سازگاری، هنجار اجتماعی، تعلق اجتماعی، مشارکت اجتماعی، نگرش زیست‌محیطی و همچنین بررسی مشخصات دموگرافیک تدوین شد. بر اساس نتایج مطالعه، مشارکت‌کنندگان در پژوهش بیشتر میان‌سال بودند و بطور متوسط 50/3 هکتار زمین داشتند. میانگین درآمد سالیانه برای گردشگری سه میلیون تومان بود. بیشتر افراد مورد مطالعه مرد و دارای تحصیلات دیپلم بودند. یافته‌ها نشان داد افراد مورد مطالعه از نگرش مطلوبی نسبت به پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و زیرساختی گردشگری برخوردار بودند. یافته‌های حاصل از رگرسیون نشان داد مشارکت اجتماعی دارای بیشترین تاثیر مثبت بر نگرش نسبت به جذب گردشگر در منطقه مورد مطالعه و تعلق اجتماعی دارای کمترین تاثیر معنی‌دار و مثبت بر این متغیر بود. در این میان، متغیرهای نگرش زیست‌محیطی، میزان مالکیت زمین و درآمد حاصل از کشاورزی دارای تاثیر منفی و معنی‌داری بر نگرش نسبت به جذب گردشگر در منطقه مورد مطالعه بودند. این متغیرها در مجموع توانستند حدود 40 درصد از تغییرات متغیر نگرش نسبت به جذب گردشگر در منطقه مورد مطالعه را توضیح دهند. بر اساس یافته‌های مطالعه، پیشنهادهای کاربردی برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه و پیشنهادهایی برای پژوهش‌های آینده ارائه گردید.
  4. شناسایی عوامل موثر‌ بر رفتارهای زیست‎محیطی کشاورزان در‌‌‌‌ ژینایی تالاب زریبار
    1401
    این مطالعه پیمایشی به منظور شناسایی عوامل موثر‌ بر رفتارهای زیست‎محیطی کشاورزان در‌‌‌‌ ژینایی تالاب زریبار در سطح 9 روستای اطراف تالاب انجام شد. جامعه آماری مطالعه‌ی حاضر 780 نفر از کشاورزان اطراف تالاب بودند که 252 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد بین سن با رفتار زیست‎محیطی ارتباط معناداری وجود دارد (012/0 =p)، اما بین تحصیلات با رفتار زیست‎محیطی (285/0 =p)، وضعیت تاهل (304/0 =p)، عضویت در نهادها (251/0 =p) و شرکت در دوره آموزشی (287/0 =p) با رفتار زیست‎محیطی ارتباط وجود ندارد. در ارتباط با متغیرهای پژوهش نتایج نشان داد بین نگرش زیست‎محیطی، هنجارذهنی، کنترل رفتار ادراک شده، دانش زیست‎محیطی، نگرانی زیست‎محیطی، قصد، استفاده از کانال و اعتماد به کانال با رفتار زیست‎محیطی ارتباط وجود دارد (05/0 ˂ p) که از نظر آماری این رابطه مثبت و مستقیم می‌باشد. همچنین نتایج نشان داد اختلاف معنی‎داری بین میانگین رفتار زیست‎محیطی، نگرش زیست‎محیطی و قصد نمونه‎های پژوهش با توجه به محل سکونت آن‎ها وجود دارد(001/0 =p). در نهایت نتایج نشان داد نگرش زیست‎محیطی بر قصد (001/0 =p)، هنجار ذهنی بر قصد (001/0 =p)، کنترل رفتار ادراک شده بر قصد (013/0 =p)، کانال‎های ارتباطی بر دانش زیست‎محیطی (001/0 =p)، دانش زیست‎محیطی بر رفتار زیست‎محیطی (000/0 =p)، قصد بر رفتار زیست‎محیطی (001/0 =p) و کانال‎های ارتباطی بر رفتار زیست‎محیطی (010/0 =p)، تاثیر معناداری دارد.
  5. تاب آوری کسب وکارهای نوپای بخش کشاورزی در طول دوران کووید19 (مورد مطالعه: کسب وکارهای مستقر در پارک های علم و فناوری)
    1401
    پاندمی کووید- 19 تاثیر عمیقی بر اقتصاد دنیا به جای گذاشت. بخش مهمی از نظام اقتصادی متاثر از این پاندمی، کسب و کارهای کوچک و متوسط بود. لذا، این تحقیق پیمایشی کمی با هدف مطالعه متغیرهای اثرگذار بر میزان تاب آوری کسب وکارهای نوپا و استارت آپی ایران در طول پاندمی کووید- 19 به انجام رسید. جامعه آماری تحقیق شامل کسب وکارهای نوپا و استارت آپی بود که در پارک های علم و فناوری مراکز استان های کشور مستقر هستند. با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای به حجم 311 کسب و کار و با بکارگیری روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای گردآوری شد که روایی ظاهری مقیاس های آن از طریق بحث با متخصصان تایید شد. برای سنجش پایایی مقیاس های تحقیق، پس از انجام تحلیل عاملی، میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ترکیبی برای هر یک از مقیاس ها محاسبه گردید که نتایج به دست آمده حاکی از پایا بودن مقیاس ها بود. برای بررسی تاثیر متغیرهای تحقیق بر تاب آوری کسب و کار، روش تحلیل چندسطحی با استفاده از تکنیک Bootstrapping بکار رفت. یافته های توصیفی نشان داد که کسب وکارهای مطالعه شده، در طول دوران کرونا، در حد متوسطی توانسته اند از بحران های مربوط به مشکلات مالی، کسب وکار خود را مدیریت نمایند و در حد متوسطی استرس های مربوط به کسب وکار را تحمل نمایند. آن ها همچنین در حد متوسط توانسته اند از نظر حفظ مشتریان و میزان فروش و درآمد، بحران های مربوط به کرونا را مدیریت نموده و کارکنان خود را حفظ کنند. به طور کلی تاب آوری کسب وکارهای مطالعه شده در طول دوران کرونا در حد متوسط بوده است. نتایج حاصل از تحلیل چند سطحی نشان داد که از کل واریانس تاب آوری کسب و کار، متغیرهای مطالعه شده در سطح کسب و کار (توانمندی پویایی، توانمندی تکنولوژیکی، رهبری چابک، میزان دانش و مهارت، دوسوتوانی نوآوری)، به میزان 49% از واریانس آن را توضیح می دهند. همچنین، متغیر مربوط به سطح زیربخش فعالیت (میزان آسانی دسترسی به مواد و نهاده های اولیه مورد نیاز کسب وکار) قادر است به میزان 23% از واریانس تاب آوری کسب وکارهای نوپا و استارت آپی در دوران کرونا را تبیین کند. به علاوه، مشخص شد که دو متغیر میزان صنعتی بودن استان و میزان حمایت اکوسیستم کارآفرینی استان از استارت آپ ها و کسب وکارهای نوپا به میزان 28% از واریانس تاب آوری کسب وکار در دوران کرونا را توضیح می دهند. در مطالعه حاضر تاثیر سن و اندازه کسب وکار بر تاب آوری کسب وکارهای نوپا و استارت آپی در طول دوران کرونا معنادار نشد ( اگر چه تاثیر هر دو متغیر مثبت بود). این تحقیق نشان داد که یک سیاست یا استراتژی حمایتی جهان شمول که برای افزایش تاب آوری تمامی کسب وکارهای نوپا و استارت آپی در همه زیربخش های فعالیت و در همه استان ها کاربرد داشته باشد وجود ندارد و چنین دیدگاهی نسبت به حمایت از کسب وکارهای نوپا و استارت آپی ممکن است به نتیجه نرسد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تاب آوری کسب وکار متغیری است که نبایستی برای تحلیل و تفسیر آن از روش های تک سطحی و متداول استفاده کرد؛ بلکه بایستی برای تحلیل درست آن از مدل های چند سطحی استفاده شود.
  6. موانع عملکرد کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی استان کردستان
    1401
    امروزه نقش مهم کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ملی بیشتر کشورهای جهان پذیرفته شده است. این در حالی است که با وجود نقش غیرقابل انکار این کسب وکارها در توسعه اقتصادی و اجتماعی، همواره چالش های مختلفی پیش روی عملکرد آنها در مسیر کارآفرینی وجود داشته است. هدف کلی تحقیق پیمایشی حاضر، مطالعه و تحلیل موانع عملکرد کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط در بخش کشاورزی استان کردستان است. جامعه آماری تحقیق، 1655 نفر از صاحبان کسب وکارهای کوچک و متوسط بخش کشاورزی استان کردستان است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 312 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی انتخاب شدند. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه طراحی شده در بین 30 نفر از افراد مشابه در خارج از جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفت و پایایی پرسشنامه در بخش هایی که از طیف لیکرت استفاده شده بود، از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن 937/0 بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد موانع انجام فعالیت های کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی را می توان در 16 عامل خلاصه نمود. این عامل ها به ترتیب بر اساس بیشترین اهمیت و میزان واریانسی که قادر به تبیین بودند عبارتند از: موانع فردی، خانوادگی و شخصیتی، ضعف قوانین سازمانی، موانع بازاررسانی و بازاریابی محصولات، موانع تخصصی و مهارتی، موانع زیرساختی، موانع مالی، موانع فیزیکی و اقلیمی، موانع آموزشی، موانع صادرات، موانع اطلاعاتی و دانشی، موانع تبلیغات و جذب مشتری، موانع تهیه مواد اولیه، موانع بیمه و مالیات، موانع ارتباطی، موانع جنسیتی و در نهایت موانع تحقیقاتی. این عامل ها در مجموع توانستند 80/64 درصد از وایانس مربوط به موانع انجام فعالیت های کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی استان کردستان را تبیین کنند. برای بررسی مدل 16 عاملی به دست آمده از پژوهش و تعیین این که متغیرهای مشاهده پژوهش (گویه ها) تا چه حد برای متغیرهای پنهان (عامل ها) قابل پذیرش می باشند از تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد نشانگرها دارای تعامل معنی دار با سازه های خود بوده و تمام شاخص ها را می توان برای سنجش این سازه ها معتبر دانست. در نهایت، بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی در جهت رفع موانع انجام فعالیت های کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی استان کردستان ارائه گردید.
  7. بررسی عملکرد شرکت‌های خدمات فنی مهندسی کشاورزی در تغییر رفتار حفاظت از منابع آب و عوامل موثر بر آن ( از دیدگاه کشاورزان حوضه‌ی دریاچه ارومیه)
    1401
    هدف این مطالعه بررسی عملکرد شرکت‌های خدمات فنی مهندسی در تغییر رفتار حفاظت از منابع آب از دیدگاه کشاورزان حوضه دریاچه ارومیه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کشاورزان تحت پوشش شرکت‌های خدمات فنی مهندسی کشاورزی در استان آذربایجان غربی در سه شهرستان مهاباد، میاندوآب، نقده که در پروژه احیاء دریاچه ارومیه با مشارکت جوامع محلی در استقرار کشاورزی پایدار و حفاظت از تنوع زیستی همکاری داشتند. به لحاظ روش تحقیق، این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران250 نفر کشاورز از طریق نمونه‌گیری طبقه‌ای با انتساب مناسب برای انجام تحقیق انتخاب شد. برای گردآوری داده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی صوری پرسشنامه با نظر اساتید دانشگاه کردستان مورد تایید قرار گرفته و پایایی ترکیبی ابزار پژوهش نیز از طریق آلفای کرونباخ اندازگیری و اصلاحات لازم به دست آمد. داده‌های گردآوری شده با استفاده از تکنیک چند متغیره مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم‌افزارهای SPSS 25 و AMOA 25 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مدل معادلات ساختاری تحقیق نشان داد، که متغیرهای عوامل فرهنگی، سرمایه اجتماعی(اعتماد، مشارکت، آگاهی و انسجام)، امکانات و تجهیزات از اثر مثبت و معنی‌داری بر متغیر وابسته میانی عملکرد شرکت‌ها(قابلیت‌های فنی، تعاملات حرفه‌ای و سودمندی خدمات) برخوردار بوده، که حدود 61 درصد واریانس آن را تبیین می‌نمایند. همچنین عملکرد شرکت‌های فنی مهندسی، سرمایه‌های اجتماعی کشاورزان ، امکانات و تجهیزات شرکت‌ها و عوامل فرهنگی مجموعاً 49 درصد واریانس متغیر وابسته اصلی تحقیق یعنی تغییر رفتار حفاظت از منابع آب را تبیین می‌کنند. که تنها متغیر عوامل فرهنگی تاثیر مثبت و معنی‌دار بر تغییر رفتار داشت. نتایج حاصل از تحلیل مدل معادلات ساختاری بررسی عملکرد شرکت‌های خدمات فنی و مهندسی در تغییر رفتار حفاظت از منابع آب با متغییرهای پژوهش نشان داد که شاخص‌های برازش مدل از وضعیت مناسبی برخوردار هستند. مقدار کای اسکوئر مدل از 3 کمتر است و این نشان از آن دارد، که داده‌های تجربی به نحو مناسبی از مدل مفهومی پژوهش حمایت می‌کنند. همچنین مقدار ریشه میانگین مربعات خطای برآورد نیز کمتر از 08/0 است و این شاخص نیز برازش مدل را تایید می‌کند.
  8. بررسی عوامل موثر بر تمایل به تولید مرغ بدون آنتی‌بیوتیک‌توسط تولیدکنندگان مرغ گوشتی استان
    1401
    این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر تمایل به تولید مرغ بدون آنتی‌بیوتیک توسط تولیدکنندگان مرغ گوشتی شهرستان‌های استان کردستان انجام شد. در این مطالعه 200 نفر از 10 شهرستان مختلف مورد بررسی قرار گرفتند و پرسش‌نامه‌های محقق ساخت را پاسخ دادند. روایی پرسش‌نامه توسط اساتید تایید شد و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. این مطالعه به‌صورت توصیفی- همبستگی و بر اساس مدل معادلات ساختاری بود. پرسش‌نامه دارای گویه‌هایی برای تمایل، شناخت و آگاهی، هنجار، نگرش، اعتماد، تقلید، سودمندی، کنترل، سهولت درک شده، نوآوری، همدلی، عملکرد، عادت، حمایت دولت و آموزش بود. پس از گردآوری داده‌ها نتایج توسط نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد بررسی قرار گرفتند. تمامی افراد مورد مطالعه مرد بودند بیشتر افراد مورد مطالعه بزرگتر از 30 سال بودند (00/97درصد). بیش از نیمی از جامعه آماری تحصیلات دانشگاهی نداشتند. بیشتر افراد جامعه آماری مالک مرغداری بودند. نتایج نشان داد که بیشتر افراد درآمد دوره‌ای بالای 10 میلیون دارند و درصد کمی از آن‌ها درآمد دوره‌ای زیر 10 میلیون تومان داشتند. بیشتر افراد بین 5 تا 20 سال سابقه شغلی داشتند. بیشتر افراد مورد مطالعه وضعیت حقوقی فردی داشتند. بیشتر افراد شغل دوم نداشتند. حدود 60 درصد از تولیدکنندگان مرغ گوشتی استان کردستان باور دارند که توپوگرافی تاثیر زیادی بر سلامت محیط مرغداری دارد. حدود 90 درصد گزارش کردند که مرغداری آن‌ها در مسیر کشتارگاه طیور یا مسیر حمل جوجه قرار ندارد. بیشتر افراد اشاره کردند که مرغداری آن‌ها در کنار مرغ بومی و مرغ مادر وجود ندارد. بیشتر آن‌ها اشاره کردند که دکتر دامپزشک دارند و تردد هفتگی دارد. نتایج مدل معادلات ساختاری حاکی از آن بود که برای تمایل به تولید بدون در نظر گرفتن ناثیر مثبت یا منفی، شناخت و آگاهی، هنجار، نگرش، اعتماد، تقلید، سودمندی، کنترل، سهولت درک شده، نوآوری، همدلی، عملکرد و آموزش بترتیب بیشترین اثرات را بر تمایل به تولید مرغ بدون آنتی‌بیوتیک در استان کردستان داشتند. نتایج مدل معادلات ساختاری در ارتباط با رفتار تولید نیز بدون در نظرگرفتن تاثیر مثبت یا منفی نشان داد که متغیرهای شناخت و آگاهی، تقلید، نوآوری، حمایت دولت، عادت، هنجار، نگرش، اعتماد، سودمندی، کنترل، سهولت درک شده، همدلی،آموزش و عملکرد بیشترین اثرات را داشتند. مقدار کای اسکوئر مدل از 3 کمتر است و این نشان از آن دارد، که داده‌های تجربی به نحو مناسبی از مدل مفهومی پژوهش حمایت می‌کنند. همچنین مقدار ریشه میانگین مربعات خطای برآورد نیز کمتر از 08/0 است و این شاخص نیز برازش مدل را تایید می‌کند.
  9. مدل یابی رفتار بهداشتی کشاورزان مصرف کننده پساب شهری شهرستان کرمانشاه: تئوری اعتقادات سلامت
    1400
    این مطالعه به منظور مدل یابی رفتار بهداشتی کشاورزان مصرف کننده پساب شهری شهرستان کرمانشاه بر اساس تئوری اعتقادات سلامت انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل آن دسته از کشاورزان شهرکرمانشاه می باشد که ازپساب شهری برای آبیاری محصولاتشان استفاده می کنند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 160 نفر از کشاورزان ساکن در شش روستای، بیجانه، منوچهرآباد و بزرگدار سفلی از دهستان درود فرامان و عمه، شادمان و موریان از دهستان قره سو انتخاب شد. دادها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی محتوای آن توسط استاد راهنما و متخصصان امر مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاسهای که بصورت طیف لیکرت بودند، تعیین گردیدکه در مورد تمامی مقیاس ها مقدار آلفای کرونباخ بالاتر از666/0 بود که نشان از قابلیت اعتماد )پایایی( پرسشنامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل آماره های توصیفی )فراوانی، درصد، میانگین و میانه(، که از طریق SPSS انجام گرفت. همچنین برای بررسی رابطه علی بین متغیرها از مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شد که از طریق برنامه ی AMOS صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد رفتار بهداشتی که کشاورزان مصرف کننده پساب شهری منطقه مورد مطالعه از خود نشان می دهند در حد متوسطی می باشد. بر اساس یافته های حاصل از معادلات ساختاری از بین متغیرهای تئوری اعتقادات سلامت، خودکارآمدی کشاورزان مصرف کننده پساب شهری(004/0P< و 45/0β=)، شدت درک شده توسط کشاورزان( 03/0P< و 90 /0(β= و موانع درک شده توسط کشاورزان(02/0P< و 39 /0β= ) تاثیر مثبت و معناداری بر رفتار بهداشتی کشاورزان مصرف-کننده پساب شهری دارد. این سه متغیر در مجموع می توانند 69 درصد از تغییرات متغیر رفتار را پیش بینی کنند. اما تاثیر سایر متغیرهای تحقیق( حساسیت درک شده، منافع درک شده، نگرش، دانش، میزان استفاده و میزان اعتماد که بیانگر متغیر راهنمای عمل در این تحقیق بودند) در مدل معنادار بدست نیامد. از این بین متغیر شدت درک شده با وزن رگرسیونی90% بیشترین نقش را در بروز رفتار بهداشتی کشاوزان مصرف کننده پساب شهری دارا می باشد. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که از بین گویه های شدت درک شده، تهدید پساب بر روی سلامت انسان و امنیت غذایی در دراز مدت، از بین گویه های موانع درک شده، ایجاد بوی متعفن و مزاحمت حشرات و از بین گویه های خودکارآمدی، اطمینان کشاورزان به خودشان در به اجرا درآوردن رفتارهای بهداشتی برای کاهش خطرات ناشی از استفاده پساب شهری، از اولویت بالاتری نسبت به سایر گویه ها برخوردار بودند. درپایان تحقیق پیشنهادهای کاربردی مهمی برای بهبود و افزایش رفتارهای بهداشتی کشاورزان مصرف کننده پساب شهری ارائه شده است که از مهم ترین آن ها آموزش و آشنا ساختن کشاورزان با نحوه مدیریت استفاده از پساب و همچنین اجرای سیاست هایی توسط دولت برای حمایت از معیشت کشاورزان فقیرکه از پساب برای آبیاری استفاده میکنند تا به درآمد آن ها آسیبی نرسد.
  10. استراتژی های مقابله با خشکسالی و میزان تاب آوری در بین تولیدکنندگان گندم دیم استان کردستان
    1400
    در این پژوهش هدف شناسایی استراتژی های سازگاری به کار گرفته شده توسط گندم کاران دیم استان کردستان و سنجش میزان تاب آوری این گروه از کشاورزان در برابر پدیده خشکسالی بود. اطلاعات و داده های مورد نیاز پژوهش بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شد. واحد تحلیل پژوهش، خانوارهای کشاورز دیم کار ساکن در محدوده شهرستان های استان کردستان بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 160 از آنها به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیر وابسته در این پژوهش تاب آوری در برابر خشکسالی و متغیر میانجی شامل میزان بکارگیری استراتژی های سازگاری با خشکسالی بود. همچنین متغیرهای مستقل شامل درک از وقوع تغییرات اقلیمی، درک از وقوع خشکسالی، درک ریسک، تجربه ریسک ناشی از خشکسالی، اطمینان به سازمان های دولتی، دسترسی به منابع، سرمایه اجتماعی و ویژگی های فردی و اقتصادی بودند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از یک مصاحبه گروه متمرکز با 15 نفر از گندم کاران دیم تلاش شد انواع استراتژی هایی که در منطقه برای سازگاری با خشکسالی به کار می رود به منظور بکار بردن آنها در پرسشنامه شناسایی و استخراج شوند. سپس با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس چارچوب مفهومی پژوهش طراحی شد اقدام به گردآوری داده ها گردید. به منظور بررسی عوامل اثرگذار بر تاب آوری کشاورزان گندم کار دیم مورد مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد از بین متغیرهای مستقل پژوهش، میزان بکارگیری استراتژی های سازگاری به عنوان یک متغیر مستقل میانجی با ضریب مسیر 48/0 بیشترین اثر مثبت و تعیین کننده را بر تاب آوری دیم کاران داشته است. پس از این متغیر، به ترتیب متغیرهای میزان سرمایه اجتماعی، میزان دسترسی به منابع، درآمد و میزان مالکیت زمین کشاورزی به ترتیب با ضریب های 23/0، 20/0، 19/0 و 18/0 بیشترین اثر مثبت و معنی دار را بر تاب آوری در برابر خشکسالی داشتند. همچنین، یافته ها نشان داد که متغیرهای سرمایه اجتماعی، دسترسی به منابع، درآمد و میزان مالکیت زمین کشاورزی با تاثیر بر متغیر میزان بکارگیری استراتژی های سازگاری، به طور غیرمستقیم بر تاب آوری در برابر خشکسالی اثرگذار هستند. علاوه بر این، بر اساس یافته ها، اگرچه متغیرهای درک ریسک، تجربه ریسک و اطمینان به سازمان های دولتی به طور مستقیم بر تاب آوری در برابر خشکسالی اثرگذار نیستند، اما این متغیرها با اثر مثبت و معنی دار بر میزان بکارگیری استراتژی های سازگاری، از طریق این متغیر میانجی، قادر هستند تاب آوری در برابر خشکسالی را نیز به طور غیرمستقیم تحت تاثیر قرار دهند. یافته ها نشان داد از بین متغیرهای فردی و اقتصادی، متغیرهای میزان درآمد سالیانه و وسعت زمین کشاورزی دارای اثرات مستقیم بر تاب آوری در برابر خشکسالی و میزان بکارگیری استراتژی های سازگاری با خشکسالی بوده اند.
  11. واکاوی ادراک، نگرش و رفتار سبزی کاران شهرستان سنندج نسبت به سلامت و کیفیت مواد غذایی در سطح مزرعه
    1400
    سلامت مواد غذایی در سطح مزرعه اولین و مهم ترین گام در تولید محصولات سالم است، زیرا کاهش آلودگی در مراحل بعدی در زنجیره ارزش دشوار بوده و بسیار هزینه بر است. عدم استفاده از منابع آب آلوده برای آبیاری و مدیریت تلفیقی آفات، بیماری ها و علف های هرز از جمله راهکارها برای حفظ سلامت مواد غذایی در سطح مزرعه می باشند. در این مسیر، کشاورزان نقش اصلی و اساسی را بر عهده داشته و باید رفتارهای ایمنی لازم برای کاهش آلودگی محصولات و بالا بردن کیفیت آن ها را انجام دهند. بنابر آنچه گفته شد، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ادراک، نگرش و رفتار سبزی کاران شهرستان سنندج نسبت به سلامت و کیفیت مواد غذایی در سطح مزرعه می باشد. به منظور درک بهتر رفتار سبزی کاران شهرستان سنندج نسبت به سلامت و کیفیت مواد غذایی،این پژوهش به صورت کمی و توصیفی و تحلیلی انجام گرفت. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بخش میدانی تحقیق، پرسشنامه ای بود که با بهره گیری از پیشینه ی تحقیق و چارچوب مفهومی پژوهش تدوین شد. جامعه آماری پژوهش، 800 نفر از سبزی کاران ساکن در بخش مرکزی شهرستان سنندج بودند که بر اساس جدول مورگان 260 نفر از آنها بر اساس تکنیک نمونه گیری طبقه ای تصادفی برای انجام مطالعه انتخاب شدند. سپس داده های گردآوری شده از نمونه تحقیق با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهایی که بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر رفتار نسبت به تولید غذای سالم در مزرعه دارند، به ترتیب عبارتند از: نگرش با ضریب مسیر 52/0، میزان استفاده از کانال های ارتباطی با ضریب مسیر 42/0، هنجار اخلاقی با ضرایب مسیر 22/0 و هنجار اجتماعی با ضرایب مسیر 17/0. همچنین مشخص شد که ادراک در مورد تولید غذای سالم در مزرعه اثر مستقیم و معنی داری بر رفتار نسبت به تولید غذای سالم در مزرعه ندارد. در مجموع متغیرهای وارد شده به تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری قادر بودند حدود 53/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتار نسبت به تولید غذای سالم در مزرعه را تبیین نمایند. در نهایت این پژوهش نشان داد که موانعی همچون خرده مالک بودن کشاورزان منطقه مورد مطالعه، ضعف اقتصادی و سطح سواد پایین کشاورزان، بالابودن هزینه های تامین نهاده های کشاورزی سالم، گرانی و عدم دسترسی به این نهاده ها، زمان بر بودن تولید محصول سالم، عدم حمایت های دولتی و نبود قوانین مشخص، باعث شده سبزیکاران تمایل چندانی به استفاده از آفت کش های طبیعی نداشته باشند. بنابراین اطلاع رسانی و فرهنگ سازی در این زمینه از ضروری ترین قدم های اولیه در راه افزایش تمایل به استفاده از آفت کش های طبیعی و تولید محصولات سالم می باشند.
  12. امکان سنجی انرژی خورشیدی در سیستم های آبیاری تحت فشار شهرستان گیلان غرب و تمایل کشاورزان به بکارگیری آن
    1400
    یکی از راهکارهای ارزشمندی که مصرف انرژی توسط شبکه آبیاری را کاهش داده و اثرات آلایندگی این سیستم ها را تقریباً به صفر می رساند، استفاده از انرژی خورشیدی در تامین انرژی مورد نیاز سیستم های آبیاری تحت فشار است. به همین خاطر، تحقیق حاضر با هدف امکان بکارگیری انرژی خورشیدی در سیستم های آبیاری تحت فشار در شهرستان گیلان غرب و تمایل کشاورزان به استفاده از آن انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل آن دسته از کشاورزان شهرستان گیلان غرب در استان کرمانشاه بود که مزرعه آن ها مجهز به سیستم آبیاری تحت فشار است. طبق آمار جهاد کشاورزی شهرستان گیلان غرب، تعداد این عده از کشاورزان 1012 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و با بکارگیری روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به حجم 93 نفر انتخاب شد که به منظور کاهش خطای نمونه گیری حجم نمونه به 100 نفر افزایش یافت. امکان سنجی انرژی خورشیدی در سیستم آبیاری تحت فشار با استفاده از نرم افزارهای HOMER و Excel و متناسب با میزان آفتاب دهی در منطقه، توان خروجی پمپ و میزان آب مورد نیاز محصول محاسبه و برآورد شد. برای سنجش و تحلیل تمایل کشاورزان به جایگزینی آبیاری خورشیدی با آبیاری تحت فشار از پرسشنامه ای استفاده شد که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایای مقیاس های آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. ضریب پایایی مقیاس های پرسشنامه بین 74/0 تا 89/0 بود که نشان از قابل اطمینان بودن مقیاس های به کار رفته داشت. روش تحلیلی اصلی برای تجزیه داده ها روش مدل سازی منحنی رشد با استفاده از تکنیک Bootstraping بود. یافته های مربوط به امکانپذیری جایگزینی آبیاری خورشیدی به جای روش متعارف آبیاری تحت فشار نشان داد که این موضوع در منطقه امکانپذیر بوده و اگرچه هزینه راه اندازی اولیه سیستم آبیاری خورشیدی در منطقه بالاست (حدود 16 میلیون تومان به ازاء هر هکتار زمین کشاورزی)، اما در طول زمان قادر است صرفه اقتصادی بالایی داشته باشد. یافته های استنباطی تحقیق نشان داد که تمایل کشاورزان نسبت به بکارگیری آبیاری خورشیدی به جای آبیاری بارانی متعارف در طول زمان دارای یک منحنی رشد خطی است که قویاً تحت تاثیر آگاه سازی کشاورزان نسبت به امکان پذیری استفاده از این روش نوین آبیاری قرار می گیرد. مدل منحنی رشد نهایی استخراج شده شامل 5 متغیر مستقل (نگرش نسبت به آبیاری خورشیدی، میزان مفید بودن آبیاری خورشیدی، هنجار های فردی نسبت به آبیاری خورشیدی، نگرش نسبت به محیط زیست و نقش آبیاری خورشیدی در حفظ آن و دانش کشاورزان درباره آبیاری خورشیدی) بود که تاثیر معناداری بر تمایل کشاورزان به بکارگیری آبیاری خورشیدی داشتند. متغیرهای نهایی وارد شده در منحنی رشد، در زمان قبل از ارائه نتایج مربوط به شبیه سازی انرژی خورشیدی در آبیاری توانستند میزان 56% از واریانس مربوط به تمایل کشاورزان نسبت به بکارگیری آبیاری خورشیدی را تعیین کنند؛ در حالیکه در گام های دوم و سوم (بعد از دیدن نتایج شبیه سازی و در طول زمان بعد از آن)، این میزان به 69% و 74% افزایش یافت. درپایان تحقیق پیشنهادهای کاربردی مهمی برای ترویج این روش نوین آبیاری ارائه شده است که مهم ترین آن تحقیق اعطای تسهیلات بلاعوض از سوی دولت به کشاورزان و یا طراحی سایر برنامه هایی است که کمترین بار مالی را برای کشاورزان داشته باشد؛ زیرا یافته ها نشان داد که مهم ترین مانع بکارگیری این تکنولوژی در نظام آبیاری منطقه، هزینه های بسیار بالای نصب و راه اندازی اولیه آن است؛ بطوری که عملاً از توان اکثر کشاورزان خارج بوده و بدون حمایت مالی مستقیم دولت و سرمایه گذاری جدی دولت در این زمینه، پیشرفت و توفیق چندانی حاصل نخواهد شد.
  13. بررسی عوامل موثر بر موفقیت شرکت های تعاونی روستایی شهرستان دیواندره از دیدگاه اعضای تعاونی ها
    1399
    تعاونی های روستایی چند منظوره بوده و به فعالیت های مختلف خدماتی، تولیدی، بازرگانی و ترویجی می پردازند که این فعالیت ها در راستای اهداف و سیاست های حمایتی دولت در جهت توسعه بخش کشاورزی و حمایت از روستاییان قرار دارد بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر موفقیت شرکت های تعاونی روستایی شهرستان دیواندره از دیدگاه اعضای تعاونی ها انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را اعضای 8 شرکت نعاونی روستایی شهرستان دیواندره که شامل 11275 نفر از اعضا بودند تشکیل دادند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. در نهایت داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزارSPSS نسخه 25 و با کمک روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که شناخت ضمنی اعضا ( 523/0)، مهارت فنی و تخصصی مدیران (629/0)، مشارکت اعضا (519/0)، آموزش اعضا (496/0) و باور به تعاون با نمره (553/0) بر موفقیت شرکت های تعاونی روستایی شهرستان دیوانده تاثیر معناداری دارد.
  14. تحلیل دیدگاه کارشناسان کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه نسبت به استفاده از انرژی های تجدید پذیر در فعالیت های کشاورزی
    1399
    این مطالعه به منظور بررسی دیدگاه کارشناسان کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی و تمایل آنها به نشر این منابع انرژی انجام گردید.جامعه آماری مطالعه ی حاضر شامل 750 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران 254 نفر از آنها برای انجام پژوهش انتخاب شدند. نتایج نشان داد که میانگین نگرش کارشناسان مورد مطالعه نسبت به انرژی های تجدیدپذیر بالاتر از حد متوسط است. همچنین، میانگین تمایل این افراد نسبت به نشر انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی نیز در سطحی بالاتر از حد متوسط قرار داشت. یافته های حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین متغیرهای نگرانی نسبت به پیامد کاربرد سوخت های فسیلی، دانش در مورد انرژی های تجدیدپذیر و درک منافع کاربرد انرژی های تجدیدپذیر با نگرش نسبت به کاربرد این منابع انرژی در بخش کشاورزی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. این در حالی است که رابطه بین درک موانع کاربرد انرژی های تجدیدپذیر، سن و سابقه کار با نگرش نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر منفی و معنی دار بود. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل پژوهش با تمایل نسبت به نشر انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی حاکی از آن بود که بین تمام متغیرها و تمایل به نشر کاربرد انرژی های تجدیدپذیر ارتباط معنی داری وجود دارد. این ارتباط برای نگرانی نسبت به پیامد کاربرد سوخت های فسیلی، دانش در مورد انرژی های تجدیدپذیر و درک منافع کاربرد انرژی های تجدیدپذیر معنی دار و مثبت و برای درک موانع، سن و سابقه کار منفی بود. یافته های حاصل از تحلیل مدل معادلات ساختاری در رابطه با عوامل اثرگذار بر نگرش نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی نشان داد درک منافع کاربرد انرژی های تجدیدپذیر، دانش در مورد انرژی های تجدیدپذیر، درک موانع کاربرد این انرژی ها، سابقه کار، نگرانی نسبت به پیامد کاربرد سوخت های فسیلی و سن به ترتیب بیشترین تاثیر را بر نگرش نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی داشتند. از بین این متغیرها، تاثیر درک منافع، دانش و نگرانی نسبت به پیامد کاربرد سوخت های فسیلی بر نگرش نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی مثبت بود. این در حالی است که درک موانع کاربرد انرژی های تجدیدپذیر، سن و سابقه کار تاثیری منفی بر نگرش نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر داشتند. همچنین، یافته های به دست آمده از برازش مدل اندازه گیری نشان داد مقادیر شاخص های برازش مدل در حد مطلوبی بوده و مدل از برازش مناسبی برخوردار است. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل مدل معادلات ساختاری در رابطه با عوامل اثرگذار بر تمایل سبه نشر انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی نشان داد دانش در مورد انرژی های تجدیدپذیر و درک منافع کاربرد انرژی های تجدیدپذیر بیشترین اثر مثبت و معنی دار را بر تمایل افراد مورد مطالعه نسبت به نشر انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی داشته اند. این دو متغیر از طریق نگرش نیز اثرات غیرمستقیمی بر تمایل به نشر انرژی های تجدیدپذیر نشان دادند. بر اساس یافته ها، نگرش نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی و نگرانی نسبت به پیامد کاربرد سوخت های فسیلی نیز دارای تاثیر مثبت و معنی داری بر تمایل به نشر انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی بودند. نگرانی نسبت به پیامد کاربرد سوخت های فسیلی از طریق نگرش نیز به طور غیرمستقیم تمایل به نشر انرژی های تجدیدپذیر را تحت تاثیر قرار داد. سن و سابقه کار به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق نگرش) تاثیر منفی و معنی داری بر تمایل به نشر انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی داشتند.
  15. رفتار ایمنی کشاورزان شهرستان کرمانشاه در استفاده از ماشین آلات کشاورزی (مورد مطالعه تراکتور)
    1399
    این مطالعه پیمایشی به منظور بررسی رفتار ایمنی کشاورزان شهرستان کرمانشاه در استفاده از تراکتور بر اساس مدل اعتقاد سلامت انجام شد. جامعه آماری مطالعه ی حاضر 720 نفر از رانندگان تراکتور دهستان سراب نیلوفر بودند که 250 نفر از آن ها از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط اساتید راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. یافته ها نشان داد میانگین رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه کمتر از حد میانگین بوده است. این در حالی است که بین موانع درک شده و رفتار ایمنی کار با تراکتور ارتباط منفی اما معنی دار بود. همچنین، بر اساس یافته ها در این بخش، بین دانش ایمنی و تجربه آسیب دیدگی با رفتار ایمنی رابطه مثبت و معنی داری دیده شد. علاوه بر این، بین سابقه کار و سطح تحصیلات نیز با رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه رابطه معنی داری دیده شد. این در حالی است که بین سن، میزان مالکیت زمین و میزان درآمد با رفتار ایمنی کشاورزان ارتباط معنی داری یافت نشد. یافته های حاصل از تحلیل مدل معادلات ساختاری نشان داد از میان متغیرهای مدل اعتقاد سلامت، دو متغیر منافع درک شده و حساسیت درک شده بیشترین اثر مثبت را بر رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه داشته اند. پس از این دو متغیر، متغیرهای خودکارآمدی، شدت درک شده و راهنما برای عمل به ترتیب بیشترین اثر مثبت را در بین متغیرهای مدل اعتقاد سلامت بر رفتار ایمنی افراد مورد مطالعه داشتند. همچنین، بر اساس یافته های این بخش، تجربه آسیب دیدگی در کار با تراکتور و دانش ایمنی دارای اثر مثبت و معنی داری بر رفتار ایمنی بودند. علاوه بر این، از بین متغیرهای فردی، اقتصادی و اجتماعی، متغیر سطح تحصیلات تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار ایمنی پاسخگویان داشت. این در حالی است که سابقه کار اثر منفی و معنی داری بر رفتار ایمنی کار با تراکتور نشان داد. بر اساس یافته ها، سن، میزان درآمد و میزان مالکیت زمین زراعی تاثیر معنی داری بر رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه نداشتند. در مجموع، متغیرهای مستقل اثرگذار بر رفتار ایمنی کار با تراکتور حدود 68/0 از تغییرات این متغیر وابسته را در بین کشاورزان مورد مطالعه تبیین نمودند. نتایج این مطالعه بر لزوم رعایت نکات ایمنی در رانندگان تراکتور تاکید می کند.
  16. نقش فعالیت های آموزشیترویجی سازمان جهادکشاورزی استان کردستان در توسعه کارآفرینی بخش کشاورزی
    1398
    کشاورزی نقش اساسی در اقتصاد مناطق روستایی دارد، کارآفرینی در بخش کشاورزی دارای اهمیت بالایی است. هدف کلی تحقیق مطالعه و تحلیل میزان تاثیر برنامه های آموزشی ترویجی سازمان جهاد کشاورزی استان کردستان در توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی استان است. اهداف جزئی چهار مورد شامل: میزان تاثیر برنامه های آموزشی ترویجی سازمان جهادکشاورزی استان کردستان بر موفقیت صاحبان کسب و کارهای موفق بخش کشاورزی استان کردستان، میزان تاثیر آن بر تصمیم گیری و انگیزه راه اندازی کسب و کارها موفق بخش کشاورزی و بر تسلط و مهارت های کارآفرینانه صاحبان کسب و کارها و همچنین میزان تسلط خود افراد به مهارت ها و ویژگی های کارآفرینانه و تاثیر آن در موفقیتشان بود. جامعه آماری در این تحقیق 1251 نفر از صاحبان کسب و کارهای موفق بخش کشاورزی استان کردستان است که براساس جدول مورگان و کرجسی 304 نفر از آن ها بعنوان نمونه آماری به روش طبقه ای انتساب متناسب انتخاب شدند. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش تحلیل عاملی اکتشافی متغیرهای مطالعه شده مورد تحلیل قرار گرفت. آمار توصیفی نشان داد، ویژگی های کارآفرینانه فردی و عامل الگوی نقش در حد زیاد و چهار عامل تشویق دیگران، رسانه های ترویجی، سرمایه و مهارت و برنامه های آموزشی ترویجی در حد متوسط بر موفقیت کسب و کارها اثر گذار می باشد. برطبق آمار توصیفی مربوط به تاثیر برنامه های جهادکشاورزی برتسلط و مهارت فردی صاحبان کسب وکارهای بخش کشاورزی استان کردستان بر سه عامل بررسی شده؛ ویژگی های کارآفرینانه، مهارت های مدیریتی و مهارت های کارآفرینانه تاثیرشان در یک سطح و تقریبا برابر بوده و از دید مخاطبان هر سه در حد متوسط تاثیر داشته اند. براساس آمار استنباطی عوامل اثر گذار بر موفقیت و تصمیم و ایجاد انگیزه راه اندازی کسب و کارهای بخش کشاورزی استان کردستان مشخص شد، بین عامل های بررسی شده برنامه های آموزشی ترویجی سازمان جهادکشاورزی استان کردستان بیشترین درصد از کل واریانس عوامل موثر بر موفقیت و تصمیم و انگیزه راه اندازی کسب و کارها و همچنین بیشترین سهم ویژه در تبیین کل متغیرها را داشته است. جهاد کشاورزی با گسترش برنامه های آموزشی ترویجی به منظور کارآفرینی در تمام بخش های زیر مجموعه خود، شرایط اشتغال و افزایش تولید را در بخش را فراهم آورد. طراحی بسته های حمایتی برای ایجاد بنگاه های کوچک و زود بازده و ارتباط بیشتر متقاضیان کسب و کارهای با افراد موفق و الگو سازی و مهیا نمودن زیر ساخت ها در مجتمع های تولیدی از دیگر راهکارهای افزایش کارآفرینی در بخش کشاورزی می باشد.
  17. بررسی نگرش کشاورزان نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب در بخش گهواره شهرستان دالاهو
    1397
    تغییرات اقلیمی و به دنبال آن، پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارندگی واقعیتی است که نیاز به استفاده صحیح و منطقی از منابع آب برای تداوم تولید کشاورزی را ضروری ساخته است. در این راستا، یکی از راه های مدیریت پایدار منابع آب، کاهش تصدی گری دولت و به جای آن، جلب مشارکت مردم محلی در سرمایه گذاری، تصمیم گیری، مدیریت و نگهداری از شبکه های آبیاری از طریق ایجاد تعاونی های آب بران است. علی رغم اهمیت تعاونی آب بران در بهره برداری موثر از منابع آب، همچنین بار سنگین هزینه های تاسیس این تعاونی ها برای دولت، در عمل این تشکل ها در بسیاری از مناطق با استقبال کشاورزان مواجه نشده اند. تجربه نشان داده است که برای داشتن یک تشکل آب بران پویا، مستمر و باثبات به همراه مدیریتی موفق باید راهکار مناسبی برای ایجاد انگیزه در کشاورزان اتخاذ نمود و این مهم تنها از طریق درک نوع نگرش کشاورزان نسبت به کارآمدی این تشکل ها در انجام وظایف محوله و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده از جمله مدیریت پایدار منابع آب امکان پذیر است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف درک نگرش کشاورزان بخش گهواره شهرستان دالاهو نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه بهره برداران کشاورزی در شش روستای حوضه سد زمکان بخش گهواره شهرستان دالاهو بودند که بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک 213 نفر از آنها برای انجام مطالعه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای سن، میزان تحصیلات، تجربه کشاورزی، میزان زمین، تعداد قطعات زمین، نگرش نسبت به مدیریت پایدار آب، دانش نسبت به جنبه های مختلف تعاونی آب بران، هنجار اجتماعی، انسجام اجتماعی و اختلاف در مورد آب با متغیر نگرش نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، یافته های حاصل از رگرسیون نشان داد که سه متغیر نگرش نسبت به مدیریت پایدار منابع آب، هنجار اجتماعی و دانش نسبت به جنبه های مختلف تعاونی آب بران بر روی نگرش کشاورزان نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب اثرگذار بوده و قادر هستند بخشی از تغییرات این متغیر را تبیین نمایند. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی در زمینه برنامه ریزی و سیاستگزاری برای بهبود نگرش کشاورزان نسبت به تعاونی های آب بران و همچنین پیشنهادهایی برای مطالعات آینده ارائه گردید.
  18. بررسی دیدگاه کشاورزان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان در مورد دلایل و پیامدهای خرد شدن زمین های کشاورزی
    1397
    خرد شدن مالکیت اراضی یکی از مهم ترین محرک ها در زمینه تغییرات استفاده از زمین است و فرایندی است که در نهایت مدیریت پایدار زمین را محدود می کند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی دیدگاه کشاورزان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان در مورد دلایل و پیامدهای خرد شدن اراضی کشاورزی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه کشاورزان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بود که با استفاده از فرمول کوکران، حجم مناسب برای انجام تحقیق، 150 نفر ازکشاورزان (شهرستان های تویسرکان، ملایر و نهاوند) و 100 نفر از کارشناسان (شهرستان های تویسرکان، ملایر، نهاوند و بهار) بدست آمد که نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه است که روایی آن بر اساس نظرخواهی از تعدادی از استادان و صاحب نظران در این زمینه تنظیم شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از آزمون مقدماتی استفاده شد که آلفای کرونباخ محاسبه شده جهت بررسی دلایل و پیامدهای خرد شدن اراضی برای دو گروه مورد مطالعه (کشاورزان و کارشناسان) به ترتیب "(89/0) (94/0)" و "(83/0) (79/0) " بدست آمد که مبین اعتبار مناسب برای گردآوری داده هاست. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که از میان دلایل و پیامدهای خرد شدن اراضی کشاورزی؛ بر اساس نظرات کشاورزان، "مشکلات اقتصادی" و از نظر کارشناسان مورد مطالعه، "تقسیم نسق زراعی بین وراث" از مهم ترین دلایل تقسیم اراضی بوده، همچنین مهم ترین پیامد های خرد شدن اراضی از نظر کشاورزان، "مانع پذیرش نوآوری های جدید" و از دیدگاه کارشناسان، " عدم استفاده بهینه از شیوه های نوین کشاورزی" بود. همچنین نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که از میان متغیرهای مورد مطالعه در رابطه با دلایل (48 گویه) و پیامدهای خرد شدن اراضی کشاورزی (47 گویه)، بین کشاورزان و کارشناسان مورد مطالعه به ترتیب در خصوص 21 و 24 متغیر اختلاف نظر وجود داشت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که متغیرهای مورد مطالعه در مورد دلایل و پیامدهای خرد شدن اراضی کشاورزی از دیدگاه کشاورزان و کارشناسان مورد مطالعه به ترتیب در پنج و هفت عامل گروه بندی شدند. این پنج عامل به ترتیب 54/41 و 13/55 درصد واریانس دلایل خرد شدن اراضی کشاورزی و هفت عامل به ترتیب 91/62 و 91/56 درصد واریانس پیامدهای خرد شدن اراضی کشاورزی در منطقه مورد مطالعه را تبیین کردند.
  19. بررسی عوامل موثر بر پذیرش طرح مدیریت آب در راستای احیای دریاچه ارومیه توسط کشاورزان شهرستان نقده
    1397
    هدف تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر پذیرش طرح مدیریت آب به منظور احیای دریاچه ارومیه توسط کشاورزان شهرستان نقده در سال 1397 است. این تحقیق از نوع توصیفی _ همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کل کشاورزان 9 روستای شهرستان نقده (670 کشاورز) بوده است، که از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب حجم نمونه مورد مطالعه 152 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط تعدادی از اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان بررسی گردید و پایایی آن، از طریق محاسبه ی آلفای کرونباخ تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رگرسیونی لاجیت با استفاده از نرم افزار SPSS24 بهره گرفته شد. بر اساس یافته ها بین دو گروه از کشاورزان (پذیرنده و نپذیرنده) از لحاظ نگرش، دانش، امکانات، هنجار ذهنی، احساس مسئولیت و نیت رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج همبستگی نشان داد که بین نگرش کشاورزان نسبت به احیای دریاچه ارومیه و مدیریت آب، امکانات کشاورزان، دانش کشاورزان در زمینه احیا و مدیریت آب، هنجار ذهنی، احساس مسئولیت، دریافت وام، برگزاری کلاس های آموزشی _ترویجی، میزان زمین و تحصیلات کشاورزان با پذیرش طرح مدیریت آب در راستای احیای دریاچه ارومیه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این در حالی است که بین انگیزه کشاورزان، نیت رفتاری سن و سابقه کشاورزی با پذیرش طرح مدیریت آب رابطه معنی داری به دست نیآمد. نتایج به دست آمده از مدل رگرسیونی لجستیک گام به گام بیانگرآن است که متغیرهای دانش کشاورزان در زمینه احیای دریاچه، امکانات کشاورزان، نگرش کشاورزان نسبت به احیای دریاچه و نگرش نسبت به مدیریت آب به-عنوان مهم ترین عوامل متمایزکننده دو گروه کشاورزان پذیرنده و نپذیرنده طرح مدیریت آب در مجموع توانسته اند 1/92 درصد از کل پاسخگویان را به درستی طبقه بندی کنند. هم چنین حدود 64 تا 88 درصد واریانس متغیر وابسته (پذیرش طرح مدیریت آب) توسط متغیرهای مستقل وارد شده در مدل تبیین گردید.
  20. دیدگاه دانشجویان و استادان راهنمای پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشکده-های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان نسبت به رفتار و عملکرد یکدیگر طی فرایند انجام تحقیق
    1397
    رابطه استاد راهنما-دانشجو و همچنین عوامل موثر بر میزان رضایتمندی آنها از یکدیگر یک موضوع مهم و کاربردی در حوزه ی آموزش عالی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان و اساتید راهنمای آن ها در مورد عملکرد و رفتار همدیگر در طول انجام پایان نامه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع پیمایش توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان ترم های چهارم و پنجم کارشناسی ارشد دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان و اساتید راهنمای آنها تشکیل دادند. تعداد کل دانشجویان مذکور 178 نفر بود که تعداد 120 نفر از آن ها از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب (به نسبت دانشکده، رشته تحصیلی و جنسیت) انتخاب شد. تعداد اساتید راهنما کمتر از 100 نفر بود؛ لذا برای این گروه نمونه گیری انجام نشد. اما در نهایت تعداد 67 نفر از اساتید راهنما در پژوهش مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها دو نوع پرسشنامه بود که برای طراحی آنها از مصاحبه با دانشجویان و اساتید راهنما و نیز از بررسی ادبیات تحقیق استفاده شد. روش های تجزیه تحلیل داده ها شامل برخی شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، نما، میانگین و میانه)، تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره بود که از طریق نرم افزار spss صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که به طور کلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان، در حد زیاد از رفتار و عملکرد استادان راهنمای خود رضایت دارند. یافته های رگرسیون نشان داد مهمترین متغیرهای اثرگذار بر رضایتمندی دانشجویان از اساتید راهنمای خود به ترتیب اهمیت شامل: سبک راهنمایی وظیفه مداری، سبک راهنمایی رابطه مداری، انگیزش گری، منضبط بودن، اخلاق و رفتار استاد راهنما و اعتقاد استاد راهنما به توانایی و شایستگی های دانشجویان خود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد به طور کلی اساتید راهنمای دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان در حد متوسط از دانشجویان تحت راهنمایی خود رضایت دارند. براساس یافته های رگرسیون، سه متغیر اثرگذار بر رضایتمندی استادان راهنما از دانشجویان تحت راهنمایی خود به ترتیب اهمیت شامل: نگرش و انگیزه دانشجویان نسبت به تحقیق، توانایی و مهارت دانشجویان در زمینه انجام تحقیق، و اخلاق و رفتار آن ها. نتایج این مطالعه می تواند بر بهبود هر چه بیشتر روند انجام پایان نامه های تحصیلات تکمیلی در حوزه علوم کشاورزی و منابع طبیعی کمک نماید.
  21. نقش بیمه دام در برگشت پذیری اجتماعی-اکولوژیک دامداران در برابر تغییرات اقلیمی از دیدگاه دامداران شهرستان کرمانشاه
    1396
    در سال های اخیر، گسترش تغییرات اقلیمی معضل بزرگی را برای خانوارهای دامدار که زندگی آنها به میزان زیادی به شرایط اقلیمی وابسته است، به وجود آورده است. از دیدگاه دانشمندان، توانایی یک سیستم برای مقابله با بحران به برگشت پذیری آن سیستم بستگی دارد. در این راستا، با توجه به مطالعات مختلف به نظر می رسد بیمه دام یکی از ساز وکارهایی است که به برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی کمک می نماید. با این حال مساله ای که مطرح می شود آن است که بیمه دام تا چه حد در برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی موثر خواهد بود؟ بر این اساس، پژوهش پیمایشی حاضر به دنبال پاسخ به این سوال و درک نقش بیمه دام در افزایش برگشت پذیری خانوارهای دامدار در برابر تغییرات اقلیمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل همه دامداران شهرستان کرمانشاه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس نمونه گیری طبقه بندی تصادفی 250 نفر از آنها برای انجام مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از یک پرسشنامه که روایی آن توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن از طریق یک مطالعه راهنما مورد بررسی قرار گرفته بود، استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، خانوارهای مورد مطالعه را از نظر میزان برگشت پذیری به سه گروه خانوار با برگشت پذیری کم، متوسط و زیاد تقسیم نمود. از مقایسه میزان رضایت از بیمه دام و درک از تغییرات اقلیمی در میان این سه خانوار مشخص شد که بیشترین میزان رضایت از بیمه و درک از تغییرات اقلیمی در خانوار با برگشت پذیری زیاد و کمترین میزان در خانوار با برگشت پذیری کم بوده است. یافته های حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای بیمه دام، درک از تغییرات اقلیمی، درآمد حاصل از فعالیت دامداری و سطح سواد بر میزان برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی تاثیرگذار بوده اند. در این میان بیمه دام بیشترین تاثیر را بر میزان برگشت پذیری دامداران داشت، بطوریکه به تنهایی 13 درصد کل واریانس برگشت پذیری دامداران را تبیین نمود. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی به منظور کمک به افزایش برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی ارائه گردید.
  22. شناسایی و مدیریت منابع ریسک تولید محصولات گوجه فرنگی و کلزا در شهرستان مریوان
    1396
    وابستگی زیاد تلاش های کشاورزی به طبیعت و روبرو شدن با دگرگونی های پیرامونی، اجتماعی، مالی و قانونی باعث شده تا کار در این بخش پرخطر و چه بسا همراه با عدم اطمینان باشد. مطالعه ی حاضر به شناسایی عوامل موثر بر تولید و ریسک تولید محصولات کلزا و گوجه فرنگی در شهرستان مریوان می پردازد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از 50 زراع کلزاکار و 50 زارع گوجه فرنگی کار در سال زراعی 95- 1394 به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای جمع آوری گردید. مدل همگانی Just and Pope برای شناسایی نهاده های موثر بر ریسک تولید به کار رفته است. تعیین درجه ی ریسک گریزی کشاورزان مورد مطالعه توسط روش اصل اطمینان (SP ) انجام گرفته است. نتایج برآورد توابع، نشان دهنده ی اثر مثبت عامل تولید بذر در کلزا بوده و بیان می کند، این عامل هم افزایش دهنده ی ریسک و هم افزایش دهنده ی تولید است، در حالی که تاثیر نهاده ی میزان سم مصرفی نتایج معکوسی دارد. نتایج برآورد تابع ریسک گوجه فرنگی نشان دهنده ی اثر مثبت نیروی کار بر میزان تولید و ریسک تولید بوده و نهاده آب نیز دارای اثر مستقیمی بر ریسک می باشد. هم چنین نتایج نشان داد، بیشتر کشاورزان مورد سنجش در تولید محصول ریسک گریزند. اما، در به کارگیری نهاده های نوین دارای ریسک گریزی پایین هستند. از این رو، شاید بتوان بیان نمود، با گسترش بیمه ی محصولات، بهبود دانش مدیریت ریسک و توانمندی های مالی کشاورزان، و ارائه پیش آگاهی ها و دانش سودمند لازم، ریسک پذیری را از آغاز مدیریت و یا ریسک گریزی را به اندازه چشم گیری کاهش داد.
  23. بررسی استراتژی های مقابله با آسیب پذیری خانوارهای کشاورز شهرستان بهار در برابر بحران کمبود آب
    1395
    امروزه با توجه به بحران کم آبی، استراتژی های سازگاری که بتوانند با آسیب پذیری کشاورزان مقابله کنند، ضروری به نظر می رسد. لذا، تحقیق حاضر با هدف بررسی استراتژی های مقابله با آسیب پذیری خانوارهای کشاورز در برابر بحران کم آبی، شهرستان بهار انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کشاورزان آبی کار شهرستان بهار در سال 94-95 تشکیل دادند، که با توجه به جدول مورگان تعداد 181 سرپرستان خانوار از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای متناسب (با تعداد خانوار در هر روستا) انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی محتوایی آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کردستان و کارمندان جهاد کشاورزی شهرستان بهار مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس های که بصورت طیف لیکرت بودند، تعیین گردیدکه در مورد تمامی مقیاس ها مقدار آلفای کرونباخ بالاتر از 64/0 بود که نشان از قابلیت اعتماد (پایایی) پرسشنامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل آماره های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و میانه)، تحلیل عاملی، رگرسیون چندگانه و تحلیل خوشه ای بود که از طریق نرم افزار spss صورت گرفت. براساس یافته ها، نتایج پژوهش نشان داد که اکثر خانوارهای کشاورز مورد مطالعه در گروه آسیب پذیری بالا و متوسط قرار دارند و بیشترین استراتژی به کار رفته توسط سرپرستان خانوارهای کشاورز برای مقابله با بحران کم آبی استراتژی متنوع سازی می باشد. از جمله عوامل موثر بر استفاده از استراتژی های سازگاری در این پژوهش می توان به میزان زمین آبی، نگرش سرپرستان نسبت به بحران کم آبی، سن سرپرستان، نظر سرپرستان نسبت به منشا بحران کم-آبی، دسترسی به خدمات حمایتی- ترویجی و میزان درآمد سالانه اشاره کرد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین تعداد اعضای خانوار، نیروی کار خانوادگی، عضویت در نهادها و تصور فرد از نقش رهبری اش در بین کشاورزان، با استراتژی های مقابله با بحران کم آبی هیچ گونه رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج این مطالعه می تواند، دستاوردهایی برای برنامه ریزان توسعه روستایی در پی داشته باشد. تا با استفاده از آن، بتوانند راهکارهای مناسب جهت توانمندسازی کشاورزان به منظور مقابله با بحران کم آبی را طراحی کنند.