تاریخ بهروزرسانی: 1403/08/24
فرزاد اسکندری
دانشکده کشاورزی / گروه ترویج و آموزش کشاورزی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی تمایلات کارآفرینی دریافتکنندگان تسهیلات بانک کشاورزی در استان کردستان
1403تمایل به کارآفرینی یکی از مهمترین بخشهای کارآفرینی و عامل موثری در پیشبینی فعالیتهای کارآفرینانه در جامعه است. از این رو بررسی عوامل موثر بر تمایل کارآفرینی و تقویت آن میتواند نقش مهمی در توسعه فعالیتهای کارآفرینانه داشته باشد. پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر با هدف بررسی تمایلات کارآفرینی دریافتکنندگان تسهیلات بانک کشاورزی در استان کردستان انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل متقاضیان تسهیلات ایجاد طرحهای تولیدی، خدماتی و... بخش کشاورزی بودند که در سطح استان کردستان حداقل به مدت ۲ سال متوالی فعالیت کارآفرینی داشتهاند. برای تعیین حجم نمونه از جدول تعیین نمونه کرجسی و مورگان استفاده گردید و بر این اساس تعداد ۲۱۷ نفر از جامعه آماری به روش نمونهگیری تصادفی بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای شامل چهار متغیر نهفته تمایل به کارآفرینی، عوامل محیطی، عوامل فردی(روانشناختی)، و رفتار کارآفرینانه بود. به جهت ارزیابی روایی، پایایی و برازش متغیرهای نهفته و انجام اهداف پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار LISREL بهره گرفته شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که روایی، پایایی و برازش متغیرهای نهفته پژوهش مورد تایید است. نتایج مدل معادلات ساختاری پژوهش نیز نشان داد که عوامل فردی(روانشناختی) و عوامل محیطی تاثیر مثبت و معناداری بر تمایل به کارآفرینی دریافتکنندگان تسهیلات بانکی دارد. همچنین نتایج نشان داد که تمایل به کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری بر روی رفتار کارآفرینی دارد. یافتههای مطالعه حاضر میتواند در خصوص هزینهکرد تسهیلات بانک کشاورزی در زمینههای کشاورزی و ایجاد کارآفرینی در حوزه کشاورزی نقش موثری داشته باشد.
-
شناسایی عوامل موثر بر موفقیت (تداوم) کشت کلزا و نقش آموزشهای ترویجی در آن (مطالعه موردی: استان کردستان، شهرستان کامیاران)
1402توسعه کشت کلزا و تداوم آن به دلیل پتانسیلهای بهبود وضعیت اقتصادی-اجتماعی ساکنان روستایی و همچنین تقویت خصوصیات محیطی مزارع در سالهای اخیر به میزان زیادی مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق، عوامل موثر بر موفقیت (تداوم) کشت کلزا و نقش آموزشهای ترویجی در آن در شهرستان کامیاران در استان کردستان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کلزاکاران شهرستاران کامیاران بود که پس از برگزاری کلاسهای آموزشی و ترویجی به کشت کلزا ادامه داده و اینکه از تداوم کشت کلزا منصرف شده بودند. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان به تعداد 83 نفر برای هر کدام از دو گروه تداوم کشت کلزا و عدم تداوم کشت کلزا انتخاب شدن و نمونهگیری بر اساس روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. پرسشنامه محقق ساخته جهت گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت و روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و خبرگان و پایایی آن از طریق ازمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. متغیرهای نگرش نسبت به تداوم کشت کلزا، نگرش نسبت به میزان سازگاری کلزا با شرایط آب و هوایی منطقه، انگیزه برای پذیرش کشت کلزا، امکانات برای پذیرش کشت کلزا، دانش در زمینه کاشت، داشت و برداشت کلزا، تمایل رفتاری کشاورزان به تداوم کشت، هنجار ذهنی کشاورزان نسبت به کلزا، تاثیر کانالهای مختلف آموزشی و ارتباطی، کمک کارشناسان کشاورزی به کلزاکاران به عنوان متغیرهای مستقل و در رابطه با تاثیرگذاری در تداوم یا عدم تداوم کشت کلزا در کامیاران مورد بررسی قرار گرفتند. از آزمونهای آماری ناپارامتری منوایتنی به منظور مقایسه میانگین عوامل موثر بر تداوم کشت کلزا بین دیدگاه دو گروه مورد مطالعه و رگرسیون لجستیک به منظور پیشبینی و بررسی اثرات متغیرهای مورد مطالعه در تداوم یا عدم تداوم کشت کلزا استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با SPSS نسخه 21 انجام شد. نتایج نشان داد که در بین متغیرهای مورد مطالعه، تمایل رفتاری کشاورزان به تداوم کشت، نگرش نسبت به میزان سازگاری کلزا با شرایط آب و هوایی منطقه و هنجار ذهنی کشاورزان نسبت به کلزا به ترتیب بیشترین اهمیت را در پذیرش و تداوم کشت کلزا داشتهاند. که در این ابعاد نیز پیشنهاد کشت کلزا به سایر کشاورزان، وجود حمایت دولت از کشاورزان با اجرای طرح مدیریت آب در مزارع تحت کشت کلزا و افزایش اطلاعات در زمینه کشت کلزا و افزایش کیفیت و کمیت آن مهمترین عوامل و اثرگذارترین فاکتورها در موفقیت و تداوم کشت کلزا توسط کشاورزان منطقه مورد مطالعه بوده است. همچنین مطابق نتایج با افزایش امکانات برای پذیرش کشت کلزا و کمک کارشناسان کشاورزی به کلزاکاران، پذیرش و تداوم کشت کلزا توسط کشاورزان افزایش مییابد که با تاکید و بهبود بر این دو بعد میتوان زمینه تداوم و افزایش سطح زیرکشت کلزا را در شهرستان کامیاران فراهم آورد.
-
ارزیابی اقتصادی- اجتماعی واگذاری اراضی ملی (مرتعی) در استان کردستان
1402یکی از مهمترین اهداف مالکیت و تحکیم حوزههای ملی و دولتی علاوه بر حفظ و احقاق حقوق قانونی دولت و مردم، حفظ و توسعه منابع طبیعی تجدیدپذیر و اختصاص آنها برای توسعه کشاورزی، خدماتی، صنعتی و گردشگری است. و پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اقتصادی- اجتماعی واگذاری اراضی ملی (مرتعی) در استان کردستان انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است. جمع آوری دادهها از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کل 82 طرح واگذار شده در طی سالهای 70 تا 95 میباشد که در شهرستان دیواندره واگذاری اراضی ملی به صورت قطعی و یا اجارهای به آنها واگذار شده است. در روش میدانی، از پرسشنامه به منظور ارزیابی اثرات اقتصادی و اجتماعی طرحهای واگذار شده استفاده شد. پرسشنامه مشتمل بر ویژگیهای جمعیت شناختی و اثرات اقتصادی اجتماعی طرحهای اجرا شده بود. روایی پرسشنامهها با استفاده از نظر متخصصان و کارشناسان و پس از حذف و اضافه کردن آیتمها مورد تایید قرار گرفت. سپس پایایی یا قابلیت اعتماد با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. پایایی پرسشنامه بهره برداران 82/0 به دست آمد که نشان از قابلیت اعتماد مناسب پرسشنامههای محقق ساخته را داشت. نتایج نشان داد بیشترین واگذاری به ترتیب با اهداف کشاورزی (87/54 درصد)، خدماتی (73/20 درصد)، صنعتی (51/ درصد19) و گردشگری (87/4 درصد) صورت گرفته است. از لحاظ مساحت، 90 درصد طرحهای واگذار شده زیر سه هکتار مساحت و تنها 10 درصد از اراضی واگذار شده داری مساحتهای بیشتر از سه هکتار را دارند. همچنین 25 درصد اراضی واگذار شده مربوط به طرحهایی است که نیاز به مساحتهای زیر نیم هکتار را دارند. است نتایج نشان داد بیشترین انگیزه واگذاری اراضی مربوط به اشتغالزایی بوده است. امرار معاش، ساخت اماکن آموزشی و ورزشی، تولیدی، اجرا طرحهای عام المنفعه، ساخت اماکن عمومی در رتبههای بعدی قرار میگیرند. 74 درصد طرحهای واگذار شده به مرحله اجرا درآمده و 26 درصد آنها متوقف شده یا به مرحله اجرا نرسیدهاند. نتایج این پژوهش نشان داد مهمترین عوامل موثر در موفقیت واگذاری طرحها به ترتیب توانایی کارکنان، نحوه مدیریت مجری بر طرح، طی کردن فرآیند واگذاری طرح، نحوه نظارت بر راهاندازی مجموعه مجریان توسط دستگاههای مربوطه، حمایت سازمانهای مسئول از جریان واگذاری، همکاری سازمانهای مسئول با مجریان، فرآیند دریافت تسهیلات، برخورد کارکنان و مسئولان مربوطه با مجریان در طول فرآیند واگذاری طرح، طی کردن فرایند اجرای طرح و نحوه بهرهبرداری از طرح بودهاند. همچنین مشخص شد که اثر بخشی اجتماعی و زیست محیطی واگذاری اراضی ملی از نظر بهرهبرداران به ترتیب اهمیت، عوامل اشتغالزایی در منطقه، افزایش تولید ، افزایش درآمد، میزان اشتغال ایجاد شده توسط طرح، تاثیر طرح بر وضعیت زندگی مجریان، میزان درآمد حاصل از طرح، تاثیر طرح بر وضعیت زندگی مجریان، تاثیر طرح بر کاهش مهاجرت از روستا، تاثیر طرح بر میزان جذب گردشگر در منطقه و تاثیر طرح بر بهرهبرداری بهینه از زمین واگذار شده بوده است. براساس نتایج این پژوهش، طولانی مدت بودن فرآیند واگذاری در ادارات، و همچنین با توجه به اینکه لازمه واگذاری اراضی، ابطال پروانه چرای دام میباشد این امر سبب کاهش دامپروری و ایجاد نارضایتی در ساکنین روستاها میشود. اخذ استعلام از ادارات مختلف به منظور انجام واگذاری منجر به صرف وقت و هزینه برای افراد متقاضی شده و از طرفی چون آخرین استعلام مربوط به اداره منابع طبیعی بوده و ممکن است مخالفت شود، این امر سبب هدر رفت بیشتر وقت و هزینه متقاضی است.
-
بررسی عوامل موثر بر رفتار مصرف کود شیمیایی در بین کشاورزان ذرتکار دهستان درودفرامان شهرستان کرمانشاه
1401در سال های اخیر مصرف کودهای شیمیایی افزایش قابل ملاحظه ای داشته که افزون بر صدمات زیست محیطی، افزایش قیمت تمام شده محصولات کشاورزی را نیز به دنبال داشته است. لذا، توجه به پیامدهای زیست محیطی بکارگیری نهاده های کشاورزی در محصولات مهم و استراتژیک کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار است. ذرت به عنوان یکی از مهمترین فرآوردههای زراعی، در کشور ما از جایگاه مهم و استراتژیکی برخوردار است. عملکرد دانه ذرت به میزان استفاده از کودهای شیمیایی وابستگی بالایی دارد. بنابراین، مدیریت رفتار مصرف کود در بین کشاورزان و خصوصاً کشاورزانی که اقدام به کاشت ذرت می کنند، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، مطالعۀ حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر رفتار مصرف کود شیمیایی در بین کشاورزان ذرتکار دهستان درودفرامان شهرستان کرمانشاه انجام شد. برای این منظور از پارادایم کمّی بهره گرفته شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیۀ کشاورزان ذرتکار دهستان درودفرامان شهرستان کرمانشاه شهرستان بود که در سال گذشته اقدام به کشت ذرت نموده بودند (100N=). با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و جدول کرجسی و مورگان تعداد 80 نفر از آنان برای انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامهای استاندارد بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و سازه و پایایی آن با بهرهگیری از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS نسخۀ 25 و SmartPLS نسخه سه بهره گرفته شد. یافتههای مطالعه نشان داد که قصد مصرف کود شیمیایی تاثیر مثبت و معناداری در سطح یک درصد بر رفتار مصرف کود شیمیایی ذرتکاران دهستان درودفرامان دارد و این متغیر قادر به تبیین 22 درصد از تغییرات واریانس رفتار مصرف کود شیمیایی کشاورزان مورد مطالعه است. همچنین، نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای هنجارهای اخلاقی، نگرش نسبت به مصرف کود شیمیایی و هنجارهای ذهنی با تبیین 73 درصد از تغییرات متغیر قصد مصرف کود شیمیایی ذرتکاران دهستان درودفرامان به صورت غیرمستقیم تاثیر مثبت و معناداری بر رفتار مصرف کود شیمیایی کشاورزان مورد مطالعه داشتند. در نهایت با توجه به یافتههای پژوهش، پیشنهادهای کاربردی به سیاستگزاران، برنامهریزان و مدیران جهاد کشاورزی به منظور کمک به کاهش مصرف کود شیمیایی و مدیریت بهینۀ آن در کشور ارائه شده است.
-
ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی زیر بخش علوم دامی در شهرستان کامیاران
1401یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر اشتغال، اعتبارات بانکی است که با ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای تولیدکنندگان، امکان توسعه فرصتهای شغلی را در اختیار کارجویان قرار میدهد. پژوهش حاضر که با هدف ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی زیر بخش علوم دامی در شهرستان کامیاران صورت گرفته است، از نظر ماهیت تحقیق از نوع پژوهشهای کمی، از نظر روش گردآوری دادهها در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل همه افرادی است که از تسهیلات و وام های منجر به اشتغالزایی بخش امور دام جهاد کشاورزی شهرستان کامیاران که از سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۷ پرداخت شده، استفاده کردهاند(500=N) که تعداد 198 نفر از جامعه آماری بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز،از آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه تحلیل دادههای کمی با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش آمار توصیفی از برخی شاخصها مانند فراوانی، میانگین، میانه و انحراف معیار استفاده شد. در بخش آمار استنباطی هم از روش رگرسیون لجستیک سلسله مراتبی و رگرسیون لجستیک ترتیبی بهره گرفته شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج بررسی اثربخشی تسهیلات اعطایی از منظر توسعه و موفقیت کسب و کار حاکی از آن است که 1/41 درصد از جامعه مورد مطالعه اذعان نمودند که کسب و کار آنها در حال حاضر نسبت به قبل فعالتر شده است. نتایج ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی از منظر اشتغالزایی منعکسکنندهی آن است که در کوتاهمدت برای 3/33 درصد از جامعه مورد مطالعه و در بلندمدت برای 2/6 درصد از همان 3/33، تسهیلات اعطایی از منظر اشتغالزایی اثربخش بوده است. همچنین نتایج نشان داد که متغیر نوع کسب و کار و متغیرهای مرتبط با تسهیلات از جمله چهار متغیر نظارت و سرکشی، تناسب مبلغ تسهیلات با مبلغ مورد نیاز، تناسب نرخ سود بازپرداخت تسهیلات با نرخ بازده مورد انتظار، تناسب مبلغ اقساط با توانایی متقاضیان بر اثربخشی تسهیلات اعطایی از منظر اشتغالزایی تاثیرگذار هستند. در بررسی عوامل موثر بر اثربخشی تسهیلات از منظر موفقیت و توسعه کسب و کار نیز مشخص شد، هفت متغیر شامل دورههای آموزشی و توجیهی قبل از دریافت تسهیلات، سن، نظارت، میزان تسلط به زمینه تخصصی کسب و کار فعلی، تناسب نرخ سود بازپرداخت تسهیلات با نرخ بازده مورد انتظار، تناسب نوع و مبلغ ضمانت نامههای بانکی با توانایی بهرهبردار، و تناسب مبلغ تسهیلات با مبلغ مورد نیاز تاثیر معنیداری بر اثربخشی تسهیلات از منظر موفقیت و توسعه کسب و کار دارند.
-
تاثیر گرایشهای کارآفرینانه بر رفتار مدیریت آب کشاورزی: مورد خانوارهای کشاورز شهرستان کامیاران
1401در حالی که کاهش آب در نتیجه تغییرات اقلیمی و مداخلات انسانی به یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی و زیستمحیطی در سراسر جهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک تبدیل شده است، مدیریت صحیح و پایدار آب میتواند نقش مهمی در کاهش صدمات انسانی بیشتر به منابع آب ایفا نماید. اگرچه تاکنون مطالعات مختلفی در رابطه با عوامل اثرگذار بر رفتار مدیریت آب در بخش کشاورزی ایران انجام شده است، اما در معدود مطالعاتی به طور خاص به تاثیر گرایشهای کارآفرینانه بر رفتار مدیریت آب در بخش کشاورزی پرداخته شده است. این در حالی است که کارآفرینی و گرایشهای کارآفرینانه میتواند ابزاری برای مقابله با ناکارآمدیها و توسعه راهحلهای موثر برای رفع مشکلات موجود در جامعه باشد. بر این اساس، مطالعه حاضر تلاش کرد تاثیر گرایشهای کارآفرینانه را بر رفتار مدیریت آب در بین کشاورزان شهرستان کامیاران مورد بررسی قرار دهد. در این راستا، ضمن افزودن برخی گرایشهای کارآفرینانه شامل آیندهنگری، خطرپذیری، استقلالطلبی، کنترل درونی، انگیزه پیشرفت، خلاقیت و هوش اجتماعی به تئوری رفتار برنامهریزی شده آجزن، افزایش میزان قدرت این تئوری در پیشبینی رفتار مدیریت آب در بخش کشاورزی مورد سنجش قرار گرفت. جامعه اماری این پژوهش را تمامی خانوارهای کشاورز شهرستان کامیاران تشکیل دادند که 374 خانوار با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی انتخاب شدند؛ که ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد. یافتهها نشان داد گرایشهای کارآفرینانه آیندهنگری، خطرپذیری، انگیزه پیشرفت، خلاقیت و هوش اجتماعی با تاثیر معنیدار بر رفتار مدیریت پایدار آب در بین کشاورزان، میزان قدرت تئوری رفتار برنامهریزی در پیشبینی رفتار مدیریت پایدار آب در مزارع کشاورزی را تا 11 درصد افزایش میدهند. بر اساس یافتهها، از بین گرایشهای کارآفرینانه، آیندهنگری بیشترین تاثیر را بر رفتار مدیریت پایدار آب در مزارع داشته است، در حالی که استقلالطلبی و کنترل درونی تاثیر معنیداری بر این متغیر نداشتند.
-
تاب آوری کسب وکارهای نوپای بخش کشاورزی در طول دوران کووید19 (مورد مطالعه: کسب وکارهای مستقر در پارک های علم و فناوری)
1401پاندمی کووید- 19 تاثیر عمیقی بر اقتصاد دنیا به جای گذاشت. بخش مهمی از نظام اقتصادی متاثر از این پاندمی، کسب و کارهای کوچک و متوسط بود. لذا، این تحقیق پیمایشی کمی با هدف مطالعه متغیرهای اثرگذار بر میزان تاب آوری کسب وکارهای نوپا و استارت آپی ایران در طول پاندمی کووید- 19 به انجام رسید. جامعه آماری تحقیق شامل کسب وکارهای نوپا و استارت آپی بود که در پارک های علم و فناوری مراکز استان های کشور مستقر هستند. با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای به حجم 311 کسب و کار و با بکارگیری روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای گردآوری شد که روایی ظاهری مقیاس های آن از طریق بحث با متخصصان تایید شد. برای سنجش پایایی مقیاس های تحقیق، پس از انجام تحلیل عاملی، میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ترکیبی برای هر یک از مقیاس ها محاسبه گردید که نتایج به دست آمده حاکی از پایا بودن مقیاس ها بود. برای بررسی تاثیر متغیرهای تحقیق بر تاب آوری کسب و کار، روش تحلیل چندسطحی با استفاده از تکنیک Bootstrapping بکار رفت. یافته های توصیفی نشان داد که کسب وکارهای مطالعه شده، در طول دوران کرونا، در حد متوسطی توانسته اند از بحران های مربوط به مشکلات مالی، کسب وکار خود را مدیریت نمایند و در حد متوسطی استرس های مربوط به کسب وکار را تحمل نمایند. آن ها همچنین در حد متوسط توانسته اند از نظر حفظ مشتریان و میزان فروش و درآمد، بحران های مربوط به کرونا را مدیریت نموده و کارکنان خود را حفظ کنند. به طور کلی تاب آوری کسب وکارهای مطالعه شده در طول دوران کرونا در حد متوسط بوده است. نتایج حاصل از تحلیل چند سطحی نشان داد که از کل واریانس تاب آوری کسب و کار، متغیرهای مطالعه شده در سطح کسب و کار (توانمندی پویایی، توانمندی تکنولوژیکی، رهبری چابک، میزان دانش و مهارت، دوسوتوانی نوآوری)، به میزان 49% از واریانس آن را توضیح می دهند. همچنین، متغیر مربوط به سطح زیربخش فعالیت (میزان آسانی دسترسی به مواد و نهاده های اولیه مورد نیاز کسب وکار) قادر است به میزان 23% از واریانس تاب آوری کسب وکارهای نوپا و استارت آپی در دوران کرونا را تبیین کند. به علاوه، مشخص شد که دو متغیر میزان صنعتی بودن استان و میزان حمایت اکوسیستم کارآفرینی استان از استارت آپ ها و کسب وکارهای نوپا به میزان 28% از واریانس تاب آوری کسب وکار در دوران کرونا را توضیح می دهند. در مطالعه حاضر تاثیر سن و اندازه کسب وکار بر تاب آوری کسب وکارهای نوپا و استارت آپی در طول دوران کرونا معنادار نشد ( اگر چه تاثیر هر دو متغیر مثبت بود). این تحقیق نشان داد که یک سیاست یا استراتژی حمایتی جهان شمول که برای افزایش تاب آوری تمامی کسب وکارهای نوپا و استارت آپی در همه زیربخش های فعالیت و در همه استان ها کاربرد داشته باشد وجود ندارد و چنین دیدگاهی نسبت به حمایت از کسب وکارهای نوپا و استارت آپی ممکن است به نتیجه نرسد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تاب آوری کسب وکار متغیری است که نبایستی برای تحلیل و تفسیر آن از روش های تک سطحی و متداول استفاده کرد؛ بلکه بایستی برای تحلیل درست آن از مدل های چند سطحی استفاده شود.
-
موانع عملکرد کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی استان کردستان
1401امروزه نقش مهم کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ملی بیشتر کشورهای جهان پذیرفته شده است. این در حالی است که با وجود نقش غیرقابل انکار این کسب وکارها در توسعه اقتصادی و اجتماعی، همواره چالش های مختلفی پیش روی عملکرد آنها در مسیر کارآفرینی وجود داشته است. هدف کلی تحقیق پیمایشی حاضر، مطالعه و تحلیل موانع عملکرد کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط در بخش کشاورزی استان کردستان است. جامعه آماری تحقیق، 1655 نفر از صاحبان کسب وکارهای کوچک و متوسط بخش کشاورزی استان کردستان است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 312 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی انتخاب شدند. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه طراحی شده در بین 30 نفر از افراد مشابه در خارج از جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفت و پایایی پرسشنامه در بخش هایی که از طیف لیکرت استفاده شده بود، از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن 937/0 بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد موانع انجام فعالیت های کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی را می توان در 16 عامل خلاصه نمود. این عامل ها به ترتیب بر اساس بیشترین اهمیت و میزان واریانسی که قادر به تبیین بودند عبارتند از: موانع فردی، خانوادگی و شخصیتی، ضعف قوانین سازمانی، موانع بازاررسانی و بازاریابی محصولات، موانع تخصصی و مهارتی، موانع زیرساختی، موانع مالی، موانع فیزیکی و اقلیمی، موانع آموزشی، موانع صادرات، موانع اطلاعاتی و دانشی، موانع تبلیغات و جذب مشتری، موانع تهیه مواد اولیه، موانع بیمه و مالیات، موانع ارتباطی، موانع جنسیتی و در نهایت موانع تحقیقاتی. این عامل ها در مجموع توانستند 80/64 درصد از وایانس مربوط به موانع انجام فعالیت های کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی استان کردستان را تبیین کنند. برای بررسی مدل 16 عاملی به دست آمده از پژوهش و تعیین این که متغیرهای مشاهده پژوهش (گویه ها) تا چه حد برای متغیرهای پنهان (عامل ها) قابل پذیرش می باشند از تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد نشانگرها دارای تعامل معنی دار با سازه های خود بوده و تمام شاخص ها را می توان برای سنجش این سازه ها معتبر دانست. در نهایت، بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی در جهت رفع موانع انجام فعالیت های کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی استان کردستان ارائه گردید.
-
نگرش بهره برداران و متخصصان بخش کشاورزی شهرستان سنندج نسبت به انرژی های تجدیدپذیر و کاربرد آن ها در کشاورزی
1401استان کردستان و شهرستان سنندج ازنظر اقلیمی و آب وهوایی دارای شرایط خوبی در جهت توسعه انرژی های نو می باشند. با توجه به مسائل و مشکلات زیست محیطی مربوط به کاربرد سوخت های فسیلی، در این پژوهش به بررسی نگرش بهره برداران و متخصصان بخش کشاورزی شهرستان سنندج نسبت به انرژی های تجدیدپذیر و کاربرد آن ها در کشاورزی پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کشاورزان و متخصصان بخش کشاورزی شهرستان سنندج در استان کردستان می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 360 نفر کشاورزان و 140 نفر متخصص انتخاب شدند. برای سنجش و تحلیل نگرش و دیدگاه کشاورزان و متخصصان سنندج نسبت به انرژی های تجدیدپذیر و کاربرد آن ها در کشاورزی از پرسشنامه ای استفاده شد که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایـای مقیـاس هـای آن بـا اسـتفاده از ضـریب آلفـای کرونبـاخ محاسبه گردید. ضریب پایایی مقیاس های پرسشنامه بین 76/0 تا 93/0 بود که نشان از قابل اطمینان بـودن مقیـاس هـای بـه کـار رفتـه داشت. بر اساس دیدگاه کشاورزان امکان استفاده از انرژی بیوماس و انرژی خورشیدی در کشاورزی استان کردستان به ترتیب در اولویت قرار دارند. همچنین بنا بر دیدگاه متخصصان، استفاده از انرژی های خورشیدی و بیوماس (زیست توده) در اولویت قرار داشت. هر دو گروه کشاورزان و متخصصان نسبت به کاربرد انرژی های خورشیدی و بیوماس در بخش کشاورزی نگرشی کاملا مساعد دارند. نگرش بسیاری از کشاورزان (5/50 درصد) و متخصصان (0/52 درصد) نسبت به محیط زیست مثبت وکاملا مثبت بود. 7/52 درصد از کشاورزان وضعیت امنیت انرژی در ایران را کاملا امن و 9/45 درصد از آن ها وضعیت انرژی در ایران را امن عنوان کرده اند که نشان از ضعف آگاهی در این زمینه دارد. نتایج آزمون U من ویتنی نشان داد که بین دیدگاه کشاورزان و متخصصان نسبت به کاربرد انرژی های خورشیدی در بخش کشاورزی تفاوت آماری معنی داری در سطح اطمینان 1 درصد وجود ندارد (سطح معنی داری= 641/0)، ولی بین دیدگاه کشاورزان و متخصصان نسبت به کاربرد انرژی های بادی، آبی و بیوماس تفاوت های آماری معنی داری در سطح اطمینان 1 درصد وجود داشت (سطح معنی داری= 001/0). یعنی دو گروه کشاورزان و متخصصان نسبت به کاربرد انرژی بادی، آبی و بیوماس در بخش کشاورزی دیدگاه متفاوتی با یکدیگر دارند. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین نگرش کشاورزان و متخصصان نسبت به امنیت انرژی در ایران و نگرش آن ها نسبت به محیط زیست با دیدگاه آن ها نسبت به کاربرد انرژی های تجدیدپذیر رابطه معناداری وجود دارد. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی از دیدگاه هر دو گروه مورد مطالعه، 4 مانع اصلی بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی عبارتند از: " عدم اطمینان کشاورزان به دولت " ؛ " عدم توانایی مالی کشاورزان " ؛ " ضعف در سیاست های دولت " و " ضعف دانشی کشاورزان ". مهمترین موانع بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی از دیدگاه کشاورزان "عدم اطمینان کشاورزان به دولت" و از دیدگاه متخصصان " ضعف در سیاست های دولت "می باشد. از جمله مهمترین پیشنهادهای تحقیق حاضر انجام برنامه های مختلف آموزشی، ترویجی، تشویقی و تسهیل گرانه با هدف اطمینان سازی در میان کشاورزان است تا حرکت به سمت کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی سریع تر شود
-
پیامد دگرگونیهای اجتماعی-اقتصادی بر نگرش و رفتار جوامع محلی با جنگل
1400پژوهش پیش رو با هدف مطالعه پیامدهای تغییرات اقتصادی- اجتماعی سال های اخیر (از سال 1397 به بعد) بر رفتار و نگرش جوامع محلی با جنگل های زاگرس شمالی و مقایسه میزان وابستگی معیشتی آنها به منابع جنگلی نسبت به سال های گذشته (قبل از وقوع تحولات مذکور) بود. برای این منظور بررسی منابع درآمدی مردم محلی، تعیین سهم جنگل در معیشت آنان، مقایسه آن با سالهای قبل از وقوع تحولات اخیر، مطالعه نگرش ساکنان کنونی منطقه نسبت به جنگل و مقایسه آن با سالهای قبل از وقوع تحولات اخیر و مطالعه رفتار مردم محلی با منابع جنگلی و مقایسه آن با سالهای قبل از وقوع تحولات اخیر صورت گرفت. این پژوهش در بخش آرمرده در طرح ساماندهی گلازنی، که موضوع یک مطالعه کامل آینده پژوهی در سال 1391 بود، انجام شد. تمام ساکنان منطقه شامل 12 روستا و کوخ و 42 خانوار مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای تحقیق شامل منابع درآمدی خانوار، هزینه های خانوار، میزان وابستگی معیشتی خانوارها به جنگل و نگرش جامعه محلی به جنگل بود که با از طریق پرسشنامه و مصاحبه با مردم محلی و سرپرستان خانوارها سنجش و اندازه گیری شد. به منظور مقایسه نگرش جامعه محلی در دو مقطع زمانی، آزمون Legacy Dialogs و برای مقایسه درآمدهای ( کل، جنگل و سایر) سال 1391 با سال 1399 پس از تورم زدایی از آزمون t یک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد که اکثر پاسخگویان در دامنه سنی 30 تا 40 سال و دارای تحصیلات ابتدایی بودند. جمعیت بیشتر خانوارها 4 و 5 نفره بود. متوسط درآمد ناخالص خانوارها 108 میلیون تومان بود که بیشترین سهم آن متعلق به دامداری (8/47%) بود و سایر درآمدها (5/25%)، جنگل (6/18%) و کشاورزی (5/8%) در رده های بعدی قرار داشتند. از بین منابع بهره برداری شده از جنگل، گیاهان خوراکی و دارویی بیشترین سهم (6/22%) از درآمد را به خود اختصاص داده بود و پس از آن علوفه درختی (گلا)، علوفه کف جنگل و زراعت زیراشکوب قرار گرفت. مازو، سقز و زغال کمترین سهم از درآمدها را در بین محصولات جنگلی داشتند. مقایسه درآمدهای سال 1399 با سال 1391 نشان دهنده افزایش معنی دار درآمد کل و همچنین افزایش معنی دار سهم جنگل در درآمد کل خانوار از 5/6 درصد به 2/18 درصد بود. برخلاف نتایج درآمدها، ارزیابی نگرش مردم محلی در مورد بهره برداری از محصولات جنگلی بیانگر کاهش بهره برداری از این منابع نسبت به گذشته است. تمام پاسخگویان اعلام کردند که نگرش آنها در مورد گلازنی، چرای دام، حفاظت و احیای جنگل، زراعت زیر اشکوب، طرح های توسعه باغات، تبدیل جنگل به زمین کشاورزی و قطع درختان جنگلی در حال حاضر و قبل از بروز تحولات اخیر یکسان بوده است. از نظر پاسخگویان تبدیل زمین و زراعت زیرآشکوب عمدتا به دلیل نیاز مالی و فقر انجام می شود. همچنین گلازنی و چرای دام را کاری سودمند برای جنگل و درختان می دانند که به روش درست و با در نظر داشتن حفاظت جنگل انجام می شود. آنها بر این باور بودند که فقط درختان خشک توسط مردم قطع می شود و با توجه به اهمیت جنگل در تامین معیشت آنها و علاقه به جنگل در حفاظت و بازسازی جنگل با پشتیبانی دولت مشارکت می کنند. از نظر بیشتر مردم محلی، طرح های توسعه باغات درآمدزا هستند و انگیزه مناسبی برای حفاظت جنگل ایجاد می کنند اما باید در اراضی کشاورزی و لکه های خالی داخل جنگل انجام شود.
-
شناسایی عوامل موثر بر تغییر شیوه آبیاری محصولات باغی توسط کشاورزان شهرستان سنندج با استفاده از تئوری های رفتار بین فردی و انگیزه حفاظت از آب
1400پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تغیر شیوه آبیاری محصولات باغی شهرستان سنندج با استفاده از تئوری رفتار بین فردی و انگیزه حفاظت از آب انجام شد. ازنظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از لحاظ هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها پیمایشی محسوب می شود. در راستای اهداف پژوهش از دو مدل رفتار بین فردی و انگیزه حفاظت از آب استفاده گردید. جامعه آماری شامل 360 کشاورز فعال در زمینه تولید محصولات باغی (توت فرنگی، گیلاس، آلبالو)بودند که از شیوه آبیاری قطره ای و بارانی اسنفاده می کنند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 180 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه پژوهش بر اساس طیف لیکرت بود که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصان امر مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ برای همه متغیرهای تحقیق بالاتر از 7/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزارهای SPSS و AMOSاستفاده شد. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که رفتار تغیر شیوه آبیاری باغداران شهرستان سنندج در وضعیت مطلوب قرار دارد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین همه متغیرهای تئوری رفتار بین فردی با متغیرهای نیت و رفتار تغییر شیوه آبیاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج همبستگی و ارتباط بین متغیرهای مدل انگیزه حفاظت از آب با ترس و رفتار تغییر شیوه آبیاری نیز مشخص کرد که بین متغیرهای رفتار تغیر شیوه آبیاری با متغیرهای خودکارآمدی درک شده، حساسیت درک شده، شدت درک شده، اثربخشی پاسخ، هزینه پاسخ و ترس ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد اما ارتباط متغیر پاداش با متغیرهای رفتار تغییر شیوه آبیاری و دیگر ابعاد پژوهش فاقد اثر معنادار بود. یافته های معادلات ساختاری در زمینه تاثیر تئوری رفتار بین فردی با واسطه گری متغیر نیت بر رفتار تغییر شیوه آبیاری بیانگر این بود که متغیرهای نیت و عادت به صورت مستقیم دارای اثر معنادار بر رفتار تغیر شیوه آبیاری است. همچنین متغیر حساسیت و عادت با واسطه گری متغیر نیت دارای اثر غیرمستقیم بر رفتار تغیر شیوه آبیاری است. در این خصوص متغیر عادت دارای اثر مستقیم بر متغیرهای هنجار اخلاقی، اعتقادات کنترل، اعتقادات رفتاری، اعتقادات هنجاری، نقش و احساسات بود. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری مدل انگیزه حفاظت با نقش وابسته بودن متغیر ترس برای متغیرهای شدت درک شده و حساسیت درک شده بر رفتار تغییر شیوه آبیاری بیانگر این بود که متغیرهای اثربخشی پاسخ، خودکارآمدی درک شده و ترس به صورت مستقیم و متغیرهای شدت درک شده و حساسیت درک شده به طور غیرمستقیم دارای اثرگذاری بر رفتار تغییر شیوه آبیاری هستند. در خصوص تعیین میزان تاثیر متغیرهای تئوری رفتار بین فردی و مدل انگیزه حفاظت در تغییر رفتار شیوه آبیاری کشاورزان شهرستان سنندج به صورت هم زمان، مدل انگیزه حفاظت دارای بیشترین اثر معنادار و مستقیم بر رفتار تغییر شیوه آبیاری در بین باغداران شهرستان سنندج است. همچنین مدل انگیزه حفاظت به واسطه ترس کشاورزان در زمینه از دست رفتن و کاهش منابع آبی نیز بر رفتار تغییر شیوه آبیاری نقش داشت. هم چنین تئوری رفتار بین فردی نیز دارای اثرگذاری مستقیم و معنادار بر رفتار تغییر شیوه آبیاری بود که این اثرگذاری در مقایسه با مدل انگیزه حفاظت، کمتر بود.
-
شناسایی قابلیت ها و موانع توسعه کارآفرینانه مجتمع گاوداری های شیری استان کردستان (مطالعه موردی: شهر سنندج)
1400این مطالعه به منظور بررسی شناسایی قابلیت ها و موانع توسعه کارآفرینانه مجتمع گاوداری های شیری استان کردستان و به صورت موردی در شهر سنندج انجام شد. روش تحقیق راهبردی از نوع کاربردی بود که بر مبنای فرایند مطالعات استراتژیک با رویکرد SWOT انجام شد. جامعه آماری تحقیق در این مطالعه کارکنان، دامداران و فارغ التحصیلان کشاورزی موردبررسی قرار گرفتند. نمونه آماری به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات میدانی بود که با استفاده از پرسشنامه بسته با اعضای جامعه تحقیق برای تعیین بیانیه ماموریت، چشم انداز، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید صورت گرفت. سپس اطلاعات به دست آمده در شورای راهبری بررسی شد و 5 قوت، 8 ضعف، 3 فرصت، و 6 تهدید نهایی گردید. همچنین با استفاده از جدول ارزیابی عوامل درونی و بیرونی ، موقعیت استراتژیک مجتمع گاوداری های شیری استان کردستان در وضعیت تهاجمی شناسایی شد. نتایج با استفاده از تحلیل ماتریس SWOT نشان داد که تعداد دو استراتژی SO، دو استراتژی ST، سه استراتژی WO و سه استراتژی WT جمعاً 10 استراتژی مشخص گردید. استراتژی های شناسایی شده با ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM اولویت بندی گردیدند. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین اولویت ها، شامل دادن روحیه به افراد و فارغ التحصیلان برای ایجاد شغل و تاسیس گاوداری با توجه به پتانسیل های منطقه و همچنین فراهم نمودن نهاده های موردنیاز دامداران و عدم دخالت دولت در تعیین قیمت شیر و دادن قیمت تضمینی برای شیر و نهاده ها بودند.
-
بررسی عوامل موثر بر تمایل زنان روستایی به کارآفرینی در صنایع کوچک دام و طیور شهرستان های سلسله و دلفان استان لرستان
1400هدف از پایان نامه حاضر بررسی عوامل موثر بر تمایل زنان روستایی به کارآفرینی در صنایع کوچک دام و طیور شهرستان های سلسله و دلفان – استان لرستان است. جامعه آماری این پژوهش زنان روستایی شهرستان سلسله و دلفان در استان لرستا ن به تعداد 248 نفر بود. نمونه گیری بصورت تصادفی ساده صورت می پذیرد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 150 نفر بود. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSWin22 انجام شد. نتایج تحلیل حاصل از مقایسه میانگین ها نشان داد که، بین تمایل زنان روستایی به کارآفرینی در صنایع کوچک دام و طیور در شهرستان سلسله و دلفان براساس سن آن ها اختلاف معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد. بطوریکه زنان با میانگین سنی بین 30 تا 40 سال تمایل بیشتری به کارآفرینی داشتند. همچنین براساس سطح تحصیلات آن ها اختلاف معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد. بطوری که زنان با سطح تحصیلات دیپلم یا فوق دیپلم تمایل بیشتری به کارآفرینی داشتند. براساس سابقه فعالیت آن ها اختلاف معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد. بطوری که زنان با سابقه فعالیت بین 5 تا 10 سال تمایل بیشتری به کارآفرینی داشتند. براساس میزان درآمد آن ها اختلاف معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد. بطوری که زنان با میزان درآمد بالاتر تمایل بیشتری به کارآفرینی داشتند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که، مقدار ضریب همبستگی چندگانه (R) بین عوامل موثر بر تمایل زنان روستایی بر کارآفرینی در صنایع کوچک دام و طیور برابر با 732/0 است که بیانگر همبستگی بالا بین عوامل موثر بر تمایل زنان روستایی بر کارآفرینی در صنایع کوچک دام و طیور است. ضریب تعیین (R2) برابر با 535/0 است. بدین معنی که 5/53 درصد از تغییرات متغیر وابسته (کارآفرینی در صنایع کوچک دام و طیور) توسط متغیرهای مستقل تحقیق، یعنی عوامل موثر بر تمایل زنان روستایی (عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، انگیزه بر قصد و نیت کار آفرینی، ویژگی های روانشناختی، برگزاری کلاس های ترویجی) قابل پیش بینی است، و بقیه تغییرات (5/46 درصد باقی مانده) مربوط به عوامل و متغیرهای دیگری می شود که وارد تحلیل نشده اند. مقدار F به دست آمده برابر با 218/38 در سطح 1 درصد معنی دار شد.
-
تاثیر برنامه های آموزشی-ترویجی کارآفرینی بر دانشجویان(مورد مطالعه: رویدادهای شتاب برگزار شده در دانشگاه کردستان در حوزه کشاورزی)
1400یکی از برنامه های آموزشی- ترویجی کوتاه مدت که از سال2007 در دنیا در زمینه ترغیب و ترویج کارآفرینی شکل گرفته و توسعه یافته است، برنامه ای کوتاه مدت به نام استارت آپ ویکند است که علاقه مندان زیادی دارد. این برنامه مبتنی بر چرخه یادگیری تجربی بوده و هدف آن تجهیز شرکت کنندگان به مجموعه ای از نگرش ها، دانش ها و مهارت های مورد نیاز در زمینه رفتار کارآفرینانه و راه اندازی کسب وکار است. هدف کلی تحقیق حاضر تحلیل اثربخشی برنامه های استارت آپ ویکند حوزه کشاورزی برگزار شده در دانشگاه کردستان در طی سال های 1397-98 بود. این تحقیق، پیمایشی از نوع کمی بود. جامعه آماری تحقیق شامل شرکت کنندگان در 4 برنامه استارت آپ ویکند بود که در زمینه کشاورزی در سالهای 1397و 1398 در دانشگاه کردستان برگزار شدند. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید که برابر با تعداد 160 نفر به دست آمد که به منظور کاهش خطای نمونه گیری حجم نمونه به 170 نفر افزایش یافت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ای استفاده شد که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی مقیاس های آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. ضریب پایایی مقیاس های پرسشنامه بین 84/0 تا 89/0 بود که نشان از قابل اطمینان بودن مقیاس های به کار رفته داشت. روش تحلیلی اصلی برای تجزیه داده ها روش مدلسازی منحنی رشد بود. یافته های توصیفی نشان داد که مهارت ها و ویژگی های کارآفرینانه مورد بررسی در دانشجویان به واسطه شرکت در برنامه استارت آپ ویکند رشد کرد اما مدتی پس از پایان آموزش دوباره روند نزولی به خود گرفتند که در مورد اکثر این مهارت ها و توانمندی ها، نزول آنها در بین دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر بود. یافته های مربوط به مدلسازی منحنی رشد نشان داد که برنامه استارت آپ ویکند تاثیر مثبت و معناداری بر مقاصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، خودکارآمدی کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، مطلوبیت کارآفرینی و امکان پذیری کارآفرینی دانشجویان دارد و منحنی رشد این متغیرها در دانشجویان به صورت غیرخطی است؛ به شکلی که در ابتدا با شرکت در برنامه استارت آپ ویکند، وضعیت این متغیرها در دانشجویان افزایش می یابد، اما با گذشت زمان دوباره روند نزولی به خود می گیرند. همچنین مدلسازی منحنی رشد نشان داد که درطول زمان روند منفی متغیرهای مقاصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، خودکارآمدی کارآفرینانه، و هوشیاری کارآفرینانه در دانشجویان دختر به شکل معنی داری از دانشجویان پسر بیشتر می شود. اما در مورد دو متغیر مطلوبیت کارآفرینی و امکان پذیری کارآفرینی، روند نزولی رشد این دو متغیر در دانشجویان دختر و پسر با هم تفاوت معنی داری ندارد. در پایان تحقیق نیز پیشنهادهای کاربردی برای برنامه ریزان و محققین آموزش کارآفرینی ارائه شده است.
-
تعیین کننده های بکارگیری اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان (مورد مطالعه: کشاورزان دهستان درود فرامان- شهرستان کرمانشاه)
1400این مطالعه پیمایشی به منظور بررسی تعیین کننده های بکارگیری اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان شهرستان کرمانشاه-دهستان درود فرامان انجام شد. جامعه آماری مطالعه ی حاضر 668 نفر از کشاورزان بخش درود فرامان بودند که 140 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبیه ای با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. یافته ها نشان داد که براساس تئوری ارزش- باور- هنجار می توان به میزان 35/0 از واریانس مربوط به بکارگیری اقدمات و عملیات زیست محیطی در کارهای کشاورزی از سوی کشاورزان منطقه مورد مطالعه را پیش بینی نمود. مقدار ضریب تعیین مدل برآورد شده برای کاربرد تئوری رفتار هدایت شده در مطالعه رفتارهای زیست محیطی کشاورزان در سطح مزرعه برابر با 41/0 بود، که مقدار آن از ضریب تعیین مدل ارزش- باور- هنجار بیشتر بود. براساس تئوری رفتار هدایت شده، متغیر نگرش فرد نسبت به کشاورزی پایدار و وضعیت زیست محیطی، میزان فشار اجتماعی از سوی جامعه و درک فرد از توانایی های بروز رفتار زیست محیطی بترتیب بیشترین اثرات را روی تئوری رفتار هدایت شده نشان دادند. مقدار ضریب تعیین مدل ترکیبی برآورد شده، برابر با 56/0 است که نشان می دهد این مدل ترکیبی قادر است میزان 56% از واریانس بکارگیری اقدمات و عملیات زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان را تبیین نماید. همچنین این یافته ها نشان می دهد که قدرت ترکیب دو تئوری رفتار هدایت شده و تئوری ارزش- باور- هنجار در زمینه ی پیش بینی بکارگیری اقدامات و عملیات زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان از قدرت هرکدام از تئوری های مذکور به تنهایی بیشتر است. براساس ترکیبی از هر دو تئوری، متغیر نگرش فرد نسبت به کشاورزی پایدار، آگاهی فرد از پیامدهای مثبت بکارگیری اقدامات و عملیات در سطح مزرعه توسط کشاورزان و درک فرد از فشار اجتماعی توسط جامعه بر روی او در زمینه بکارگیری اقدامات و عملیات زیست محیطی در سطح مزرعه بیشترین اثرات را برای پیش بینی بکارگیری اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه را نشان دادند. براساس نتایج این مطالعه، ترکیبی از هر دو تئوری رفتار هدایت شده و تئوری ارزش- باور- هنجار برای پیش بینی کردن اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان مورد مطالعه بهتر می-باشد.
-
امکان سنجی انرژی خورشیدی در سیستم های آبیاری تحت فشار شهرستان گیلان غرب و تمایل کشاورزان به بکارگیری آن
1400یکی از راهکارهای ارزشمندی که مصرف انرژی توسط شبکه آبیاری را کاهش داده و اثرات آلایندگی این سیستم ها را تقریباً به صفر می رساند، استفاده از انرژی خورشیدی در تامین انرژی مورد نیاز سیستم های آبیاری تحت فشار است. به همین خاطر، تحقیق حاضر با هدف امکان بکارگیری انرژی خورشیدی در سیستم های آبیاری تحت فشار در شهرستان گیلان غرب و تمایل کشاورزان به استفاده از آن انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل آن دسته از کشاورزان شهرستان گیلان غرب در استان کرمانشاه بود که مزرعه آن ها مجهز به سیستم آبیاری تحت فشار است. طبق آمار جهاد کشاورزی شهرستان گیلان غرب، تعداد این عده از کشاورزان 1012 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و با بکارگیری روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به حجم 93 نفر انتخاب شد که به منظور کاهش خطای نمونه گیری حجم نمونه به 100 نفر افزایش یافت. امکان سنجی انرژی خورشیدی در سیستم آبیاری تحت فشار با استفاده از نرم افزارهای HOMER و Excel و متناسب با میزان آفتاب دهی در منطقه، توان خروجی پمپ و میزان آب مورد نیاز محصول محاسبه و برآورد شد. برای سنجش و تحلیل تمایل کشاورزان به جایگزینی آبیاری خورشیدی با آبیاری تحت فشار از پرسشنامه ای استفاده شد که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایای مقیاس های آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. ضریب پایایی مقیاس های پرسشنامه بین 74/0 تا 89/0 بود که نشان از قابل اطمینان بودن مقیاس های به کار رفته داشت. روش تحلیلی اصلی برای تجزیه داده ها روش مدل سازی منحنی رشد با استفاده از تکنیک Bootstraping بود. یافته های مربوط به امکانپذیری جایگزینی آبیاری خورشیدی به جای روش متعارف آبیاری تحت فشار نشان داد که این موضوع در منطقه امکانپذیر بوده و اگرچه هزینه راه اندازی اولیه سیستم آبیاری خورشیدی در منطقه بالاست (حدود 16 میلیون تومان به ازاء هر هکتار زمین کشاورزی)، اما در طول زمان قادر است صرفه اقتصادی بالایی داشته باشد. یافته های استنباطی تحقیق نشان داد که تمایل کشاورزان نسبت به بکارگیری آبیاری خورشیدی به جای آبیاری بارانی متعارف در طول زمان دارای یک منحنی رشد خطی است که قویاً تحت تاثیر آگاه سازی کشاورزان نسبت به امکان پذیری استفاده از این روش نوین آبیاری قرار می گیرد. مدل منحنی رشد نهایی استخراج شده شامل 5 متغیر مستقل (نگرش نسبت به آبیاری خورشیدی، میزان مفید بودن آبیاری خورشیدی، هنجار های فردی نسبت به آبیاری خورشیدی، نگرش نسبت به محیط زیست و نقش آبیاری خورشیدی در حفظ آن و دانش کشاورزان درباره آبیاری خورشیدی) بود که تاثیر معناداری بر تمایل کشاورزان به بکارگیری آبیاری خورشیدی داشتند. متغیرهای نهایی وارد شده در منحنی رشد، در زمان قبل از ارائه نتایج مربوط به شبیه سازی انرژی خورشیدی در آبیاری توانستند میزان 56% از واریانس مربوط به تمایل کشاورزان نسبت به بکارگیری آبیاری خورشیدی را تعیین کنند؛ در حالیکه در گام های دوم و سوم (بعد از دیدن نتایج شبیه سازی و در طول زمان بعد از آن)، این میزان به 69% و 74% افزایش یافت. درپایان تحقیق پیشنهادهای کاربردی مهمی برای ترویج این روش نوین آبیاری ارائه شده است که مهم ترین آن تحقیق اعطای تسهیلات بلاعوض از سوی دولت به کشاورزان و یا طراحی سایر برنامه هایی است که کمترین بار مالی را برای کشاورزان داشته باشد؛ زیرا یافته ها نشان داد که مهم ترین مانع بکارگیری این تکنولوژی در نظام آبیاری منطقه، هزینه های بسیار بالای نصب و راه اندازی اولیه آن است؛ بطوری که عملاً از توان اکثر کشاورزان خارج بوده و بدون حمایت مالی مستقیم دولت و سرمایه گذاری جدی دولت در این زمینه، پیشرفت و توفیق چندانی حاصل نخواهد شد.
-
بررسی عوامل موثر بر نقش زنان در معیشت پایدار خانوار روستایی با تاکید بر تعاونی های زنان در استان کرمانشاه
1399بیشتر نظریه پردازان توسعه بر این باورند که منابع انسانی هر جامعه ای عامل تعیین کننده خصوصیت و روند توسعه اجتماعی و اقتصادی آن جامعه است. زنان به عنوان نیمی از جمعیت انسانی نه تنها موضوع و هدف هر نوع برنامه توسعه ای هستند، بلکه عاملی مهم در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز می باشند. با وجود فعالیت های فراوان زنان در جوامع روستایی به گونه معمول نقش آنان در معیشت خانوار و فعالیت های تولیدی و اقتصادی به فراموشی سپرده می شود. بنابراین توجه به زنان و مشارکت آنان در تامین معیشت پایدار خانوار که سبب توسعه روستایی می شود؛ امری ضروری به نظر می رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر نقش زنان در معیشت پایدار خانوار روستایی با تاکید بر تعاونی های زنان در استان کرمانشاه صورت گرفته است. با توجه به اینکه 10 تعاونی فعال زنان روستایی در این استان وجود دارد که تعداد آن ها 875 نفر می باشد با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 267 نفر از زنان روستایی به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه استفاده گردیده است. در تحقیق حاضر به منظور محاسبه میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. کلیه تحلیل های آماری در سطح خطای 05/0 و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شده است. نتایج آزمون فرضیات تحقیق بعد از عضویت در تعاونی حاکی از آن است که فقط سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی بر معیشت پایدار خانوار روستایی تاثیر معناداری دارد.
-
رفتار ایمنی کشاورزان شهرستان کرمانشاه در استفاده از ماشین آلات کشاورزی (مورد مطالعه تراکتور)
1399این مطالعه پیمایشی به منظور بررسی رفتار ایمنی کشاورزان شهرستان کرمانشاه در استفاده از تراکتور بر اساس مدل اعتقاد سلامت انجام شد. جامعه آماری مطالعه ی حاضر 720 نفر از رانندگان تراکتور دهستان سراب نیلوفر بودند که 250 نفر از آن ها از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط اساتید راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. یافته ها نشان داد میانگین رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه کمتر از حد میانگین بوده است. این در حالی است که بین موانع درک شده و رفتار ایمنی کار با تراکتور ارتباط منفی اما معنی دار بود. همچنین، بر اساس یافته ها در این بخش، بین دانش ایمنی و تجربه آسیب دیدگی با رفتار ایمنی رابطه مثبت و معنی داری دیده شد. علاوه بر این، بین سابقه کار و سطح تحصیلات نیز با رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه رابطه معنی داری دیده شد. این در حالی است که بین سن، میزان مالکیت زمین و میزان درآمد با رفتار ایمنی کشاورزان ارتباط معنی داری یافت نشد. یافته های حاصل از تحلیل مدل معادلات ساختاری نشان داد از میان متغیرهای مدل اعتقاد سلامت، دو متغیر منافع درک شده و حساسیت درک شده بیشترین اثر مثبت را بر رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه داشته اند. پس از این دو متغیر، متغیرهای خودکارآمدی، شدت درک شده و راهنما برای عمل به ترتیب بیشترین اثر مثبت را در بین متغیرهای مدل اعتقاد سلامت بر رفتار ایمنی افراد مورد مطالعه داشتند. همچنین، بر اساس یافته های این بخش، تجربه آسیب دیدگی در کار با تراکتور و دانش ایمنی دارای اثر مثبت و معنی داری بر رفتار ایمنی بودند. علاوه بر این، از بین متغیرهای فردی، اقتصادی و اجتماعی، متغیر سطح تحصیلات تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار ایمنی پاسخگویان داشت. این در حالی است که سابقه کار اثر منفی و معنی داری بر رفتار ایمنی کار با تراکتور نشان داد. بر اساس یافته ها، سن، میزان درآمد و میزان مالکیت زمین زراعی تاثیر معنی داری بر رفتار ایمنی کار با تراکتور در بین کشاورزان مورد مطالعه نداشتند. در مجموع، متغیرهای مستقل اثرگذار بر رفتار ایمنی کار با تراکتور حدود 68/0 از تغییرات این متغیر وابسته را در بین کشاورزان مورد مطالعه تبیین نمودند. نتایج این مطالعه بر لزوم رعایت نکات ایمنی در رانندگان تراکتور تاکید می کند.
-
نقش فعالیت های آموزشیترویجی سازمان جهادکشاورزی استان کردستان در توسعه کارآفرینی بخش کشاورزی
1398کشاورزی نقش اساسی در اقتصاد مناطق روستایی دارد، کارآفرینی در بخش کشاورزی دارای اهمیت بالایی است. هدف کلی تحقیق مطالعه و تحلیل میزان تاثیر برنامه های آموزشی ترویجی سازمان جهاد کشاورزی استان کردستان در توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی استان است. اهداف جزئی چهار مورد شامل: میزان تاثیر برنامه های آموزشی ترویجی سازمان جهادکشاورزی استان کردستان بر موفقیت صاحبان کسب و کارهای موفق بخش کشاورزی استان کردستان، میزان تاثیر آن بر تصمیم گیری و انگیزه راه اندازی کسب و کارها موفق بخش کشاورزی و بر تسلط و مهارت های کارآفرینانه صاحبان کسب و کارها و همچنین میزان تسلط خود افراد به مهارت ها و ویژگی های کارآفرینانه و تاثیر آن در موفقیتشان بود. جامعه آماری در این تحقیق 1251 نفر از صاحبان کسب و کارهای موفق بخش کشاورزی استان کردستان است که براساس جدول مورگان و کرجسی 304 نفر از آن ها بعنوان نمونه آماری به روش طبقه ای انتساب متناسب انتخاب شدند. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش تحلیل عاملی اکتشافی متغیرهای مطالعه شده مورد تحلیل قرار گرفت. آمار توصیفی نشان داد، ویژگی های کارآفرینانه فردی و عامل الگوی نقش در حد زیاد و چهار عامل تشویق دیگران، رسانه های ترویجی، سرمایه و مهارت و برنامه های آموزشی ترویجی در حد متوسط بر موفقیت کسب و کارها اثر گذار می باشد. برطبق آمار توصیفی مربوط به تاثیر برنامه های جهادکشاورزی برتسلط و مهارت فردی صاحبان کسب وکارهای بخش کشاورزی استان کردستان بر سه عامل بررسی شده؛ ویژگی های کارآفرینانه، مهارت های مدیریتی و مهارت های کارآفرینانه تاثیرشان در یک سطح و تقریبا برابر بوده و از دید مخاطبان هر سه در حد متوسط تاثیر داشته اند. براساس آمار استنباطی عوامل اثر گذار بر موفقیت و تصمیم و ایجاد انگیزه راه اندازی کسب و کارهای بخش کشاورزی استان کردستان مشخص شد، بین عامل های بررسی شده برنامه های آموزشی ترویجی سازمان جهادکشاورزی استان کردستان بیشترین درصد از کل واریانس عوامل موثر بر موفقیت و تصمیم و انگیزه راه اندازی کسب و کارها و همچنین بیشترین سهم ویژه در تبیین کل متغیرها را داشته است. جهاد کشاورزی با گسترش برنامه های آموزشی ترویجی به منظور کارآفرینی در تمام بخش های زیر مجموعه خود، شرایط اشتغال و افزایش تولید را در بخش را فراهم آورد. طراحی بسته های حمایتی برای ایجاد بنگاه های کوچک و زود بازده و ارتباط بیشتر متقاضیان کسب و کارهای با افراد موفق و الگو سازی و مهیا نمودن زیر ساخت ها در مجتمع های تولیدی از دیگر راهکارهای افزایش کارآفرینی در بخش کشاورزی می باشد.
-
بررسی میزان اثربخشی برنامه های تلویزیونی تولیدشده توسط مدیریت ترویج جهاد کشاورزی استان کرمانشاه در سال 1396 از دیدگاه بهره برداران
1398امروزه توسعه بخش کشاورزی و نقش آن در پیشبرد کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه بر کسی پوشیده نیست و تحقق این مهم درگرو توسعه منابع انسانی است که رسانه ها در این زمینه نقش بسزایی دارند. در میان رسانه های جمعی تلویزیون از لحاظ آموزش های غیررسمی در فعالیت های ترویجی جایگاه ویژه ای دارد. به منظور استفاده از این رسانه در توسعه کشاورزی این پژوهش با هدف کلی اثربخشی برنامه های تلویزیونی رویش شبکه استانی زاگرس از دیدگاه بهره برداران بخش کشاورزی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف تحقیقاتی کاربردی و از نظر روش توصیفی است که به منظور جمع آوری داده ها از تکنیک پیمایشی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از نظرات صاحب نظران و کارشناسان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه و برخی اساتید و متخصصان دانشگاه کردستان استفاده شد و به منظور پایایی پرسشنامه در یک مطالعه مقدماتی تعداد 30 پرسشنامه در اختیار بهره برداران خارج از جامعه آماری موردمطالعه قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای و تصادفی است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از 810 نفر نمونه آماری مورد مطالعه، 240 نفر و معادل 7/29% بیننده برنامه تلویزیونی رویش از شبکه استانی زاگرس می باشند و 570 نفر و معادل 3/70% این برنامه را مشاهده ننموده اند. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد سن و تحصیلات تاثیر معنا داری بر اثربخشی برنامه های تلویزیونی نداشته اند. متغیر رضایتمندی از شبکه و متغیرهای ساختار و رضایتمندی از برنامه آموزشی ترویجی بیشترین تاثیر را در اثربخشی برنامه تلویزیونی رویش دارد و با توجه نتایج پیشنهاد می شود در ساختار برنامه ها علایق و جنبه های مختلف مخاطبین جهت موثربودن و افزایش راندمان برنامه ها مدنظر قرار گیرد.
-
بررسی نگرش کشاورزان نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب در بخش گهواره شهرستان دالاهو
1397تغییرات اقلیمی و به دنبال آن، پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارندگی واقعیتی است که نیاز به استفاده صحیح و منطقی از منابع آب برای تداوم تولید کشاورزی را ضروری ساخته است. در این راستا، یکی از راه های مدیریت پایدار منابع آب، کاهش تصدی گری دولت و به جای آن، جلب مشارکت مردم محلی در سرمایه گذاری، تصمیم گیری، مدیریت و نگهداری از شبکه های آبیاری از طریق ایجاد تعاونی های آب بران است. علی رغم اهمیت تعاونی آب بران در بهره برداری موثر از منابع آب، همچنین بار سنگین هزینه های تاسیس این تعاونی ها برای دولت، در عمل این تشکل ها در بسیاری از مناطق با استقبال کشاورزان مواجه نشده اند. تجربه نشان داده است که برای داشتن یک تشکل آب بران پویا، مستمر و باثبات به همراه مدیریتی موفق باید راهکار مناسبی برای ایجاد انگیزه در کشاورزان اتخاذ نمود و این مهم تنها از طریق درک نوع نگرش کشاورزان نسبت به کارآمدی این تشکل ها در انجام وظایف محوله و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده از جمله مدیریت پایدار منابع آب امکان پذیر است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف درک نگرش کشاورزان بخش گهواره شهرستان دالاهو نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه بهره برداران کشاورزی در شش روستای حوضه سد زمکان بخش گهواره شهرستان دالاهو بودند که بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک 213 نفر از آنها برای انجام مطالعه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای سن، میزان تحصیلات، تجربه کشاورزی، میزان زمین، تعداد قطعات زمین، نگرش نسبت به مدیریت پایدار آب، دانش نسبت به جنبه های مختلف تعاونی آب بران، هنجار اجتماعی، انسجام اجتماعی و اختلاف در مورد آب با متغیر نگرش نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، یافته های حاصل از رگرسیون نشان داد که سه متغیر نگرش نسبت به مدیریت پایدار منابع آب، هنجار اجتماعی و دانش نسبت به جنبه های مختلف تعاونی آب بران بر روی نگرش کشاورزان نسبت به اثربخشی تعاونی آب بران در مدیریت پایدار منابع آب اثرگذار بوده و قادر هستند بخشی از تغییرات این متغیر را تبیین نمایند. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی در زمینه برنامه ریزی و سیاستگزاری برای بهبود نگرش کشاورزان نسبت به تعاونی های آب بران و همچنین پیشنهادهایی برای مطالعات آینده ارائه گردید.
-
رضایت مندی دانشجویان دانشکده های کشاورزی، منابع طبیعی و فنی- مهندسی دانشگاه کردستان از رشته ی تحصیلی
1397تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف بررسی رضایت مندی از رشته ی تحصیلی دانشجویان رشته های فنی- مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش را دانشجویان ترم های چهارم، ششم و هشتم کارشناسی رشته های فنی- مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 96-97 تشکیل دادند (2313 نفر)، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد212 نفر از آنها از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب (بر حسب دانشکده، رشته ی تحصیلی و جنسیت) انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کردستان مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تعیین گردید. روش های تجزیه و تحلیل داده ها شامل: آماره های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، میانه و نما) از طریق نرم افزار SPSS و روش تحلیل معادلات ساختاری جهت بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از طریق نرم افزار AMOS تحلیل گردید. بر اساس یافته ها، دانشجویان رشته های فنی- مهندسی در حد زیاد و دانشجویان رشته های کشاورزی و منابع طبیعی در حد متوسط از رشته ی تحصیلی خود رضایت دارند. دانشجویان دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی از نظر رضایت مندی از رشته ی تحصیلی تفاوت معنی داری با هم ندارند، اما بین دانشجویان دانشکده ی فنی- مهندسی با دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی از نظر رضایت مندی از رشته ی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که سازگاری رشته ی تحصیلی با اهداف و انتظارات شغلی، انگیزه ی تحصیلی، علاقه مندی به رشته ، نگرش نسبت به بازارکار رشته و خودکارآمدی به ترتیب بیش ترین تاثیر را بر میزان رضایت مندی از رشته ی تحصیلی دانشجویان دارند. هم چنین، طی فرآیند تحلیل مسیر متغیرهای ویژگی های شخصیتی دانشجویان و حمایت های اجتماعی به دلیل معنی دار نبودن اثرات مستقیم و غیرمستقم آن ها از مدل حذف شدند.
-
دیدگاه دانشجویان و استادان راهنمای پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشکده-های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان نسبت به رفتار و عملکرد یکدیگر طی فرایند انجام تحقیق
1397رابطه استاد راهنما-دانشجو و همچنین عوامل موثر بر میزان رضایتمندی آنها از یکدیگر یک موضوع مهم و کاربردی در حوزه ی آموزش عالی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان و اساتید راهنمای آن ها در مورد عملکرد و رفتار همدیگر در طول انجام پایان نامه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع پیمایش توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان ترم های چهارم و پنجم کارشناسی ارشد دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان و اساتید راهنمای آنها تشکیل دادند. تعداد کل دانشجویان مذکور 178 نفر بود که تعداد 120 نفر از آن ها از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب (به نسبت دانشکده، رشته تحصیلی و جنسیت) انتخاب شد. تعداد اساتید راهنما کمتر از 100 نفر بود؛ لذا برای این گروه نمونه گیری انجام نشد. اما در نهایت تعداد 67 نفر از اساتید راهنما در پژوهش مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها دو نوع پرسشنامه بود که برای طراحی آنها از مصاحبه با دانشجویان و اساتید راهنما و نیز از بررسی ادبیات تحقیق استفاده شد. روش های تجزیه تحلیل داده ها شامل برخی شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، نما، میانگین و میانه)، تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره بود که از طریق نرم افزار spss صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که به طور کلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان، در حد زیاد از رفتار و عملکرد استادان راهنمای خود رضایت دارند. یافته های رگرسیون نشان داد مهمترین متغیرهای اثرگذار بر رضایتمندی دانشجویان از اساتید راهنمای خود به ترتیب اهمیت شامل: سبک راهنمایی وظیفه مداری، سبک راهنمایی رابطه مداری، انگیزش گری، منضبط بودن، اخلاق و رفتار استاد راهنما و اعتقاد استاد راهنما به توانایی و شایستگی های دانشجویان خود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد به طور کلی اساتید راهنمای دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان در حد متوسط از دانشجویان تحت راهنمایی خود رضایت دارند. براساس یافته های رگرسیون، سه متغیر اثرگذار بر رضایتمندی استادان راهنما از دانشجویان تحت راهنمایی خود به ترتیب اهمیت شامل: نگرش و انگیزه دانشجویان نسبت به تحقیق، توانایی و مهارت دانشجویان در زمینه انجام تحقیق، و اخلاق و رفتار آن ها. نتایج این مطالعه می تواند بر بهبود هر چه بیشتر روند انجام پایان نامه های تحصیلات تکمیلی در حوزه علوم کشاورزی و منابع طبیعی کمک نماید.
-
عوامل موثر بر پذیرش روش های حفاظت خاک توسط کشاورزان شهرستان هرسین
1396امروزه با توجه به مسئله فرسایش خاک، پذیرش روش های حفاظت از خاک ضروری به نظر می رسد. لذا، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر پذیرش روش های حفاظت خاک توسط کشاورزان شهرستان هرسین انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کشاورزان شهرستان هرسین در سال 94-95 تشکیل دادند، که با توجه به جدول مورگان تعداد 200 کشاورز از طریق روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای متناسب (برحسب بزرگی و کوچکی روستاها) انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی محتوایی آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کردستان و کارمندان جهاد کشاورزی شهرستان هرسین مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس های که به صورت طیف لیکرت بودند، تعیین گردیدکه در مورد تمامی مقیاس ها مقدار آلفای کرونباخ بالاتر از 65/0 بود که نشان از قابلیت اعتماد (پایایی) پرسشنامه داشت. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل آماره های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و میانه)، رگرسیون چندگانه بود که از طریق نرم افزار spss صورت گرفت. براساس یافته ها، نتایج پژوهش نشان داد از جمله عوامل موثر بر پذیرش روش های حفاظت خاک در این پژوهش می توان به ویژگی های نوآوری، نیروی کار کافی و عضویت در نهادها اشاره کرد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین تعداد اعضای خانوار، سطح سواد کشاورزان، حاصلخیزی زمین کشاورزی، شغل کشاورزان، دسترسی به وام، ارتباط با کارکنان جهاد، نگرش کشاورزان نسبت به روش های حفاظت خاک، درآمد کشاورزان، مساحت زمین و آگاهی از فرسایش خاک با پذیرش روش های حفاظت خاک هیچ گونه رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج این مطالعه می تواند، دستاوردهایی برای برنامه ریزان توسعه روستایی در پی داشته، باشد. تا با استفاده از آن بتوانند راهکارهای مناسب جهت توانمندسازی کشاورزان به منظور پذیرش روش های حفاظت خاک را طراحی کنند.
-
نقش بیمه دام در برگشت پذیری اجتماعی-اکولوژیک دامداران در برابر تغییرات اقلیمی از دیدگاه دامداران شهرستان کرمانشاه
1396در سال های اخیر، گسترش تغییرات اقلیمی معضل بزرگی را برای خانوارهای دامدار که زندگی آنها به میزان زیادی به شرایط اقلیمی وابسته است، به وجود آورده است. از دیدگاه دانشمندان، توانایی یک سیستم برای مقابله با بحران به برگشت پذیری آن سیستم بستگی دارد. در این راستا، با توجه به مطالعات مختلف به نظر می رسد بیمه دام یکی از ساز وکارهایی است که به برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی کمک می نماید. با این حال مساله ای که مطرح می شود آن است که بیمه دام تا چه حد در برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی موثر خواهد بود؟ بر این اساس، پژوهش پیمایشی حاضر به دنبال پاسخ به این سوال و درک نقش بیمه دام در افزایش برگشت پذیری خانوارهای دامدار در برابر تغییرات اقلیمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل همه دامداران شهرستان کرمانشاه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس نمونه گیری طبقه بندی تصادفی 250 نفر از آنها برای انجام مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از یک پرسشنامه که روایی آن توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن از طریق یک مطالعه راهنما مورد بررسی قرار گرفته بود، استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، خانوارهای مورد مطالعه را از نظر میزان برگشت پذیری به سه گروه خانوار با برگشت پذیری کم، متوسط و زیاد تقسیم نمود. از مقایسه میزان رضایت از بیمه دام و درک از تغییرات اقلیمی در میان این سه خانوار مشخص شد که بیشترین میزان رضایت از بیمه و درک از تغییرات اقلیمی در خانوار با برگشت پذیری زیاد و کمترین میزان در خانوار با برگشت پذیری کم بوده است. یافته های حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای بیمه دام، درک از تغییرات اقلیمی، درآمد حاصل از فعالیت دامداری و سطح سواد بر میزان برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی تاثیرگذار بوده اند. در این میان بیمه دام بیشترین تاثیر را بر میزان برگشت پذیری دامداران داشت، بطوریکه به تنهایی 13 درصد کل واریانس برگشت پذیری دامداران را تبیین نمود. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی به منظور کمک به افزایش برگشت پذیری دامداران در برابر تغییرات اقلیمی ارائه گردید.
-
بررسی استراتژی های مقابله با آسیب پذیری خانوارهای کشاورز شهرستان بهار در برابر بحران کمبود آب
1395امروزه با توجه به بحران کم آبی، استراتژی های سازگاری که بتوانند با آسیب پذیری کشاورزان مقابله کنند، ضروری به نظر می رسد. لذا، تحقیق حاضر با هدف بررسی استراتژی های مقابله با آسیب پذیری خانوارهای کشاورز در برابر بحران کم آبی، شهرستان بهار انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کشاورزان آبی کار شهرستان بهار در سال 94-95 تشکیل دادند، که با توجه به جدول مورگان تعداد 181 سرپرستان خانوار از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای متناسب (با تعداد خانوار در هر روستا) انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی محتوایی آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کردستان و کارمندان جهاد کشاورزی شهرستان بهار مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس های که بصورت طیف لیکرت بودند، تعیین گردیدکه در مورد تمامی مقیاس ها مقدار آلفای کرونباخ بالاتر از 64/0 بود که نشان از قابلیت اعتماد (پایایی) پرسشنامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل آماره های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و میانه)، تحلیل عاملی، رگرسیون چندگانه و تحلیل خوشه ای بود که از طریق نرم افزار spss صورت گرفت. براساس یافته ها، نتایج پژوهش نشان داد که اکثر خانوارهای کشاورز مورد مطالعه در گروه آسیب پذیری بالا و متوسط قرار دارند و بیشترین استراتژی به کار رفته توسط سرپرستان خانوارهای کشاورز برای مقابله با بحران کم آبی استراتژی متنوع سازی می باشد. از جمله عوامل موثر بر استفاده از استراتژی های سازگاری در این پژوهش می توان به میزان زمین آبی، نگرش سرپرستان نسبت به بحران کم آبی، سن سرپرستان، نظر سرپرستان نسبت به منشا بحران کم-آبی، دسترسی به خدمات حمایتی- ترویجی و میزان درآمد سالانه اشاره کرد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین تعداد اعضای خانوار، نیروی کار خانوادگی، عضویت در نهادها و تصور فرد از نقش رهبری اش در بین کشاورزان، با استراتژی های مقابله با بحران کم آبی هیچ گونه رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج این مطالعه می تواند، دستاوردهایی برای برنامه ریزان توسعه روستایی در پی داشته باشد. تا با استفاده از آن، بتوانند راهکارهای مناسب جهت توانمندسازی کشاورزان به منظور مقابله با بحران کم آبی را طراحی کنند.
-
عوامل موثر بر موفقیت تراکتورداران حرفه ای در مقایسه با شرکت های خدمات مکانیزه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه
1395هدف کلی از این تحقیق توصیفی- پیمایشی بررسی عوامل موثر بر موفقیت تراکتورداران حرفه ای در مقایسه با شرکت های خدمات مکانیزه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه می باشد. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه می باشد که اعتبار آن توسط متخصصان ذیربط تایید شده است و قابلیت اعتماد آن با استفاده از محاسبه ضریب کرونباخ آلفا تعیین شده است. در این تحقیق تمام اعضای شرکت های فعال و غیر فعال در شهرستان کرمانشاه پرسشنامه مربوط را پر نمودند. از بین مخاطبان شرکت های فعال و غیر فعال و تراکتورداران حرفه ای 300 نفر بصورت کاملاً تصادفی انتخاب و پرسشنامه مربوطه را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داد ه ها از آمار توصیفی و آزمون T و آزمون F از طریق بکارگیری نرم افزار SPSS استفاده شده است. مهم ترین یافته های تحقیق نشان داد بین تراکتورداران حرفه ای و شرکت های مکانیزه از لحاظ متغیرهای میزان هزینه پرداختی در قبال خدمات ارائه شده، نحوه پرداخت هزینه در قبال خدمات ارائه شده، توجه به وضعیت مالی کشاورزان هنگام دریافت حق الزحمه، فعال و پر تلاش بودن در ارائه خدمات، خوش قول بودن در قبال خواسته کشاورزان و میزان دسترسی کشاورز در هنگام نیاز تفاوت معنی دار وجود دارد. که می توان نتیجه گرفت در موفقیت تراکتورداران حرفه ای موثر بوده اند. همچنین عواملی که از نظر اعضای شرکت های فعال در موفقیت شرکت های مزبور موثر بوده اند شامل: نظارت بر فعالیت اعضاء؛ دارا بودن ویژگی های کارآفرینانه مدیر و اعضاء از قبیل ریسک پذیری، توانمندی و خلاق بودن؛ تلاش در جذب بیشتر کشاورزان و رقابت با دیگر شرکت ها؛ ارتباطات داخلی اعضای شرکت که شامل تفاهم اعضاء، فامیل بودن، هم رای بودن اعضاء و تلاش برای موفقیت شرکت و کسب درآمد بیشتر؛ ارتباطات با سایر شرکت ها و ادارات مرتبط از جمله جهاد کشاورزی؛ آشنایی اعضاء و مدیر عامل با مسائل فنی و سرویس تراکتورها و ادوات؛ آشنایی با تعاونی و اصول تعاونی؛ تصمیم گیری مشارکتی و دخالت دادن فعالانه اعضای شرکت در فعالیت ها و تصمیم گیری ها توسط مدیر عامل می باشد.
-
تحلیل عوامل موثربر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان برای محصولات ارگانیک کشاورزی
1395تقاضای محصولات ارگانیک و سالم به دلیل نگرانی مصرف کنندگان و ایمنی مواد غذایی متداول (غیر سالم) رو به افزایش است. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و بررسی عوامل موثر بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان و موانع اصلی تاثیر گذار بر تمایل به مصرف محصولات سالم و ارگانیک انجام شده است. داده های مورد نیاز از ظریق پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از 332 پاسخو از میان اعضای علمی دانشگاه های کرمانشاه و سنندج جمع آوری گردید. نتایج نشان داد در شهرهای کرمانشاه، سنندج، و مجموع نمونه ها به ترتیب 97/7 ، 96/2 و 97 درصد افراد تمایل به پرداخت بیشتر برای محصولات سالم و ارگانیک دارند.
-
بررسی عوامل موثر بر رضامندی کشاورزان از نصب کنتور هوشمند بر روی چاه های آب زیر زمینی (مورد مطالعه: دهستان ماهیدشت استان کرمانشاه)
1395استفاده بی رویه از منابع آب زیر زمینی با وجود کمبود عرضه آن در بخش کشاورزی در سطح جهانی کشاورزان را نگران ساخته است، علاوه بر آن لزوم مدیریت مصرف و اقدام مدیریتی استفاده از فناوری های حفاظت از آب و به دنبال آن سهم میزان رضامندی کشاورزان از این اقدام مدیریتی ضرورت پیدا کرده است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مختلف موثر بر رضامندی کشاورزان از کنتورهای نصب شده بر روی چاه های دهستان ماهیدشت استان کرمانشاه است. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده است، که برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر کارشناسان دفتر مدیریت آب های زیر زمینی و حفاظت از آب منطقه ای استان کرمانشاه و برخی از صاحب نظران دانشگاهی مورد بررسی و اصلاحات لازم انجام شد. همچنین جهت تعیین پایایی پرسشنامه تعداد30 پرسشنامه در خارج از جمعیت مورد مطالعه تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. که مطابق آن تمامی مقیاس های طراحی شده در پرسشنامه از قابلیت اعتماد بالایی بر خوردار بودند (90/0). حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران برابر 120 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام پذیرفت. در قسمت آمار توصیفی از فراوانی، درصد تجمعی، میانه و نما و در قسمت آمار استنباطی از روش رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای سطح سواد و میزان درآمد رابطه مثبت و معنی داری با میزان رضامندی از اقدامات حفاظت آب داشته اند. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که به ترتیب نگرش کشاورز نسبت به حفاظت آب، درک ارزش حفاظت از آب از دید کشاورز، عادلانه بودن نصب کنتور، مفید بودن کنتور، درآمد کشاورز، تاثیر کشاورز در حفاظت آب، دسترسی به منابع مورد نیاز جهت حفاظت آب، سطح سواد کشاورزان و آموزش پس از نصب کنتور تاثیر مثبت و معنی داری بر میزان رضامندی کشاورزان از مدیریت کنتور بر چاه کشاورزیشان داشته است.
-
تاثیر برنامه های ترویجی-آموزشی بر دانش، نگرش و و رفتار کشاورزان در زمینه مدیریت آب در دهستان زالوآب
1395هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه های آموزشی-ترویجی بر دانش، نگرش و رفتار کشاورزان در زمینه مدیریت آب کشاورزی با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده است. نمونه آماری شامل 190 نفر از بهربرداران دهستان زالو آب شهرستان روانسر بود که با استاده از فرمول کوکرات برآورد گردید. براساس یافته ها بین میزان دانش، نگرش و رفتار بهره برداران در زمینه مدیریت آب کشاورزی میان کشاورزانی که در کلاس های ترویجی-آموزشی شرکت کرده بودند با کشاورزانی که در این کلاس ها شرکت نکرده بودند تفاوت معنی داری وجود دارد.
-
قابلیت اشتغال دانشجویان رشته های کشاورزی و فنی مهندسی دانشگاه کردستان
1394امروزه با توجه به بحران بیکاری پرورش قابلیت اشتغال دانش آموختگان که بتوانند خود را با دنیای کار هماهنگ و سازگار کنند، ضروری به نظر می رسد. لذا، تحقیق توصیفی – همبستگی حاضر با هدف بررسی قابلیت اشتغال دانشجویان رشته های کشاورزی و فنی مهندسی دانشگاه کردستان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان سال آخر رشته های کشاورزی و فنی مهندسی دانشگاه کردستان در سال 94-95 تشکیل دادند (544 نفر )،که با توجه به جدول مورگان تعداد 140 نفر از آنها از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب (به تفکیک دانشکده، رشته تحصیلی و جنسیت) انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی محتوای آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کردستان مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق انجام پیش آزمون برای مقیاس های اصلی پرسشنامه تعیین گردید. روش های تجزیه و تحلیل داده ها شامل آماره-های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، و میانه)، آزمون های t و F، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون سلسله مراتبی بودکه از طریق نرم افزار SPSS صورت گرفت. براساس یافته ها، نتایج پژوهش نشان داد که که اکثر دانشجویان مورد مطالعه معتقد هستند که بازار کار ایران در زمینه ی رشته ی تخصصی آنها از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. دانشجویان دانشکده های کشاورزی و فنی مهندسی از نظر قابلیت اشتغال تفاوت معنی داری باهم ندارند. اما بین دانشجویان مورد مطالعه به تفکیک جنسیت از نظر قابلیت اشتغال تفاوت معنی داری وجود دارد. از طرفی نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سن، معدل و درآمد دانشجویان با قابلیت اشتغال آنان هیچ گونه رابطه ی معنی داری وجود ندارد. در کل نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که میزان خودکارآمدی، خودمسئولیت پذیری شغلی، مهارت های قابلیت اشتغال، دانش و مهارت های تخصصی به ترتیب بیشترین تاثیر را در میزان قابلیت اشتغال دانشجویان دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون اثر متغیرهای تعدیلگر ویژگی های کارآفرینانه و مهارت های کارآفرینانه بر رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته نشان داد که آنها تاثیر متغیرهای مستقل اصلی بر قابلیت اشتغال دانشجویان را بطور معناداری تشدید می کنند. نتایج این مطالعه می تواند برای توسعه و افزایش قابلیت اشتغال دانشجویان کشاورزی و فنی مهندس
-
ارزیابی آینده نگرانه میزان وابستگی جوامع محلی به جنگل در آرمرده
1393کوه های زاگرس در غرب ایران با اختصاص حدود 40% جنگل های کشور به خود، دارای پوشش های تنک عمدتا از گونه های بلوط هستند که در بسیاری از مناطق آن عملیات جنگلداری سنتی برای تهیه علوفه دام و چوب هیزمی انجام می شود. این منطقه از گذشته های دور محلی برای اسکان جنگل نشینانی (در قسمت های شمالی کردها) بوده که معیشت آنها عمدتا متکی به سیستم های جنگل- چرایی سنتی بوده است. از زمان ملی شدن جنگل ها در سال 1341 سیاست حفاظتی برای احیای این بوم سازگان اتخاذ گردیده که در بسیاری موارد منجر به بروز ناسازگاری ها و کشمکش های زیادی بین مردم و سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری شده است. این ناسازگاری بعنوان مهمترین عامل عدم موفقیت طرح های جنگلداری در این منطقه شناخته شده است. از طرف دیگر، به دلیل تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی، مدیران اغلب مجبور به تغییر پی در پی طرح ها هستند. برنامه ریزی مبتنی بر سناریو روشی است که می توان به وسیله آن متغیرهای متعددی را در نظر گرفت و در نتیجه، برای شرایط محتمل آینده برنامه ریزی نمود. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی متغیرهای موثر بر نگرش، رفتار و خواسته های جنگل نشینان از منابع جنگلی انجام شد. برونداد این پژوهش سناریوهای مدیریتی است که مدیران را قادر می سازد تا ضمن شناخت شرایط گوناگون محتمل آینده برای مواجهه با آن برنامه ریزی کنند. روش آینده نگری برای ایجاد سناریوهای مدیریتی جنگل های آرمرده در یک افق زمانی راهبردی 20 ساله مورد استفاده قرار گرفت. زمان در نظر گرفته شده با چشم انداز توسعه ایران (1384 تا 1404) مطابقت دارد. داده ها با استفاده از روش های بررسی تجربی مانند مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و مرور منابع در چارچوب اصول روش دلفی جمع آوری شد. پاسخ دهندگان از میان آگاهان محلی، اعضای هیات علمی دانشگاه ها، کارشناسان گروه های مردم شناسی و اقتصاد استانداری کردستان و کارشناسان بخش جنگل استان کردستان انتخاب شدند. در فاز پیش آینده نگری، متغیرهای اجتماعی و اقتصادی بازه زمانی سال های 1384 تا 1391 به منظور استخراج معیارها و شاخص های موثر بر وابستگی معیشت محلی به جنگل تجزیه و تحلیل شد. از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین برتری معیارها و شاخص های به دست آمده استفاده شد. پرسشنامه مرحله نخست دلفی با در نظر گرفتن متغیرهای انتخاب شده در فرایند تحلیل سلسله م
-
میزان تمایل مردم محلی نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره در ذخیره گاه ارس روستای امین آباد فیروزکوه
1392طرح جنگلداری چند منظوره جنگل های ارس روستای امین آباد در سامان عرفی این روستا به مساحت 1460 هکتار اجرا می شود. این تحقیق قصد دارد به ارزیابی میزان تمایل گروه های مختلف مردم محلی ساکن در منطقه امین آباد فیروزکوه، نسبت به مشارکت در طرح-جنگلداری مذکور و سنجش و تحلیل عوامل مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی اثرگذار بر این تمایل بپردازد. تحقیق حاضر جزو پژوهش های پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل داده ها از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق، سرپرست خانوارهای ساکن در روستای امین آباد می باشند؛ تعداد آنها تقریباً 116 خانوار برآورد می شود. جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران 86 نفر برآورد و برای گردآوری اطلاعات اجتماعی- اقتصادی سرپرست خانوارهای مورد بررسی از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده های گرد آوری شده در محیط نرم افزار اس پی اس اس انجام شد. نتایج نشان داد از میان عوامل فردی جنسیت، سن، وضعیت تاهل، تعداد اعضای خانوار، میزان سواد، شیوه سکونت افراد، میزان زمین و تعداد دام افراد هیچ کدام تاثیر معنی داری بر تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد نداشتند. همچنین از میان عوامل اقتصادی مورد بررسی میزان درآمد افراد، وابستگی اقتصادی افراد به جنگل و میزان توجه دولت به وضع اقتصادی و اولویت های اقتصادی افراد مورد بررسی تنها متغیر وابستگی اقتصادی افراد به جنگل تاثیر مثبت و معنی داری بر تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد داشت. در مورد تاثیر عوامل اجتماعی بر تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد نیز عضویت افراد مورد مطالعه در مجامع اجتماعی محلی، میزان منزلت اجتماعی افراد مطالعه شده، دیدگاه (میزان رضایت-مندی) افراد مطالعه شده در مورد اداره منابع طبیعی، دیدگاه افراد مطالعه شده در مورد اهمیت زیست محیطی جنگل، نگرش افراد مورد مطالعه در مورد مشارکت تاثیر معناداری بر روی متغیر وابسته داشتند و دو عامل میزان توجه مسئولان به نقطه نظرات افراد مورد مطالعه در تهیه طرح ها، میزان اعتماد افراد مورد مطالعه به نهادهای روستا، تاثیر معناداری بر روی تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد نداشتند. با توجه به نتایج رگرسیون لجستیک 6 متغیر بر روی تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد تاثیر معنادار دارند؛ که به ترتیب اولویت 1- نگرش افراد مورد مطالعه نسبت به مشارکت 2- وابستگی افراد مورد مطالعه به جنگل 3- منزلت اجتماعی افراد مورد بررسی 4- عضویت افراد در نهادهای محلی 5- نگرش افراد مورد بررسی نسبت به جنگل 6- نگرش افراد نسبت به اداره منابع طبیعی می باشند. این 6 متغیر به طور کلی بین 46 تا 60 درصد تغییرات مربوط به تمایل مردم نسبت به مشارکت در طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد را تبیین می کنند.
-
بررسی میزان تمایل مردم محلی نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره در ذخیره گاه ارس روستای امین آباد فیروزکوه
1392طرح جنگلداری چند منظوره جنگل های ارس روستای امین آباد در سامان عرفی این روستا به مساحت 1460 هکتار اجرا می شود. این تحقیق قصد دارد به ارزیابی میزان تمایل گروه های مختلف مردم محلی ساکن در منطقه امین آباد فیروزکوه، نسبت به مشارکت در طرح جنگلداری مذکور و سنجش و تحلیل عوامل مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی اثرگذار بر این تمایل بپردازد. تحقیق حاضر جزو پژوهش های پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل داده ها از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق سرپرست خانوارهای ساکن در روستای امین آباد می باشند؛ تعداد آنها تقریباً 116 خانوار برآورد می-شود. جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران 86 نفر برآورد و برای گردآوری اطلاعات اجتماعی- اقتصادی سرپرست خانوارهای مورد بررسی از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده های گرد آوری شده در محیط نرم افزار اس-پی اس اس انجام شد. نتایج نشان داد از میان عوامل فردی جنسیت، سن، وضعیت تاهل، تعداد اعضای خانوار، میزان سواد، شیوه سکونت افراد، میزان زمین و تعداد دام افراد هیچ کدام تاثیر معنی داری بر تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد نداشتند. همچنین از میان عوامل اقتصادی مورد بررسی میزان درآمد افراد، وابستگی اقتصادی افراد به جنگل و میزان توجه دولت به وضع اقتصادی و اولویت های اقتصادی افراد مورد بررسی تنها متغیر وابستگی اقتصادی افراد به جنگل تاثیر مثبت و معنی داری بر تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد داشت. در مورد تاثیر عوامل اجتماعی بر تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد نیز عضویت افراد مورد مطالعه در مجامع اجتماعی محلی، میزان منزلت اجتماعی افراد مطالعه شده، دیدگاه (میزان رضایت مندی) افراد مطالعه شده در مورد اداره منابع طبیعی، دیدگاه افراد مطالعه شده در مورد اهمیت زیست محیطی جنگل، نگرش افراد مورد مطالعه در مورد مشارکت تاثیر معناداری بر روی متغیر وابسته داشتند و دو عامل میزان توجه مسئولان به نقطه نظرات افراد مورد مطالعه در تهیه طرح ها، میزان اعتماد افراد مورد مطالعه به نهادهای روستا، تاثیر معناداری بر روی تمایل مردم نسبت به مشارکت در اجرای طرح جنگلداری چند منظوره ارس روستای امین آباد نداشتند.
-
جایگاه زغالگیری در نظام معیشتی ساکنان منطقه اولادقباد (لرستان – کوهدشت)
1392در منطقه ی اولادقباد از توابع شهرستان کوهدشت واقع در زاگرس میانی، 35 درصد از ساکنان منطقه در کنار فعالیت های کشاورزی و دامداری، بخشی از درآمد سالانه ی خود را از طریق تولید زغال چوب تامین می کنند. قطع درختان برای تهیه هیزم و تولید زغال باعث تخریب شدید جنگل های این منطقه شده است. به همین منظور علل زغالگیری و جایگاه آن در نظام معیشتی خانوارهای زغالگیر دراین منطقه مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی توصیفی است که در دو بخش انجام گرفت؛ بخش اول الگوی زمانی- مکانی برداشت چوب و کارایی کوره های زغالگیری در منطقه را مطالعه کرد و در بخش دوم جایگاه زغالگیری در نظام معیشتی خانوارهای منطقه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 398 خانوار زغالگیر و غیرزغالگیر 5 روستای منطقه ی اولادقباد است. حجم نمونه ی مورد بررسی بر اساس فرمول کوکران 65 خانوار زغالگیر و 65 خانوار غیرزغالگیر برآورد و برای گردآوری تمام اطلاعات اقتصادی- اجتماعی خانوارهای مورد بررسی از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده های گردآوری شده در محیط نرم افزار اس پی اس اس انجام شد. نتایج بخش اول نشان داد که مردم در این منطقه هیچ الگوی خاصی برای برداشت چوب ندارند و کارایی کوره های سنتی این منطقه نسبت به کوره های سنتی سایر مناطق بالاتر است اما نسبت به کوره های مدرن کارایی پایین تری دارند. نتایج بخش دوم نشان می دهد اختلاف سود کل دو گروه زغالگیر و غیر زغالگیر در سطح احتمال 5 درصد از نظر آماری معنی دار می باشد. سود کل گروه زغالگیر نسبت به گروه غیرزغالگیر پایین تر برآورد شد که این اختلاف، سبب گرایش گروه زغالگیر به زغالگیری برای جبران این اختلاف سود شده است. با توجه به تخریب شدید و تغییر در پوشش جنگل های منطقه، برنامه ریزی برای مدیریت بهینه در این منطقه از اهمیت ویژه ای برخورددار می باشد. به علاوه، مدیریت اعمال شده باید با شرایط منطقه مطابقت داشته باشد؛ در غیر این صورت فعالیت زغالگیری توسط مردمان این منطقه سبب نابودی جنگل های این منطقه خواهد شد.
-
بررسی وجود انتخاب نامساعد در بیمه محصول توت فرنگی شهرستان سسندج: تحلیل انگیزه های ریسک گریزی، اطلاعات نامتقارن و یارانه
1392وجود یا عدم وجود انتخاب نامساعد در بازار بیمه یک امر مهم تلقی می شودکه همیشه مورد توجه و بررسی بیمه گران قرار داشته است. انتخاب نامساعد یکی از پیامدهای اطلاعات نامتقارن است. تئوری انتخاب نامساعد این حالت را بیان می کند که تقاضای افراد با ریسک بالا برای استفاده از خدمات بیمه بیشتر از افراد با ریسک پایین می باشد. اگر شرکت بیمه نتواند سطوح ریسک افراد را مشخص کند، با زیان فروانی مواجه خواهد شد. در مطالعه حاضر نمونه ای تایی100 ازتوت فرنگی کاران در شهرستان سنندج در سال زراعی0 9-9 8 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و با به کاربردن مفاهیم معادل اطمینان و تابع ترجیحی، سه انگیزه ریسک گریزی، یارانه و اطلاعات نامتقارن برای بیمه شدگان بررسی شد. با مقایسه این انگیزه ها بین گزینه های مختلف و تاتیر بیمه بر میانگین و واریانس درآمد کشاورزان به بررسی انتخاب نامساعد پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهدکه ریسک گریزی و اطلاعات نامتقارن قسمت جزیی از انگیزه های کشاورزان برای مشارکت در بیمه است. در حالیکه یارانه، بخش اصلی انگیزه ی کشاورزان برای تقاضای بیمه محصول می-باشد. به عبارت دیگر نگاه کشاورزان به بیمه کمتر به عنوان ابزاری برای کاهش ریسک بوده است؛ و آن چه که موجب جذب بیشتر کشاورزان به بیمه شده، یارانه پرداختی از طرف دولت است. همچنین، وجود انگیزه اطلاعات نامتقارن سبب می شود که کشاورزان از ضعف اطلاعاتی بیمه گران به نغع خود استفاده کنند. این تحقیق وجود انتخاب نامساعد را در بازار بیمه توت فرنگ یشهرستان سنندج را تائید نمود.
-
جایگاه بازار آب در تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی دشت قروه-دهگلان
1392در شرایط فعلی یکی از مسائل مهم و نیازهای اساسی در مدیریت و بهره برداری از منابع آب کشور علاوه بر مدیریت عرضه و تامین آب مورد نیاز بخش های مختلف، مدیریت تقاضای آب به عنوان رویکرد جدید مدیریت منابع آب می باشد که اخیرا تلاش برنامه ریزان بخش آب به آن معطوف گشته -است. یکی از راهکارهای دستیابی به اهداف مدیریت تقاضای منابع آب، توجه به جنبه های اقتصادی و از جمله بازارهای آب می باشد که منجر به تخصیص بهینه آب بین متقاضیان و مصارف مختلف و ایجاد انگیزه برای صرفه جویی در مصرف و جلوگیری از اتلاف آن می شود. در این مطالعه از روش برنامه ریزی ریاضی اثباتی و ماکزیمم آنتروپی جهت تعیین الگوی کشت بهینه و برآورد تابع تقاضای آب دشت قروه -دهگلان استفاده گردیده و میزان عرضه آب نیز با توجه به مجموع منابع مختلف آب نظیر چاه، رودخانه و... محاسبه شده است. سپس از تلاقی تابع عرضه و تقاضای کل آب، قیمت تعادلی نهاده آب برآورد گردیده است. همچنین در این مطالعه به بررسی اعمال سیاست قیمت آب بر شاخص های بهره وری آن پرداخته شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق حاضر نیز از بسته نرم افزاری GAMS بر اساس اطلاعات پرسشنامه ای سال زراعی 92-1391 استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که بین مقدار تقاضا و قیمت آب رابطه منفی وجود داشته و کشش تقاضای آب در تابع کل معادل 16/0- برآورد گردیده است. قیمت تعادلی نهاده آب 970 ریال به ازای هر مترمکعب برآورد شده است و میانگین ارزش تولید نهایی آب در تولید این محصولات 3578 ریال برای هر مترمکعب بدست آمده است. همچنین بررسی شاخص های بهره وری آب نشان می دهد که با افزایش قیمت آب، شاخص های EPD، CPD و BPD برای همه محصولات افزایش می یابد. لازم به ذکر است که اعمال این سیاست، شاخص NBPD را در محصولات سیر، کلزا و پیاز افزایش می دهد و در سایر محصولات کاهش می دهد.
-
بررسی اقتصادی ساختار تولید شیر در گاوداری های صنعتی استان کردستان
1391دامپروری در بخش کشاورزی ایران به واسطه برخی ویژگی ها دارای مرتبه با اهمیت تری در مقایسه با سایر زیر بخش های زراعت، باغبانی و... می باشد. این بخش سهم مهمی در درآمد جمعیت فعال بخش کشاورزی دارد و پشتوانه اقتصادی سایر بخش ها نیز به شمار می رود. استان کردستان نیز یکی از تولید کنندگان عمده شیر در کشور است و یکی از این قطب های مستعد است که باید شناخته شود. بنابراین٬ ضروری است که مطالعه ای در زمینه گاوداری های صنعتی تولید شیر در این استان انجام گردد. اهدافی که در این مطالعه در نظر گرفته شده است شامل این موارد می باشد: محاسبه قیمت تمام شده شیر در گاوداری های صنعتی استان کردستان و مقایسه با قیمت موجود در بازار، برآورد تابع هزینه شیر و تعیین صرفه های حاصل از مقیاس برای این محصول، محاسبه کشش جانشینی نهاده ها، محاسبه کشش های قیمتی و متقاطع نهاده ها. بنابراین از 54 واحد گاوداری صنعتی تولید شیر که فعال هستند 40 واحد انتخاب شد. بجز شهرستان سنندج که نمونه گیری تصادفی بود در بقیه شهرستان ها سرشماری انجام شد. برای رسیدن به اهداف ذکر شده و به منظور بررسی ساختار تولید و هزینه محصول شیر، از جمله برآورد پارامترهای تابع هزینه و توابع تقاضای نهاده ها، محاسبه کشش های جانشینی و قیمتی و بررسی صرفه های حاصل از مقیاس از تابع هزینه ترانسلوگ استفاده شده است. به منظور برآورد تابع هزینه و معادلات سهم هزینه نهاده ها، از رگرسیون های به ظاهر نامرتبط (SUR) استفاده شده است. همچنین از کشش های خودی و جانشینی آلن- اوزاوا، کشش های خود قیمتی و متقاطع تقاضای نهاده ها و کشش جانشینی موریشیما جهت بررسی وضعیت نهاده ها نسبت به یکدیگر و کشش مقیاس و کشش هزینه جهت تعیین صرفه های حاصل از مقیاس استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در واحد های مورد بررسی صرفه های حاصل از مقیاس وجود ندارد. مقدار کشش مقیاس در این واحدها دارای میانگین 469/0 می باشد . مطابق کشش های خود قیمتی تقاضا برای نهاده ها، کنسانتره و سایر علوفه بیشترین کشش قیمتی را دارند و تولید کننده در مورد نهاده های یونجه، بهداشت دام و محیط و انرژی نسبت به تغییر قیمت آنها عکس العمل چندانی از خود نشان نمی دهد.
-
برآورد ارزش تفرجی پارک جنگلی آبیدر با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط
1390دانشمندان اقتصاد محیط زیست معتقدند انجام ارزش گذاری اقتصادی برای خدمات و منافع غیر بازاری و زیست محیطی امری ضروری می باشد. چون تنها از این طریق می توان به برآورد ارزش پولی این خدمات پرداخت و ارزش بالقوه اکوسیستم ها را در برنامه ریزی های توسعه ای و تصمیم گیری و مدیریت بهره برداری و نیز حفاظت از اکوسیستم های طبیعی را بیشتر مد نظر قرار داد. مطالعه حاضر با هدف ارزش گذاری اقتصادی (ارزش تفرّجی) پارک جنگلی آبیدر سنندج صورت پذیرفت. نمونه گیری به صورت تصادفی و از بین بازدیدکنندگان پارک جنگلی آبیدر طی دوره یک ساله منتهی به دیماه سال 90 و در ایام مختلف سال از بازدیدکنندگان این پارک جمع آوری گردید. تعداد نمونه نیز بر اساس میانگین و واریانس جامعه آماری (بازدیدکنندگان پارک جنگلی آبیدر) 380 پرسش نامه تعین شد. پرسش نامهها مشتمل بر اطلاعات فردی، اجتماعی، اقتصادی و نظرسنجی بازدیدکنندگان بود. جهت محاسبه تمایل به پرداخت، از رهیافت ارزش گذاری مشروط (Contingent Valuation; CVM) استفاده شد. که در آن، بازدیدکنندگان در معرض یک انتخاب دوگانه قرار گرفتند. این انتخاب دوگانه پذیرش و یا عدم پذیرش مبلغ 200 تومان به عنوان ورودیه پارک جنگلی آبیدر در نظر گرفته شد. سپس اطلاعات در نرم افزارهای SPSSو Excel مورد تحلیل و مقایسه آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد 11/92 درصد افراد بررسی شده حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از پارک جنگلی آبیدر هستند. مهم ترین دلیل انتخاب پارک جنگلی آبیدر ، چشم انداز طبیعی آن بوده است. در مجموع، بازدیدکنندگان، کیفیت امکانات و خدمات پارک جنگلی آبیدر را متوسط ارزیابی نمودند. بیشترین سطح رضایت به نیمکت ها و کم ترین آن مربوط به سرویس های بهداشتی مستقر در پارک بود. همچنین، تمایل به پرداخت زنان بیش از مردان بوده و میزان تحصیلات اثر مستقیم و معنی داری بر میزان تمایل به پرداخت افراد دارد. یافته ها نشان داد ارزش تفرجی سالیانه پارک آبیدر 865221588 تومان برابر با 6/556412 تومان در سال و در هکتار خواهد بود. علاوه بر این، برازش الگوی اقتصادسنجی لاجیت توسط نرم افزار تخصصی Eviews نشان داد که مبلغ ورودیه تاثیر منفی و درآمد اثر مثبت و معنی داری بر تقاضای تفرجی پارک دارند. لذا ضمن تایید قانون تقاضا (کشش قیمتی منفی)، این پارک در گروه کالاهای نرمال (کشش درآمدی مثبت) قرار می گیرد. از سوی دیگ
-
شناسایی و طبقه بندی سیستم های اگرو فارستری در زاگرس شمالی ( مطالعه موردی دهستان پشت آربابا بخش آلوت، شهرستان بانه )
1390به منظور شناسایی و طبقه بندی سیستم های سنتی اگروفارستری موجود در دهستان پشت آربابا بخش آلوت شهرستان بانه از دو روش معتبر در دنیا که یکی روش کارلویتز و دیگری روش توصیف، تشخیص و طراحی مرکز بین المللی تحقیقات اگروفارستری ICRAFاست، استفاده گردید و برای طبقه بندی آنها از روش طبقه بندی سیستم های اگروفارستری نایر(1985) استفاده شد. مراحل انجام این تحقیق شامل 1. پیمایش و مشاهده عرصه مورد مطالعه به منظور کشف سیستم های سنتی اگروفارستری؛ 2. ثبت اطلاعات مربوط به سیستم های سنتی موجود؛ 3. تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با کاربران سیستم های کشف شده در منطقه و 4. آزمایش برخی پارامترهای فیزیکی خاک از قبیل PH، EC، بافت خاک و درصد ماده آلی خاک سیستم های شناسایی شده در منطقه. در نهایت سه سیستم سنتی اگروفارستری در منطقه شناسایی و ثبت شد که مطابق طبقه بندی سیستم های اگروفارستری نایر شامل شش عملیات از 18 عملیات عمده اگروفارستری است که در جهان شناخته شده است، می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که کاراترین سیستم از نظر اقتصادی، سیستم اگروسیلوپاستورال است که به احتمال 95% و 99% اختلاف معنی داری در مقایسه با سیستم سیلوپاستورال ندارد اما در مقایسه با سیستم اگروسیلوکالچر اختلاف معنی داری دارد. و از نظر حفظ خاک نیز سیستم اگروسیلوپاستورال نسبت به دو سیستم دیگر بهتر است به طوریکه PH خاک کمتری دارد و نیز درصد ماده آلی آن بالاتر است و از نظر آماری نیز در سطح احتمال 1% و 5% اختلاف معنی داری با دو سیستم دیگر دارد. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که تراکم جمعیت در واحد سطح و شرایط دشوار زندگی در منطقه مورد بررسی منجر به ایجاد سیستم های مذکور شده است. سیستم های سنتی اگروفارستری در دهستان اغلب معیشتی و در پاسخ به رفع نیاز خانوارهای کم بضاعت به وجود آمده اند. نتایج تحقیق گویای این است که مردم محلی از دیرباز اگروفارستری را به عنوان راهکاری جهت تولید درآمد و رفع نیاز خانوار به غذا، علوفه و سایر فرآورده های چوبی دانسته اند. که سالیان دراز دوام آنها در منطقه گواهی بر پایداری این سیستم ها و نقش مفید آنها در بالا بردن سطح معیشتی خانوارهاست.
-
ارزیابی مشارکتی طرح های جنگلداری استان کرمانشاه از بعد اجتماعی- اقتصادی ( مطالعه موردی طرح صیانت حوزه آبخیز زیمکان )
1389آگاهی از عملکرد طرح جنگلداری صیانت و توسعه جنگل های حوزه رویشی زاگرس که از سال 1382 به عنوان طرح ملی در 11 استان کشور به اجرا درآمد عامل بسیار مهمی است تا با استفاده از نتایج نقاط ضعف طرح را رفع و نقاط قوت آن را تقویت نمود. همین امر لزوم ارزیابی طرح صیانت را مشخص می کند. هدف تحقیق حاضر ارزیابی مشارکتی طرح صیانت در حوزه آبخیز زیمکان استان کرمانشاه از بعد اجتماعی و اقتصادی بود تا براین اساس راهکارهایی جهت بهبود عملکرد طرح ارائه گردد. مطالعه حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند صورت گرفت. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل مردم محلی روستاهایی از سه شهرستان ثلاث باباجانی، دالاهو و اسلام آبادغرب بودند که طرح صیانت در فاصله سال های 1384-1382 در روستای آن ها به اجرا درآمده بود که به روش نمونه گیری هدفمند برای شرکت در جلسات بحث هر روستا انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فاز کیفی نشان دهنده این است که مهم ترین نارسایی های طرح عبارتند از: عدم توجه به مشارکت مردم محلی در مراحل هدف گذاری، ارزیابی و در برخی مواردبرنامه ریزی پروژه های طرح صیانت، عدم تخصیص تسهیلات به روستاییان برای تعدیل و تبدیل دام و ایجاد مشاغل جانبی، تخطی بعضی از مجریان از تعهداتشان در اجرای پروژه ها، نظارت ناکافی دولت بر روند اجرای پروژه ها، عدم برگزاری کلاس های آموزش شناخت گیاهان دارویی و محصولات فرعی جنگل و مشاغل جانبی. مهم ترین استراتژی های لازم برای رفع نارسایی های فوق عبارتند از: توجه به مشارکت مردم از سوی مسئولین در همه مراحل اجرای طرح، اختصاص تسهیلات کافی و آسان از سوی مسئولین برای حمایت از دامداران و ایجاد مشاغل جانبی در روستاها، مدیریت و نظارت قوی تر مسئولین بر روند اجرای پروژه ها و تغییر فرایند انتخاب مجری طرح، برگزاری کلاس های آموزشی توسط مسئولین در رابطه با فعالیت های مورد علاقه ی جنگل نشینان.
-
ارزیابی تعاونی های جنگلداری و تاثیرآنها بر حفاظت از جنگل ها در استان گیلان (مطالعه موردی تعاونی های قیصر کوه و نارون در استان گیلان)
1386چکیده هدف این تحقیق ارزیابی میزان موفقیت تعاونی های جنگلداری استان گیلان در زمینه بهبود حفاظت و احیاء جنگل های تحت پوشش بود. برای این منظور از میان 8 تعاونی در استان گیلان دو تعاونی به نام های قیصرکوه و نارون انتخاب شد. در این مطالعه روش تحقیق پیمایشی از نوع توصیفی- همبستگی بود که برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده استفاده شد. تعداد 109 نمونه به ترتیب 66 نفر از تعاونی قیصرکوه و 43 نفر از تعاونی نارون انتخاب شدند. اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هایt ، f، کروسکال ولیس و من وایتنی استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی تاثیر دو تعاونی بر حفاظت از جنگل نشان داد که تعاونی نارون در تمامی موارد بررسی شده تقریبا تاثیر مثبتی بر حفاظت از جنگل داشته است. در تعاونی قیصرکوه مواردی چون جنگلکاری، احداث جاده، عملیات پرورشی و نهال کاری اصلا صورت نگرفته است و در بقیه موارد نیز در حد کم توانسته تاثیر مثبت بر حفاظت داشته باشد. اختلاف معنی دار بین این دو تعاونی نشان داد که تعاونی نارون در حفاظت از جنگل که یکی از اهداف این تعاونی ها می باشد موفق تر از تعاونی قیصرکوه بوده است.