بررسی رابطه فیلوژنی برخی گونههای ارکید خاکزی زیر قبیله Orchidinae با استفاده از صفات مورفولوژی بذر
1403
ارکیدها، که به یکی از متنوعترین خانوادههای گیاهی تعلق دارند، از تنوع اکولوژیکی و ریختشناسی قابل توجهی برخوردار هستند و به همین دلیل موضوعی جذاب برای مطالعات علمی محسوب میشوند. این پژوهش بر روی ۱۵ گونه از ارکیدهای زمینی که از زیستگاههای مختلف ایران جمعآوری شدهاند، متمرکز شده است و هدف آن ارزیابی تنوع ریختشناسی بذرهای این گیاهان و پیامدهای آن برای روابط فیلوژنتیکی و حفاظت از آنهاست. در این مطالعه از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) برای بررسی ۱۶ ویژگی ریختشناسی از جمله طول بذر (SL)، طول سلول (CL)، عرض سلول (CW) و حجم جنین (EV) استفاده شد. این ویژگیها با استفاده از روشهای آماری مانند تحلیل همبستگی، خوشهبندی و تحلیل مولفههای اصلی (PCA) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تنوع قابل توجهی بین گونههای مورد بررسی وجود دارد، به طوری که طول بذر از ۲۶۰ میکرومتر تا ۶۸۰ میکرومتر و حجم جنین از ۰٫۰۲ میکرومتر مکعب تا ۰٫۰۸ میکرومتر مکعب متغیر بود. همبستگی مثبت قویای بین ابعاد بذر و جنین به ویژه بین حجم بذر (SV) و حجم جنین (EV) با ضریب همبستگی (r) ۰٫۹۲ مشاهده شد. تحلیل خوشهبندی گونههای مورد مطالعه را به گروههای مجزا تقسیم کرد، به طوری که گونههای متعلق به جنس Ophrys به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد بذرشان، مانند نسبت بالای حجم جنین به حجم بذر، در یک گروه جداگانه قرار گرفتند. تحلیل مولفههای اصلی نشان داد که سه مولفه اول ۷۳٫۶٪ از واریانس کل را توضیح میدهند و طول بذر، طول سلول و ابعاد جنین بیشترین تاثیر را داشتند. قابل توجه است که گونههای Ophrys تنوع ریختشناسی بینگونهای قابل توجهی را نشان دادند که نشاندهنده سازگاریهای تکاملی منحصر به فرد آنهاست. علاوه بر این، تنوع ریختشناسی مشاهده شده در بین سایر گونهها، مانند Orchis anatolica و Gymnadenia conopsea، هم روابط فیلوژنتیکی و هم تاثیرات اکولوژیکی بر ریختشناسی بذر را برجسته کرد. این مطالعه اهمیت ویژگیهای ریختشناسی بذر را به عنوان نشانگرهای قابل اعتماد برای تمایز بین گونههای نزدیک به هم و درک روابط فیلوژنتیکی آنها تایید میکند. اگرچه تحلیل ریختشناسی به دلیل تاثیرات محیطی محدودیتهایی دارد، اما ادغام روشهای آماری پیشرفتهای مانند PCA و خوشهبندی چارچوبی جامع برای تحلیل تنوع ژنتیکی فراهم کرد. این یافتهها نه تنها درک ما از تنوع ارکیدههای زمینی را افزایش میدهند، بلکه با ارائه بینشهای حیاتی در مورد تفکیک گونهها و استراتژیهای مدیریت ژنتیکی، به حفاظت از آنها کمک میکنند. مطالعات آینده باید ابزارهای ژنومیک را در کنار تحلیلهای ریختشناسی به کار گیرند تا درک قویتری از تکامل و سازگاری ارکیدهها به دست آید.