Faculty Profile

آرام شریفی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/07/26

آرام شریفی

دانشکده کشاورزی / گروه علوم دامی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی تاثیر هم‌افزایی نانوذرات مس تولید شده به روش زیستی با آنتی‌بیوتیک‌های معمول
    1403
    نانوذرات مس مبتنی بر شیمی سبز با خواص منحصربه‌فردی مانند خاصیت ضدباکتریایی و کاتالیستی، کاربردهای گسترده‌ای در علوم زیست‌پزشکی و صنایع دارویی دارند. ترکیب نانوذرات مس سنتز شده به روش میکروبی با آنتی‌بیوتیک‌ها می‌تواند تاثیر درمان‌های ضدباکتریایی را به طور چشمگیری بهبود بخشیده و مقاومت در برابر بیماری‌ها را کاهش دهد. در بخش نخست این پژوهش، سنتز برون سلولی نانوذرات مس با استفاده از عصاره عاری از زیست‌توده در سویه باکتری Ralstonia sp. SM8 و نیترات مس به‌عنوان پیش‌ساز بررسی شد. شناسایی نانوذرات با استفاده از تکنیک‌های طیف‌سنجی فرابنفش (UV-Vis)، میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FESEM)، طیف‌سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX)، پراکندگی نور پویا (DLS)، پتانسیل زتا و طیف‌سنجی تبدیل فوریه فروسرخ (FT-IR) و آنالیز پراکنش اشعه ایکس (XRD) انجام شد. نتایج UV-Vis نوسانات پلاسمون سطحی (SPR) نانوذرات مس سنتزی را در 552 نانومتر تایید کرد. میکروگراف‌های FESEM نشان‌دهنده سنتز نانوذرات با اندازه 113-8 نانومتر و میانگین 71-60 نانومتر بودند. طیف EDX که با هدف تجزیه و تحلیل ساختاری نانوذرات سنتزی انجام گرفت، حضور پیک‌های مربوط به مس را در نانوذرات سنتزی نشان داد. آنالیز DLS ، اندازه هیدرودینامیک نانوذرات مس را 2/78 نانومتر در محلول آبی نشان داد. پتانسیل زتا نانوذرات مس سنتز شده 1/5- میلی‌ولت اندازه‌گیری شد که نشان‌دهنده ثبات بالای فیزیکی کلوئیدهای نانوذرات مس سنتز شده می‌باشد. طیف‌سنجی FTIR و XRD وجود گروه‌های عاملی فعال زیستی و نانوکریستال‌های مس را تایید کرد. در بخش دوم این پژوهش، بررسی خواص ضدباکتریایی نانوذره مس و محاسبه غلظت‌های تحت MIC و غلظت‌های کمتر از MIC در برابر چهارسویه باکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس، اشریشیاکلی و سودوموناس آئروژینوزا بررسی شد. ارزیابی خواص ضد بیوفیلمی و همچنین اثرات هم‌افزایی نانوذره مس همراه با آنتی‌بیوتیک پنی‌سیلین و سفکسیم، و انجام تست ضدتحرک باکتریایی از روش مهار تحرک سوارمیینگ، سویمینگ و توییچینگ انجام شد. در نهایت، اثر نانوذره مس روی فعالیت پمپ افلاکس باکتری استافیلوکوکوس اورئوس تحت‌تاثیر نانوذره مس با روش فلورومتریک انجام شد. باتوجه ‌به نتایج بدست ‌آمده، روش سنتز سبز نانوذرات با استفاده از عصاره‌ی عاری از زیست‌توده باکتریایی یک راه‌حل موثر و پایدار برای تولید نانومواد با کاربردهای گسترده است. نانوذره مس تولید شده دارای خواص ضدباکتریایی قابل‌قبولی در برابر باکتری‌های گرم مثبت و گرم منفی ذکر شده است. همچنین در غلظت‌های زیر MIC، نانوذره مس مورد بررسی خواص ضدباکتریایی قابل‌توجهی دارد که شامل مهار تشکیل بیوفیلم در غلظت MIC/2 می‌شود. این نانوذره سبب هم‌افزایی با پنی‌سیلین و سفکسیم و همچنین سبب مهار تحرک باکتریایی در غلظت MIC/2 می‌شود. در نهایت، نانوذره مس باعث اختلال در غشای سلولی باکتری و مهار پمپ افلاکس باکتری استافیلوکوکوس اورئوس شد. بر اساس داده‌های مشاهده شده، می‌توان بیان کرد که نانوذره مس سنتز شده به روش سبز می‌تواند باکتری‌های آزمایش شده را مهار کند که می‌تواند منجر به کاربرد آنها به‌عنوان مواد ضدباکتریایی در آینده شود.
  2. بررسی قدرت هم افزایی نانو ذزات اکسید آهن فریک سنتز شده ریستی با آنتی بیوتیک های معمول
    1403
    ظهور بیماریهای عفونی ناشی از پاتوژنها و افرایش مقاومت آنتی بیوتیکی یک تهدید جهانی برای سلامتی در دهه های گذشته بوده است. یکی از راه کارهای درمانی موثر استفاده از داروهای ترکیبی می باشد؛ این داروها باید بتوانند توان ضد میکروبی آنتی بیوتیکها را تقویت کرده و باعث کاهش حداقل غلظت مهارکنندگی رشد آنتی بیوتیکها گردند. یکی از کاندیدهای مناسب در این زمینه نانوذرات فلزی می باشند. نانوذرات فلزی به دلیل ویژگیهای منحصربه فردشان که شامل اندازه کوچک و نسبت سطح به حجم بالا، توانایی عمل در سطح سلولی، حلالیت خوب، سازگاری بالا، و چند کارکردی بودن به طور گسترده مورد استفاده و مطالعه قرار گرفته اند. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی قدرت هم افزایی نانوذرات اکسید Fe2O3 سنتز شده زیستی با آنتی بیوتیکهای معمول علیه سویه های باکتریایی مقاوم می باشد. در بخش نخست این پژوهش، سنتز زیستی نانوذرات Fe2O3 با استفاده از برهم کنش سوپرناتانت کشت باکتریBacillus sp. MW362307 با سوبسترای پیش ساز FeSO4.7H2O انجام گرفت. پس از استخراج نانوذرات سنتز شده از مخلوط واکنش، ویژگیهای آن با استفاده از آنالیزهای طیفسنجی مرئی ماورای بنفش، الکترومیکروگرافهای به دست آمده از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی، طیفسنجی پراش انرژی پرتو ایکس، آنالیز DLS، پتانسیل زتا و و طیف سنجی مادون قرمز فوریه بررسی شد. براساس نتایج بدست آمده، وجود پیک جذبی (SPR) قوی در طول موج 228 نانومتر با استفاده از دستگاه طیف سنجی UV-visible تاییدی بر سنتز نانوذرات Fe2O3 بود. تصویر نانوذرات Fe2O3 توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که نانوذرات تقریبا کروی و با اندازه میانگین 30 نانومتر هستند. نتایج DLS نشان داد که نانوذرات Fe2O3 سنتز شده با متوسط اندازه 3/36 نانومتر و شاخص پراکندگی 31/0 بدست آمدند. در آنالیز پتانسیل زتا که همزمان با آنالیز DLS انجام گرفت، پتانسیل زتا نانوذرات Fe2O3 سنتز شده 1/25 - میلی ولت اندازه گیری شد. آنالیز FTIR، نقش احتمالی پروتئین ها را در تشکیل و تثبیت نانوذرات Fe2O3 آشکار ساخت. در بخش دوم این پژوهش، خواص ضد باکتریایی و ضدپاتوژنسیته نانوذرات Fe2O3 را علیه برخی از باکتری‌های بیماری‌زا از جمله استافیلوکوکوس اوروس، باسیلوس سرئوس، اشریشیا کلی و سودوموناس آئروژینوزا با استفاده از روش انتشار از دیسک، خواص ضد باکتریایی نانوذرات Fe2O3 مورد آزمایش قرار گرفت. علاوه بر این، مقادیر MIC و MBC علیه باکتری‌‌های مذکور تعیین شد. سپس از غلظت‌های کمتر از MIC نانوذره برای بررسی اثرات ضد پاتوژنسیته استفاده شد. از جمله این تست‌ها، مهار بیوفیلم، اثرات هم افزایی با آنتی بیوتیک‌ها، مهار تحرک باکتری، تخریب غشای سلولی و پتانسیل مهار پمپ افلاکس بود. بر اساس نتایج، نانوذره Fe2O3 فعالیت ضد باکتریایی قابل توجهی از خود نشان می‌دهد. MIC بین 5/2 تا 50 میکروگرم در میلی‌لیتر و MBC بین 5 تا 100 میکروگرم در میلی‌لیتر در لیتر بود. علاوه بر این، نانوذره Fe2O3 مورد مطالعه قادر به تاثیرگذاری روی فاکتورهای حدت باکتریایی در غلظت‌های کمتر از MIC بود. این عوامل شامل مهار تشکیل بیوفیلم در غلظت MIC/2، مهار تحرک باکتری ها در غلظت MIC/2، برهمکنش هم افزایی با آنتی بیوتیک های سفیکسیم و پنی سیلین، و مهار پمپ افلاکس باکتری استافیلوکوکوس اورئوس بود. بر اساس نتایج به دست آمده، می‌توان بیان کرد که نانوذرات Fe2O3اخذ شده به روش سبز می‌تواند باکتری‌های آزمایش‌شده را مهار کند که می‌تواند به عنوان کاندید داروی ضد میکروبی در آینده به کار برده شود.
  3. بررسی ملوکولی مکانیسم‌های اثر خواص ضد میکروبی نانوذرات مگنتیت شده به روش زیستی
    1403
    مقاومت آنتی‌بیوتیکی به‌عنوان پدیده‌ای که باعث کاهش کارآیی آنتی‌بیوتیک‌ها در کنترل و درمان عفونت‌های باکتریایی می‌شود، چالش‌های عمده‌ای را برای بهداشت جهانی ایجاد کرده است. این مشکل از یکسو با عدم کارآیی آنتی‌بیوتیک‌ها در درمان بیماری‌ها و از سوی دیگر با زیان اقتصادی و اجتماعی ناشی از افزایش هزینه‌های درمان و بار افزایشی بر روی سیستم بهداشت عمومی همراه است. در این راستا، مطالعات جدیدی بر روی مواد طبیعی و مصنوعی با خواص ضدمیکروبی منحصر به فرد در دستور کار قرار گرفته‌اند. نانومواد، به‌ویژه نانوذرات مگنتیت، به عنوان یک منبع جذاب در ضدعفونی و درمان بیماری‌های باکتریایی ظاهر شده‌اند. هدف از مطالعه اخثر، بررسی مولکولی مکانیسم‌های اثر خواص ضد میکروبی نانوذرات مگنتیت سنتز شده به روش زیستی می باشد. در این راستا، در بخشن نخست از این پژوهش، سنتز زیستی نانوذرات Fe3O4 با استفاده از برهم کنش سوپرناتانت کشت باکتری Alcaligenes sp. MN326696 با سوبسترای پیش ساز Fe3O4 انجام گرفت. پس از استخراج نانوذرات سنتز شده از مخلوط واکنش، ویژگیهای آن با استفاده از آنالیزهای طیفسنجی مرئی ماورای بنفش، الکترومیکروگرافهای به دست آمده از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی، طیفسنجی پراش انرژی پرتو ایکس، آنالیز DLS، پتانسیل زتا و و طیف سنجی مادون قرمز فوریه بررسی شد. براساس نتایج بدست آمده، وجود پیک های جذبی (SPR) قوی در طول موج 235 و 293 نانومتر با استفاده از دستگاه طیف سنجی UV-visible تاییدی بر سنتز نانوذرات Fe3O4 بود. تصویر نانوذرات Fe3O4 توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که نانوذرات کروی تا کمی بیضوی و با اندازه میانگین 36 نانومتر هستند. نتایج DLS نشان داد که نانوذرات Fe3O4 سنتز شده با متوسط اندازه 6/53 نانومتر و شاخص پراکندگی 31/0 بدست آمدند. در آنالیز پتانسیل زتا که همزمان با آنالیز DLS انجام گرفت، پتانسیل زتا نانوذرات Fe3O4 سنتز شده 2/3 - میلی ولت اندازه گیری شد. آنالیز XRD تشکیل نانوذرات Fe3O4 اســپینل مکعبــی را اثبات کرد. FT-IR نشان داد که ترکیبا ت آلی حاوی گروه‌های O-H، C=O، C-O و N-H به عنوان یک عامل پوششی موثر در هنگام سنتز نانوذرات اکسید آهن مگنتیت عمل می‌کند. در مرحله بعدی مطالعه، فعالیت ضدباکتریایی نانوذره Fe3O4 با استفاده از روش انتشار از دیسک و همچنین تعیین مقادیر MIC و MBC علیه چهار سویه باکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس، اشریشیا کلی و سودوموناس آئروژینوزا مورد بررسی قرار گرفت. سپس اثرات ضد پاتوژنسیته نانوذرات مانند ممانعت از تشکیل بیوفیلم، اثرات هم افزایی با آنتی بیوتیک‌های پنی‌سیلین و سفیکسیم، مهار تحرک باکتریایی، اختلال در غشای سلولی و مهار پمپ افلاکس در غلظت‌های کمتر از MIC مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج، نانوذره Fe3O4 دارای فعالیت ضد باکتریایی قابل قبولی در برابر باکتری‌های گرم مثبت و گرم منفی بود (MIC از 50-5/2 میکروگرم در میلی‌لیتر و MBC از 100-5 میکروگرم در میلی‌لیتر بود). همچنین در غلظت کمتر از MIC، نانوذره Fe3O4 مورد بررسی پتانسیل ضدپاتوژنسیته موثری داشت؛ که شامل: مهار تشکیل بیوفیلم در غلظت MIC/2، مهار تحرک در MIC/2 (برای باکتری‌های متحرک)، برهمکنش هم افزایی با آنتی‌بیوتیک‌های پنی‌سیلین و سفیکسیم با FICi <0.5، اختلال در غشای سلولی و مهار پمپ افلاکس استافیلوکوکوس اورئوس بود. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده می‌توان نتیجه گرفت که نانوذرات به‌دست‌آمده به روش سبز قابلیت کنترل باکتری‌های مورد مطالعه را دارند که می‌توانند به عنوان ترکیبات ضدباکتری موثر در تحقق‌های آتی مورد استفاده قرار گیرند. لازم به ذکر است مطالعات بیشتر، به ویژه بررسی سمیت سلولی و مطالعات in vivo قبل از استفاده بالینی مورد نیاز است
  4. بررسی فیتوشیمی و خواص زیستی نانو اسانس Achillea bieberesteinii afan از استان کردستان
    1402
    خانواده Asteracea شامل تعداد زیادی گیاه گلدار است که متشکل از 1600 جنس و 23000 گونه در جهان است. گونه Achillea Biebersteinii قرن‌ها در طب سنتی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است و خواصی مانند تسکین دردها و بهبود زخم‌ها را داشته و بهعنوان یک درمانگر گیاهی در طب سنتی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پایان نامه به بررسی خواص فیتوشیمیایی عصاره گونه A. Biebersteinii با آزمونهایی از جمله سنجش توان آنتی اکسیدانی بهروش DPPH وFRAP، ارزیابی محتویات فنولی و فلاونوئید و همچنین آنالیز ترکیبات بهروش Gas chromatography/mass spectrometry (GC/MS) پرداخته شدهاست. همچنین پس از تهیه نانواسانس با روش وارونگی فاز امولسیونی (Emulsion phase inversion nanoemulsion)، خواص ضد میکروبی عصاره و اسانس و نانواسانس تولید شده، از طریق آزمونهای بررسی‌هاله عدم رشد، تست مهار تشکیل بیوفیلم، آزمون هم افزایی آنتیبیوتیک و همچنین آزمون بررسی حداقل غلظت مهار کنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج آزمونهای آنتی اکسیدان FRAP و DPPH نشان از توان احیای آهن و مهار رادیکالی خوب عصاره اینگونه بوده است. هر چند که بهترتیب در مقایسه با استانداردهای اسید اسکوبیک و ترولوکس تفاوت معنی داری را نشان داد. غلظت موثر در مهار رادیکال آزاد DPPH (IC50=964μg/ml) بود. البته از آنجا که عصاره قادر به احیای 50 درصد Fe3+ نبود، از محاسبه EC50 آن صرفنظر شد. همچنین نتایج محتوای فنول و فلاونوئید تام گونه مورد مطالعه نشان داد که بهترتیب 66/30 میلی گرم اسید گالیک و 55/41 میلی گرم کوئرستین در هر گرم از عصاره وجود دارد. نتیجه حاصل از آنالیز طیف سنجی جرمی (GC-MS) اسانس اینگونه، ۵۸ ماده را نشان داد که بیشترین درصد حجمیآن‌ها مربوط به ترکیباتی از گروه مونوترپنوییدها (کافور، اوکالیپتول)، ترپینول ها و هیدروکربنهای آروماتیک بوده است که این ترکیبات در صنایعغذایی، آرایشی، بهداشتی و همچنین صنایع دارویی مورد استفاده قرار میگیرند. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش مهار تشکیل بیوفیلم نانوذرات تهیه شده از اسانس اثر بخشی بهتری نسبت به اسانس طبیعی داشتند. نانو اسانس اینگونه در مهار تشکیل بیوفیلم در پاتوژن قارچی Candida albicans موثرتر از سویههای باکتریایی Eschrichia coli و Staphylococcus aureuse بود. عصاره در بین سویههای باکتریایی، در مقابله با سویه E. coli در مهار تشکیل بیوفیلم، دارای تاثیر مثبت بود. بر اساس نتایج آزمون آنتی بیوگرام، با توجه به میزان تولید هاله عدم رشد، عصاره گیاه بر روی قارچ C. albicans در هر دو غلظت (05/0 و 15/0 میلی گرم بر میلیلیتر) دارای اثر بخشی مثبت و قابل توجهی بود. عصاره همچنین باعث مهار رشد باکتری S. aureus شد. نانواسانس نیز در غلظت بالا داری اثر بخشی مثبت بر مهار رشد باکتری‌های Bacillus cereuse و S. aureus بود. نتیجهای برای آزمونهای هم افزایی با آنتیبیوتیک و همچنین آزمایش تعیین MIC/MBC مشاهده نشد. به این معنی که در دو غلظت مورد استفاده از عصاره گیاه (05/0 و 15/0 میلی گرم بر میلیلیتر) رشد پاتوژنها مشاهده شد و در هیچ غلظت از عصاره همراه با آنتی بیوتیک افزایش مهار تکثیر میکروارگانیسمها و اثر هم افزایی مشاهده نشد. با این وجود بهدلیل داشتن خاصیت آنتی اکسیدانی قابل توجه و مهار رشد و تکثیر پاتوژن قارچی C. albicans و همچنین سویههای باکتریایی مانند Bacillus cereuse و S. aureus میتوان بهشرط حفاظت زیستی گونه از آن در صنایع دارویی و غذایی استفادهکرد.
  5. بررسی فیتوشیمی و اثر سایتوتوکسیک عصاره ی گیاه Fritsch R.M. Allium saralicumبر روی سلول های سرطانی HeLa
    1402
    جنس Allium به خانواده Amaryllidaceae (نرگسیان) از شاخه گیاهان گلدار و رده تک لپه ای ها تعلق داشته و یکی از بزرگ ترین خانواده های این رده محسوب می شود. این تاکسون وسیع شامل حدود 918 گونه ناهمگن در سراسر جهان بوده است که بومی مناطق خشک و معتدل نیمکره شمالی می‌باشند. گیاه A. saralicum با پراکنش منطقه ای در ایران، ترکیه و عراق یکی از گونه هایی است که به جهت دارویی گزارش های متعددی از آن شده است. هدف از این پژوهش مطالعه اکوتیپ هایی از منطقه سارال استان کردستان و بررسی فیتوشیمی اندام های هوایی مختلف ( ساقه، برگ و گل) این گونه و بررسی اثر سایتوتوکسیک عصاره ی اتانولی و متانولی این اندام ها بر روی رده سلولی سرطانی HeLa بوده است. بررسی توان آنتی اکسیدانی گونه ها به دو روش FRAP و DPPH، سنجش محتوای فنول و فلاونوئید به ترتیب با روش های فولین سیلیکاتیو و رنگ سنجی کلرید آلومنیوم و بررسی سمیت سلولی به روش MTT صورت گرفت و همچنین ترکیبات شیمیایی موجود در عصاره ی متانولی اندامهای هوایی A. saralicum با روش GC آنالیز شد. نتایج تست FRAP حاکی از آن بود که نمونه ی برگ متانولی A. saralicum بیشترین قدرت احیا کنندگی را نسبت به دیگر نمونه ها از خود نشان داد و کمترین توان احیاکنندگی مربوط به نمونه ی گل اتانولی بوده است. در حالی که در سنجش محتوای آنتی اکسیدانی به روش DPPH بیشترین توان مهار رادیکال را نمونه ی برگ اتانولی داشته و کمترین مقدار همانند تست FRAP مربوط به نمونه ی گل اتانولی A. saralicum بوده است. کمترین غلظت لازم برای مهار 30 درصد رادیکال (IC30) برای نمونه برگ اتانولی به دست آمد (µg/ml 68/171) و بیشترین مقدار متعلق به عصاره گل اتانولی بود (g/mlµ 42/1299). در سنجش محتوای فنولی نمونه ها، بیشترین مقدار فنول (mg AG/gr extract 233409/0± 42273/17) مربوط به نمونه برگ متانولی و کمترین مقدار آن (mg AG/gr extract 275505/0± 84547/14) را نمونه ی برگ اتانولی به خود اختصاص داده است. در ارزیابی محتوای فلاونوئیدی نمونه ی برگ اتانولی به مقدار (mg Quercetin/gr extract 9846/3 ± 32737/17) بیشترین محتوای فلاونوئید را داشته است. در حالی که، کمترین محتوای فلاونوئیدی مربوط به نمونه ی گل اتانولی به مقدار (mg Quercetin/gr extract 09833/0± 50593/9) بوده است. آنالیز ترکیبات شیمیایی عصاره متانولی کل اندامهای هوایی گونه A. saralicum سه ترکیب با درصد بالا را نشان داد. بالاترین درصد مربوط به Methyl 2-cyano-3,4-Dimethyl-4-phenylcrotonate بوده است که ترکیبی از گروه استرها می باشد و دو ترکیب دیگر در پایگاه های اطلاعاتی داده های شیمیایی بررسی شد اما ترکیب مشابه آنها یافت نشد. در سنجش سمیت عصاره ی گونه A. saralicum به روش MTT، تمامی نمونه ها در غلظت های مختلف اثرگذاری قابل توجهی بر روی میزان زنده مانی سلول های سرطانی از خود نشان دادند. به طوریکه حتی در غلظت های پایین عصاره ها درصد زنده مانی سلول ها کاهش پیدا کرد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گونه A. saralicum را به عنوان یکی از گونه های دارویی استان معرفی کرد و با اهتمام به حفاظت از تنوع زیستی گونه آن را به صنعت دارویی معرفی کرد.
  6. Investigation of phytochemical properties and determination of synergistic power of Arum sp. and Eminium intortum (Banks & Sol.) Kuntze extracts from Araceae with common antibiotics
    1402
    Araceae is a monocotyledonous plant family that includes approximately 144 genera and over 3645 species divided into numerous subfamilies. Several Araceae species have been cultivated by humans for a variety of purposes ranging from food to medicine. The current study used dried leaves and flowers of the chosen plant species that were obtained from the Kurdistan region of Iraq and the Kosalan mountain region of Iran to assess the antioxidant, antibacterial, and synergistic effects of certain Araceae. For this study, two Araceae species—Arum conophalloids L. and Eminium intortum (Bloome) schott—were selected. After drying for one to two weeks at room temperature in the shade and out of the sun, methanolic extracts of a given species were prepared. The DPPH and FRAP tests were performed to evaluate the extracts' antioxidant activity. The Folin-Ciocalteau and aluminum chloride color complex techniques were used to measure the total phenolic and total flavonoid contents, respectively. The identification of chemical components and the produced metabolites was carried out using Gas Chromatography-Mass Spectroscopy (GC-MS) analysis. Additionally, a variety of antimicrobial tests, such as the agar well diffusion test, disc diffusion test, MIC, MBC, biofilm assay and synergistic effect with common antibiotics were conducted to determine their effect upon bacterial and fungal cells. The study's findings indicated that both Arum (leaf and flower) and Eminium (leaf and flower) extracts had low antioxidant capacities, Eminium intortum leaf extract had the highest antioxidant capacity belongs to the Arum species and Eminium intortum flower extracts. The assessment of antioxidant capacity using the FRAP method with Reduction inhibition percent showed that E.intortum leaf had the highest reductive power and the DPPH test results, with their IC20 values showed that Eminium intortum flower extract is more effective in inhibiting free radicals compared to other extracts. Additionally, E.intortum leaf extract exhibited the highest flavonoid content with 16.55952±6.101998 milligrams of quercetin per gram of extract. Although A.conophalloides leaf allocated the highest phenolic content to itself with 19.32927±1.24647 milligrams of gallic acid per gram of extract. The bioactive compounds found in Arum conophalloides leaf extract were identified by GC-MS analysis. These included cadin-3,5-diene (a sesquiterpenoids), Vitamin A, 6-Aza-5,7,12,14-tetrathiapentacene (alkaloids) and (steroids, monoterpenoids) Cyclopentane, 1,2-dimethyl-3-(1-methylethenyl). Other bioactive compounds found in Eminium intortum leaf included 2,6,10-TRIMETHYL,14-ETHYLENE-14-PENTADECNE (terpenoids), Phthalic acid esters (dialkyl), 4,7-Diphenyl-9-dimethylamino-5H-dibenzo[c,e]azepin (Benzazepines), and 3-METHYL-5-DIPHENYLDIHYDRAFURAN (Fatty Acids).Additionally, Antimicrobial tests indicated that Eminium intortum flower extract had greatest inhibitory effects on the candida albicans with low concentration of extract but does not show any inhibitory effect on the tested bacteria with the same concentration, while at higher concentration 100mg/ml the extracts have a few effects on Bacillus cereus, Staphylococcus aureus and Escherichia coli was approximately ineffective, among the studied bacteria, all extracts showed the higher ability to inhibit bacteria growth against Bacillus subtilis and they are don’t have any inhibitory effect on Pseudomonas aeruginosa even at higher concentration. The MIC and MBC test performed for all extracts against Bacillus subtilis and candida albicans, only Arum conophaloids leaf extract make inhibition at 50mg/ml two-fold decrease on Bacillus subtilis.As well as the checkerboard test was showed that the effectiveness of various extracts in augmenting the potency of the commonly employed antibiotics, penicillin and Amphotericin B, against Bacillus cereus and Candida albicans. Following a 24-hour period, noteworthy enhancements were observed in the efficacy of both antibiotics for the specified microorganisms. biofilm formation assay tests were performed for extracts do not show antimicrobial activity, it produces a false positive inhibition in studies microbes due to the presence of small extract particles.
  7. بررسی فیتوشیمیایی عصاره و اسانس گونه آویشن کوهی Thymus kotschyanus Boiss. ( نعناییان) و اثر مهاری آن بر تشکیل بیوفیلم در سویه های گرم مثبت و منفی باکتریایی
    1402
    در این پژوهش ابتدا به بررسی خواص زیستی عصاره گونه Pimpinella anthriscoides از تیره چتریان پرداخته شد. و عصاره این گیاه از نظر خواص آنتی اکسیدانی (با استفاده از روش های احیای آهن (FRAP) ، روش حذف رادیکال DPPH)، محتوای فنولی تام و فلاونوئیدی، بررسی شد. با توجه به محرز شدن عدم اسانس دهی این گونه و ناتوان بودن عصاره آن در مهار رشد باکتریهای هدف، گونه Hymenocrater longiflorus از تیره نعناییان انتخاب گردید. تست های آنتی اکسیدانی، بررسی محتوای فنلی، فلاونوییدی و ارزیابی های میکروبی نیز برای عصاره این گونه انجام شد. مقدار اسانس به دست آمده از اندام های هوایی این گونه نیز بسیار ناچیز بود و برای انجام آزمون های تکمیلی میکروبی (مهار تشکیل بیوفیلم، MIC و MBC) کفایت نمی کرد. لذا گونه دیگری از خانواده نعناییان (Thymus kotschyanus) برای مقایسه با H. longiflorus که حجم تولید اسانس آن به مراتب بیشتر بود انتخاب شد. خواص زیستی گونه T. kotschyanus شامل: بررسی توان آنتی اکسیدانی به روش FRAP و DPPH، بررسی محتوای فنل با روش فولین سیو کالتیو و محتوای فلاونویید با روش رنگ سنجی آلومینیوم کلرید، بررسی اثرات ضد میکروبی با روش‌های مختلف (ارزیابی هاله عدم رشد با روش دیسک دیفیوژن، روش رقت لوله‌ای جهت برآورد MBC و MIC و ارزیابی کمی و کیفی میزان مهار تشکیل بیوفیلم) بر روی سویه‌های باکتریایی Escherichia coli و Staphylococcus aureus مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون FRAP نشان داد H. longiflorus در تمامی غلظت ها نسبت به دو گونه گیاهی دیگر توان احیا کنندگی بالاتری دارد. اگر چه نتایج آزمون DPPH، عصاره و اسانس گیاه T. kotschyanus را در مهار رادیکال آزاد موفق تر نشان داد. آزمون ارزیابی محتوای فنولی و فلاونوئیدی نشان داد که گونه P. anthriscoides به ترتیب با دارا بودن 1/100 میلی گرم کوئرستین بر گرم عصاره بیشترین محتوای فلاونوئیدی و 36/65 میلی‌گرم اسید گالیک بر گرم عصاره بالاترین محتوای فنولی را به خود اختصاص داد. هر چند نتایج آزمون های ضد میکروبی عصاره گونه P. anthriscoides را حتی در بیشترین غلظت ناتوان در مهار سویه های گرم مثبت و منفی مورد مطالعه نشان داد. لذا از انجام آزمون های تکمیلی ضد میکروبی با حضور عصاره این گونه صرف نظر شد. عصاره گونه H. longiflorus در بیشترین غلظت (g/ mlµ 300) هاله عدم رشدی به قطر 13 میلی متر برای سویه S. aureus و 8 میلی متر برای سویه E. coli تولید کرد که در مقایسه با عصاره دو گونه دیگر که در مهار تکثیر باکتریها ناتوان بودند، این گونه نتیجه قابل قبولی داشت. اسانس گونه H. longiflorus نیز در بیشترین غلظت (µl/ml100) قطر هاله عدم رشد 7 میلی متر را در برابر سویه E. coli ایجاد کرد. اسانس گونه T. kotschyanus در غلظت های 25 و50 میکرولیتر بر میلی لیتر اسانس، قطر هاله عدم رشدی به ترتیب برابر 14 و16 میلی متر در برابر سویه E. coli و 13 و 16 میلیمتر در برابر سویه S. aureus نشان داد. اسانس این گیاه در غلظت 100 میکرولیتر بر میلی لیتر صد در صد کشندگی را برای هر دو سویه باکتری القا کرد به طوری که اجازه رشد و تکثیر برای تولید هاله عدم رشد به باکتریها داده نشد. نتایج آزمون MIC برای گونه T. kotschyanus (سویه S. aureus MIC=6/25µl و سویه اشریشیا کلی MIC=12/5µl) نشان داد که در غلظت های پایین، اسانس قادر به مهار تکثیر باکتریها بوده است. آزمون سنجش مهار تشکیل بیوفیلم نیز نشان داد که اسانس گونه آویشن کوهی در MIC/2 تاثیر گذار بوده است و با اختلاف معناداری رشد بیوفیلم باکتری را مهار کرده است. البته در MIC/4 و MIC/8 نتایج معناداری حاصل نشد. آنالیز GC- mass اسانس گونه T. kotschyanus مهمترین ترکیب آن را Linalol (49/17%) نشان داد. توان آنتی اکسیدان و ضد میکروبی قابل قبول اسانس و عصاره گونه H. longiflorus و T. kotschyanus می تواند نشان از دارا بودن پتانسیل دارویی این گونه ها باشد.
  8. اثرات زایلو الیگوساکاریدها بر عملکرد جوجه‌های گوشتی: متاآنالیز شبکه‌ای
    1402
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات افزودن ترکیبات پری‌بیوتیکی انتخابی (فروکتوالیگوساکارید، مانان الیگوساکارید، اینولین و زایلوالیگوساکارید) به جیره جوجه‌های گوشتی‌ با استفاده از روش متاآنالیز شبکه‌ای‌ بود. عبارات جستجوی مورد استفاده برای شناسایی مطالعات واجد شرایط برای گنجاندن در متاآنالیز شبکه‌ای شامل"پری بیوتیک‌ها"، "زایلو-الیگوساکاریدها"، "مانان الیگوساکاریدها"، "فروکتوالیگوساکاریدها"، "اینولین"، "گالاکتوالیگوساکارید"، "آنتی بیوتیک ها"، "جوجه‌های گوشتی"، "وزن بدن"، "مصرف غذا" و "ضریب تبدیل خوراک" بود. تعداد 48 مقاله معتبر یافت شده از مجلات و پایگاه‌های داده‌ پس از بکارگیری معیارهای حذف یا استفاده از مقالات استفاده شد. داده‌ها در نرم افزار اکسل بر اساس صفات مورد مطالعه (BW؛ وزن بدن، FI؛ مصرف خوراک، FCR؛ ضریب تبدیل خوراک) در صفحات جداگانه‌ از پیش طراحی شده وارد شدند. سازماندهی داده‌های استخراج شده شامل نام نویسنده و سال انتشار، نژاد پرنده، تیمارها، سطح مصرف پری بیوتیک، جیره پایه، دوره پرورش، حجم نمونه، میانگین تیمار، خطای استاندارد/انحراف استاندارد بود. پس از آن با استفاده از نرم افزاز R تجزیه و تحلیل و متاآنالیز شبکه‌ای داده‌ها انجام شد. نتایج متاآنالیز نشان داد که تیمار 5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید (1.5g F) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر مثبت بر وزن بدن بود و توانسته است سبب بهبود وزن بدن در جوجه‌ها شود. پس از آن با اختلاف بسیار کمی تیمار 2/1گرم اینولین (1.2 g I) در رتبه دوم قرار گرفت. برای صفت FCR (ضریب تبدیل خوراک)، نتایج بدست آمده نشان داد که تیمار 5/1 گرم مانان الیگوساکارید (1.5g M) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FCR (ضریب تبدیل خوراک) بود و توانست سبب بهبود ضریب تبدیل خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 2 گرم فروکتوالیگوساکارید (F 2g) در رتبه دوم قرار گرفت. در صفت FI (مصرف خوراک) اطلاعات نمودارها و مقایسات نشان داد که تیمار 3 گرم زایلو الیگوساکارید (3g X) در مقایسه با سایر تیمار‌هادارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FI (مصرف خوراک) بود و توانست سبب تاثیر مثبت بر مصرف خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 5/0 گرم فروکتوالیگوساکارید (0.5g M) در رتبه دوم قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از متاآنالیز شبکه‌ای حاضر که تیمارهای موثر بر سه صفت مورد بررسی شامل وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک را با احتمال بالای 95 درصد را مشخص نمود، پیشنهاد می‌گردد که تیمارهای پیشنهاد شده (5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید برای صفت وزن بدن، 5/1 گرم مانان الیگوساکارید برای صفت ضریب تبدیل خوراک و 3 گرم زایلوالیگوساکارید برای صفت مصرف خوراک) در جیره جوجه‌های گوشتی بکار گرفته شود تا صحت نتایج این پژوهش مورد بررسی قرار گیرد.
  9. اثرات زایلو الیگوساکاریدها بر عملکرد جوجه‌های گوشتی: متاآنالیز شبکه‌ای
    1402
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات افزودن ترکیبات پری‌بیوتیکی انتخابی (فروکتوالیگوساکارید، مانان الیگوساکارید، اینولین و زایلوالیگوساکارید) به جیره جوجه‌های گوشتی‌ با استفاده از روش متاآنالیز شبکه‌ای‌ بود. عبارات جستجوی مورد استفاده برای شناسایی مطالعات واجد شرایط برای گنجاندن در متاآنالیز شبکه‌ای شامل"پری بیوتیک‌ها"، "زایلو-الیگوساکاریدها"، "مانان الیگوساکاریدها"، "فروکتوالیگوساکاریدها"، "اینولین"، "گالاکتوالیگوساکارید"، "آنتی بیوتیک ها"، "جوجه‌های گوشتی"، "وزن بدن"، "مصرف غذا" و "ضریب تبدیل خوراک" بود. تعداد 48 مقاله معتبر یافت شده از مجلات و پایگاه‌های داده‌ پس از بکارگیری معیارهای حذف یا استفاده از مقالات استفاده شد. داده‌ها در نرم افزار اکسل بر اساس صفات مورد مطالعه (BW؛ وزن بدن، FI؛ مصرف خوراک، FCR؛ ضریب تبدیل خوراک) در صفحات جداگانه‌ از پیش طراحی شده وارد شدند. سازماندهی داده‌های استخراج شده شامل نام نویسنده و سال انتشار، نژاد پرنده، تیمارها، سطح مصرف پری بیوتیک، جیره پایه، دوره پرورش، حجم نمونه، میانگین تیمار، خطای استاندارد/انحراف استاندارد بود. پس از آن با استفاده از نرم افزاز R تجزیه و تحلیل و متاآنالیز شبکه‌ای داده‌ها انجام شد. نتایج متاآنالیز نشان داد که تیمار 5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید (1.5g F) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر مثبت بر وزن بدن بود و توانسته است سبب بهبود وزن بدن در جوجه‌ها شود. پس از آن با اختلاف بسیار کمی تیمار 2/1گرم اینولین (1.2 g I) در رتبه دوم قرار گرفت. برای صفت FCR (ضریب تبدیل خوراک)، نتایج بدست آمده نشان داد که تیمار 5/1 گرم مانان الیگوساکارید (1.5g M) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FCR (ضریب تبدیل خوراک) بود و توانست سبب بهبود ضریب تبدیل خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 2 گرم فروکتوالیگوساکارید (F 2g) در رتبه دوم قرار گرفت. در صفت FI (مصرف خوراک) اطلاعات نمودارها و مقایسات نشان داد که تیمار 3 گرم زایلو الیگوساکارید (3g X) در مقایسه با سایر تیمار‌هادارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FI (مصرف خوراک) بود و توانست سبب تاثیر مثبت بر مصرف خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 5/0 گرم فروکتوالیگوساکارید (0.5g M) در رتبه دوم قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از متاآنالیز شبکه‌ای حاضر که تیمارهای موثر بر سه صفت مورد بررسی شامل وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک را با احتمال بالای 95 درصد را مشخص نمود، پیشنهاد می‌گردد که تیمارهای پیشنهاد شده (5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید برای صفت وزن بدن، 5/1 گرم مانان الیگوساکارید برای صفت ضریب تبدیل خوراک و 3 گرم زایلوالیگوساکارید برای صفت مصرف خوراک) در جیره جوجه‌های گوشتی بکار گرفته شود تا صحت نتایج این پژوهش مورد بررسی قرار گیرد.
  10. بررسی فیتوشیمیایی و اثرات ضد میکروبی عصاره و اسانس گونههایی از خانواده چتریان
    1402
    تیره چتریان با دارا بودن حدود ۴۴۰ جنس و ۳۵۰۰ گونه یکی از بزرگ ترین تیره‌های گیاهی دنیا به‌شمار آمده و با کاربردهای فراوان خوراکی، دارویی، آرایشی و بهداشتی همراه می‌باشند. اطلاع از ترکیبات شیمیایی و اثرات زیستی گونه‌های این خانواده با توجه به پراکنش وسیع و تعداد فراوان گونه‌ها در جهت پیشبرد اهداف پزشکی- دارویی بسیار حائز اهمیت می‌باشد. در این پژوهش به مطالعه اسانس و عصاره سه گونه (Chaerophyllum macrospermum, Prangos ferulacea, Ferula orientalis) از ‌استان کردستان پرداخته‌شده است. در مطالعه حاضر مجموعه‌ای از خواص زیستی گونه‌های هدف مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی توان آنتی‌اکسیدانی گونه‌ها با استفاده از روش‌های FRAP،DPPH ، سنجش محتوای فنول و فلاونوئید، به ترتیب با روش‌های فولین سیوکالتیو و رنگ سنجی کلرید آلمینیوم و بررسی اثرات ضد میکروبی با روش‌های مختلف که شامل: ارزیابی هاله عدم رشد، روش رقت لوله‌ای جهت برآورد MBC و MIC و ارزیابی میزان مهار تشکیل بیوفیلم در سویه‌های باکتریایی Escherichia coli و Staphylococcus aureusپرداخته شد. در ادامه از بین سه گونه مورد مطالعه، گونه موفق انتخاب و خاصیت ضدسرطانی اسانس آن بر روی رده سلولی HeLa با روش MTT بررسی شد. ترکیبات شیمایی احتمالی موجود در اسانس گونه‌ها نیز با روش GC-Ms شناسایی شد. گونه‌های مورد نظر پرداخته شده است. ارزیابی توان آنتی اکسیدانی با روش FRAP نشان داد که گونه‌های C. macrospermum و F. orientalis بیشترین قدرت احیاء کنندگی را داشته اند که نتایج آزمایش DPPH نیز این یافته را تایید و IC50 آنها به ترتیب854±1.51μɡ/ml و 916±1.51μɡ/ml بود. همچنین گونه C. macrospermum با 1.3±31.28 میلی‌گرم کوئرستین بر گرم عصاره بیشترین محتوای فلاونوئیدی را ازخود نشان داد. اگرچه P. ferulacea با 0.38±30.82 میلی‌گرم اسید گالیک بر گرم عصاره بالاترین محتوای فنولی را به خود اختصاص داد. نتایج آزمایش‌های ضدمیکروبی نشان داد که عصاره و اسانس P. ferulacea هیچ اثری بر تکثیر سویه‌های باکتریایی گرم مثبت (S. aureus) و گرم منفی (E. coli) نداشته است. ولی اسانس گونه C. macrospermum هم باعث تشکیل هاله عدم رشد و هم در غلظت‌های 75 و 150 میکرولیتر بر میلی‌لیتر به ترتیب باعث مهار رشد و القاء کشندگی شده است. به علاوه در غلظت‌های کمتر از 75 میکرولیتر بر میلی‌لیتر نیز تاثیر معنی‌داری بر تشکیل بیوفیلم باکتریایی بویژه در سویه گرم مثبت داشته است. همچنین در این پژوهش به ارزیابی سمّیت سلولی اسانس C. macrospermum بر رده سلولی سرطانی HeLa پرداخته شده است. خاصیت ضد سرطانی اسانس این گیاه حتی در غلظت های پایین (18.75 μl/ml) تایید شد. اگرچه در غلظت های بالاتر به دلیل عدم انحلال پذیری کامل اسانس در DMSO یک درصد (به عنوان حلال) جذب بالاتری به دست آمد (جذبی کاذب)، اما تصاویر سلول ها نشان از اثر کشندگی محرض اسانس C. macrospermum در تمام غلضت ها بوده است که نتیجه نشان دهنده تاثیر مثبت اسانس این گونه بر این رده سلولی می‌باشد. بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس گونه‌های مورد مطالعه نشان داد که ترکیباتی شامل: ψ-Limonene، L-α-Pinene و Ocimene-β بیشترین درصد در گونه C. macrospermum ؛ α-Pinene و Fenchyl acetate بیشترین درصد در گونه F.orientalis ؛ 3-Carene و Terpinene-ɣ ترکیبات غالب در P. ferulacea بودند. با توجه به یافته های تحقیق، گونه های مورد مطالعه منابع فراوانی از مونوترپن ها و استرها هستند. به ویژه گونه های C. macrospermum و F. orientalis پتانسیل بالایی برای استفاده در صنایع دارویی و غذایی دارند.
  11. اثر سبوس گندم تخمیرشده بر صفات عملکردی رشد در جوجه‌های گوشتی
    1402
    در این آزمایش اثرات استفاده از 5 درصد سبوس گندم )تخمیری یا تخمیر نشده) و آنزیم فیتاز در جیره‌های رقیق شده بررسی شد. به این منظور از 480 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه‌ی راس 308 (مخلوط نر و ماده) در قالب 6 تیمار، هر تیمار شامل 5 تکرار (16 قطعه در هر تکرار) استفاده شد. جیره‌های آزمایشی شامل جیره شاهد، شاهد حاوی 5 درصد سبوس گندم تخمیر نشده و جیره‌های رقیق شده (سطح کلسیم، فسفر قابل دسترس و سدیم به ترتیب به میزان 16/0، 15/0 و 03/0 درصد پایین‌تر از جیره شاهد است) شامل جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم معمولی، جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم تخمیر شده، جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم معمولی به همراه آنزیم فیتاز، جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم تخمیر شده به همراه آنزیم فیتاز بودند. سطح آنزیم فیتاز مورد استفاده به میزان 2500 واحد در کیلوگرم خوراک بود. جوجه‌های مورد آزمایش تا سن 24 روزگی از جیره‌های آزمایشی حاوی سبوس و از سن 24 روزگی تا آخر دوره از جیره شاهد و شاهد رقیق شده بدون سبوس گندم تغذیه نمودند. نتایج نشان داد که افزودن 5 درصد سبوس گندم به جیره شاهد فاقد تاثیر معنی‌دار بر صفات عملکردی، وزن نسبی اجزاء لاشه و مقادیر کلسیم و پروتئین سرم در سن 21 روزگی بود ، اگرچه سطح فسفر سرم به طور معنی‌داری افزایش یافت. نتایج بیانگر اثرات منفی کاهش غلظت مواد مغذی جیره بر وزن بدن، اضافه وزن کل دوره و غلظت فسفر سرم بود، در حالیکه ضریب تبدیل خوراک و غلظت کلسیم و پروتئین کل سرم در سن 21 روزگی تحت تاثیر رقیق کردن جیره قرار نگرفتند . یافته‌های این آزمایش بیانگر این بود که افزودن 5 درصد سبوس تخمیر شده به جیره موجب بهبود اضافه وزن بدن، مصرف خوراک و بهبود ضریب تبدیل خوراک گردید. وزن نسبی اجزاء لاشه و مورفولوژی ژژنوم در سن 21 روزگی تحت تاثیر رقیق کردن جیره و یا افزودن سبوس گندم تخمیر شده به جیره قرار نگرفتند. افزودن آنزیم فیتاز به جیره بدون توجه به منبع سبوس گندم مورد استفاده موجب افزایش معنی‌دار وزن بدن در سن 42 روزگی، اضافه وزن در دوره سنی 25 تا 42 روزگی و مصرف خوراک در دوره‌های سنی 25 تا 42 و 1 تا 42 روزگی گردید. بعلاوه افزودن آنزیم فیتاز به جیره موجب افزایش سطح فسفر سرم و کاهش سطح کلسیم سرم در سن 21 روزگی گردید. بطورکلی نتایج بیانگر این بود که افزودن 5 درصد سبوس تخمیر شده به جیره جوجه‌های گوشتی توانست اثرات منفی کم کردن مواد معدنی ذکر شده تحت عنوان تیمارهای رقیق شده بر صفات عملکردی را جبران نماید و اثرات مفید افزودن آنزیم فیتاز به میزان بالاتر از حد توصیه شده توانست بدون توجه به منبع سبوس مورد استفاده موجب بهبود صفات عملکردی گردد.
  12. اثرات تفاله زیتون تخمیرشده بر عملکرد، کیفیت تخم ، شاخص های خونی و قابلیت هضم مواد مغذی در بلدرچین های ژاپنی در معرض دمای بالا
    1401
    دمای بالا باعث ایجاد طیفی از اختلالات متابولیک در بسیاری از حیوانات می شود، که منجر به اثرات نامطلوب بر افزایش وزن زنده، تولید تخم بلدرچین، کیفیت تخم بلدرچین و راندمان خوراک می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات تفاله زیتون تخمیر شده بر عملکرد و کیفیت تخم بلدرچین، شاخص های خونی و قابلیت هضم مواد مغذی در بلدرچین ژاپنی در معرض دمای بالای محیط انجام شد. در مجموع 175 بلدرچین در سن 15 هفتگی با وزن بدن تقریباً یکسان به طور تصادفی به هفت تیمار شامل پنج تکرار و پنج پرنده در هر تکرار اختصاص داده شد. پرندگان در معرض 16 ساعت نور و 8 ساعت تاریکی قرار گرفتند. هر قفس مجهز به آبخوری نیپلی و سیستم گرمایش الکتریکی بود. آزمایش در سن 16 هفتگی شروع شد. بلدرچین ها به مدت 5 ساعت در روز (12:00 تا 17:00) به مدت 32 روز متوالی در معرض دمای 2±35 درجه سانتی گراد به عنوان گروه های تحت استرس گرما قرار گرفتند و هفت تیمار غذایی شامل: جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا به عنوان شاهد، جیره های غذایی حاوی 5، 10 و 15 درصد تفاله زیتون تخمیرنشده و جیره های حاوی 5، 10 و 15 درصد تفاله زیتون تخمیرشده تقسیم شدند. دو سویه باکتریایی لاکتوباسیلوس پلانتاروم و باسیلوس سوبتیلیس برای تخمیر استفاده شدند. پارامترهایی مانند تولید تخم، وزن تخم، ضخامت پوسته تخم و درصد زرده و سفیده تخم ارزیابی شدند. همچنین، تغییرات در ترکیبات بیوشیمیایی سرم مانند گلوکز و پروفایل لیپیدی کنترل شد. بعلاوه، تغییرات هیستوپاتولوژیک بافت کبد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز شیمیایی نشان داد که مقادیر عصاره اتری، محتوای خاکستر، پروتئین خام و همی سلولز در زیتون تخمیر شده به طور معنی داری بیشتر از زیتون تخمیر نشده بود (01/0 > P)، اما مقادیر فیبر خام، NDF، ADF، ADL و سلولز در زیتون تخمیر نشده بیشتر بود (01/0 > P). جیره حاوی زیتون تخمیرشده و تخمیرنشده اثر معنی داری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت (05/0 < P). وزن نهایی بدن و افزایش وزن بدن در بلدرچین هایی که جیره حاوی 5 درصد زیتون تخمیرنشده را دریافت کرده بودند به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود (01/0 > P). همچنین مصرف خوراک روزانه در بلدرچین هایی که جیره حاوی 15 درصد زیتون تخمیره شده مصرف کرده بودند کمتر از سایر تیمارها بود (01/0 > P). بیشترین و کمترین تولید تخم در بلدرچین هایی مشاهده شد که به ترتیب جیره حاوی 10 درصد زیتون تخمیرشده و 10 درصد زیتون تخمیرنشده دریافت کرده بودند. همچنینط افزودن 15 درصد زیتون تخمیرشده و 5 درصد زیتون تخمیرنشده موجب افزایش وزن تخم در مقایسه با سایر تیمارها شد (01/0 > P). حجم تخم بلدرچین هایی که تیمار کنترل مصرف کرده بودند در مقایسه با سایر تیمارها به طور معنی داری کمتر بود (01/0 > P). از میان شاخص های کیفیت تخم، تنها درصد آلبومن تحت تاثیر تیمارهای مورد آزمایش قرار گرفت، به طوری که بیشترین درصد آلبومن در بلدرچین هایی مشاهده شد که جیره حاوی 15 درصد زیتون تخمیرنشده مصرف کرده بودند (01/0 > P). جیره حاوی 10 درصد زیتون تخمیرنشده موجب افزایش معنی دار مقدار گلوکز در مقایسه با سایر تیمارها شد (01/0 > P). همچنین مقدار کلسترول در خون بلدرچین هایی که با تیمار کنترل تغذیه شده بودند در مقایسه با سایر تیمارها بیشتر بود (01/0 > P). کمترین مقادیر HDL و LDL مربوط به جیره حاوی 5 درصد زیتون تخمیرشده و 5 درصد زیتون تخمیرنشده و بیشترین مقادیر آن ها مربوط به جیره کنترل و جیره حاوی 15 درصد زیتون تخمیرنشده بود (01/0 > P)، هرچند تفاوت معنی داری میان مقدار LDL در خون بلدرچین های مصرف کننده جیره کنترل و سایر جیره ها وجود نداشت. تفاله زیتون تخمیر شده باعث تفاوت معنی داری در شمارش گلبول های سفید خون (WBCs) به ویژه در بلدرچین های تغذیه شده با جیره حاوی 10 و 15 درصد تفاله زیتون تخمیرشده نسبت به سایر گروه ها شد. همچنین بلدرچین هایی که 10 درصد تفاله زیتون تخمیر شده دریافت کرده بودند، کبد سالم تر و تولید تخم بیشتری نسبت به سایر گروه ها در شرایط تنش گرمایی داشتند. بعلاوه، وضعیت آنتی اکسیدانی در بلدرچین های دریافت کننده تفاله زیتون تخمیرشده بهبود یافت. در آزمایش دوم، حلال های مختلفی شامل آب، متانول 99 درصد، اتانول 96 درصد، استون 70 درصد، اسید کلریدریک 37 درصد و متانول 99 درصد با 2 درصد عصاره دی متیل سولفوکسید (DMSO) برای عصاره گیری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد زمانی که از آب به عنوان حلال استفاده شد، 1,2,3-Propanetriol, monoacetate با 08/37 درصد و 37/61 درصد بیشترین ترکیب در زیتون تخمیرشده و تخمیرنشده بود. همچنین مقادیر Oleic acid در عصاره اتانولی زیتون تخمیرشده و تخمیرنشده به ترتیب 16/98 و 96 درصد بود. بیشترین ترکیب موجود در عصاره حاصل از سایر حلا
  13. تاثیر تفاله زیتون تخمیر شده بر عملکرد و کیفیت تخم در طی نگهداری و میکروب های روده بلدرچین های تخمگذار
    1400
    این پژوهش به منظور بررسی اثرات تفاله زیتون تخمیر شده به عنوان یک مکمل غذایی در جیره بلدرچین تخم گذار بر عملکرد، کیفیت تخم و میکروب های روده بلدرچین های تخم گذار صورت گرفت. آزمایش روی 245 قطعه بلدرچین تخم گذار سنی 7 تا 8 هفتگی و در قالب طرح کاملا تصادفی شامل 7 تیمار در 5 تکرار و هر تکرار شامل 7 قطعه بلدرچین تخم گذار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 3 سطح تفاله زیتون تخمیر شده و نشده (5، 10، 15 درصد) بودند. فرآیند تخمیر توسط دو باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم و باسیلوس سابتیلیس انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد افزودن سطح 15 درصد تفاله زیتون تخمیر شده به جیره سبب افزایش معنی دار وزن بدن شدند (05/0P <). استفاده از سطح 10 درصد تفاله زیتون تخمیر شده به جیره باعث افزایش معنی دار ارتفاع زرده تخم (05/0P <) و استفاده از سطح 15 درصد تفاله زیتون تخمیر شده به جیره باعث افزایش معنی دار عرض پایه پرز و سطح پرز در ژوژنوم شد (05/0P <). استفاده از تفاله زیتون تخمیر شده باعت افزایش معنی دار تعداد باکتری های لاکتوباسیلوس روده شد اما تعداد باکتری های اشریشیا کلی تغییرات معنی داری نداشت. استفاده از سطوح مختلف تفاله زیتون در جیره تاثیر معنی داری روی ضخامت پوسته، میزان تخم گذاری، تعداد باکتری های اشریشیا کلی موجود در روده، مورفولوژی دئودنوم و مورفولوژی ایلئوم پرنده ها نداشت (05/0P>).
  14. اثرات مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه زده بر عملکرد، مورفولوژی روده و جمعیت میکروبی سکوم جوجه‌های گوشتی
    1400
    این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه‌زده بر عملکرد، مورفولوژی روده کوچک و جمعیت میکروبی سکوم جوجه‌های گوشتی انجام شد. برای انجام این آزمایش، از 595 قطعه جوجه یک‌روزه سویه راس 308 استفاده گردید که به طور تصادفی به پنج تیمار آزمایشی (سطوح 0، 10، 20، 30 و 40 میلی لیتر مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه‌زده در لیتر آب) با هفت تکرار اختصاص یافتند. نتایج این تحقیق نشان داد که اثرات استفاده از مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه زده در دوره استارتر بر افزایش وزن بدن از نظر آماری معنی‌دار نبود، اما منجربه کاهش معنی دار خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک در مقایسه با گروه شاهد شد(05/0>p). بنابرین می‌توان نتیجه گرفت که گنجاندن مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه‌زده در دوره استارتر با نسبت‌های مختلف در جیره جوجه‌های گوشتی در مقایسه با گروه شاهد منجربه کاهش بسیار معنی‌دار مصرف خوراک وکاهش معنی‌دار ضریب تبدیل خوراک بدون تاثیر بر کاهش وزن می‌شود. همچنین نتایج هیستومورفولوژی نشان داد که با افزایش مقدار مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه زده در آب جوجه‌های گوشتی، ارتفاع، عرض پرز و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت ایلئوم در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنی‌داری افزایش می‌یابد (05/0>p). نتایج این آزمایش در رابطه با اثرات سطوح مختلف مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه‌زده بر جمعیت میکروبی سکوم جوجه‌های گوشتی نشان نشان داد که گنجاندن نسبت‌های مختلف مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه‌زده منجر به افزایش معنی‌دار جمعیت لاکتوباسیلوس‌های سکوم در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0>p). به طور کلی نتایج بیانگر این است که تیمارهای آزمایشی با سطوح مختلف مقدار مایع حاصل از تخمیر گندم جوانه زده در آب جوجه‌های گوشتی دوره استارتر، منجر به کاهش معنی‌دار در مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک بدون تاثیر منفی بر افزایش وزن بدن، افزایش معنی‌دار ارتفاع، عرض پرز و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت ایلئوم و جمعیت لاکتوباسیلوس‌های سکوم جوجه‌های گوشتی شد.